سفارش تبلیغ
صبا ویژن
منوی اصلی
تدبیر در قرآن
آیه قرآن
آمار و اطلاعات

بازدید امروز :57
بازدید دیروز :50
کل بازدید :211398
تعداد کل یاد داشت ها : 149
آخرین بازدید : 103/2/30    ساعت : 11:2 ع
درباره
جستجو
مطالب پیشین
آرشیو مطالب
امکانات دیگر
ابر برچسب ها
آیت الله سعادت میرقدیم لاهیجی ، آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی ، آیت الله سعادت میرقدیم ، ... ، .... ، پنج اصل مهم درباره دعا ، تفسیر سوره کهف بر اساسِ«اَلمیزان» ، آیت الله سعادت میرقدم لاهیجی ، قسمت پنجم ، قسمت دَهُم ، قسمت سوم ، قسمت ششم ، محمد(ص)پیامبررحمت ویاورستمدیدگان ، محکومیتِ اقدام برخی از مسؤلان جهاد دانشگاهی گیلان ، مرحوم شیخ جعفر انصاری شفتی رشتی گیلانی ، مسأله تناسخ و فرقه تَناسُخِیَّه ، مسؤلیت بزرگ حوزه های علمیه وعلماء ، مسجدامام زین العابدین ع درمنطقه چهارراه سجادیه قم ، معرفة النفس ( خود شناسی) - انسان یکی از پیچیده ترین موجودات عالَ ، من کیستم وحقیقت و واقعیتِ من چگونه است؟!! ، منظوراز(وَالْقَواعِدُمِنَ النِّساءِ اللاّتی لا یَرْجُونَ نِکاحًا ، منظورازکلمه خیر در دعای نماز میت چیست؟! ، مهریه باید مالیت داشته باشد (سؤال و جواب) ، ناپایداری دنیا و پایداری آخرت ، نامه آیت الله یزدی ، نصیحتِ حافظ (ای بیخبر بکوش که صاحب خبر شوی) ، نقد وبررسی یک درسنامه(آیت الله سعادت میرقدیم لاهیجی) ، نگاه و اهمّیت آن ، نیایشنامه سعادت(حضرت آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی) ، نکات سیزدهگانه ، نکاتی درباره برخورد با مواد مخدر و معتادین ,... ، هدف اصلی ازانقلاب اسلامی ، هُشدارواخطاردرباره سقوط ازمقام انسانیت ، هیچ می دانیدکه(مَثَلُ الْأَعْلی‏ )برای خداوندچیست ؟ ، یَومُ اللهِ 13 آبان (روز ملی مبارزه با استکبار جهانی) ، (اقسام تقابل ، آیت الله سعادت میرقدیم لاهیجی... ، آیت الله سید ، آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی ، آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی و ... ، آیت الله سید اصغر سععیدفطر،عیدبازگشت به فطرت وجشن پاکی ازگناهان ، آیت الله سیداصغر سعادت میرقدیم لاهیجی ، تفسیرآیه 56ازسوره ذاریات ، تفسیرسوره کهف ، تفسیرسوره کهف براساسِ« متنِ عربی کتابِ اَلمیزان ، تفسیرسوره کهف براساسِ«اَلمیزان ، تفسیرسوره کهف براساسِ«اَلمیزان» ، تفسیرسوره کهف براساسِ«متنِ عربی کتابِ اَلمیزان جلد13.علامه طباطب ، تفسیرسوره کهف براساسِ«متنِ عربی کتابِ اَلمیزان» ، تفکر صحیح و موانع آن ، تفکّرواندیشیدن،نردبان کمالِ آدمی است ، توضیح حدیث امام جواد ع ، توضیح حدیث امام هادی ع ، چرا باید معصومین (علیهم السلام) معصوم باشند؟ ، چراپدردرقتل فرزندش قصاص نمیشود؟! ، حجاب و عفاف و راهکارهایی در جهت اجرایی کردن آن- ، حدیث ازعلی ع باتوضیح کوتاه ، حسین (علیه السلام) یعنی همه فضیلت هاو خوبی ها ، حضرت آیت الله سعادت میرقدیم لاهیجی ، حضرت آیت الله سیدابراهیم رئیسی کاندیدای محبوب ملت شریف ایران ، حضرت آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی ، حضوردرشبکه های اجتماعی بابرنامه وهدف درست ، حق چیست؟ ، حیات طیّبه چیست؟(حضرت آیت الله سیداصغر سعادت میرقدیم لاهیجی) ، خدا دور نیست همین نزدیکی است ، دربحث های سیاسی و غیر سیاسی توهین ممنوع ، درس اصول ، درس هایی از کربلا وقیام امام حسین علیه السلام ، درس کتاب کفایة الأصول(جلداول ازابتدا) ، درمکتب شیطان جزدرس گمراهی و بدبختی نیست ، دروس استاد سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی در سال تحصیلی 1400- 140 ، دعایکی ازنیازهای واقعی وفطری بشراست(آیت الله سعادت میرقدیم لاهیج ، رابطه استاد و شاگردی ، رحلت آیت الله هاشمی ، رهایی از تفکرِ نادرست ، روزقدس روز خشم وفریاد... ، زود های ناپسند و مَذموم و ممنوع ، زود های ناپسند و مَذموم و ممنوع .... ، سایت سعادت میرقدیم ها ، سایت ها و وبلاگ های آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی ، سخنانی کوتاه ازآیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی ، سخنانی کوتاه وپُرمحتوی ازآیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم-46- جنس آ ، سرداد و نداد تن به ذِلّت و خواری ... ، سُرودسلام فرمانده یکی ازشیوه های مطلوب درباب انتظارظهور ، سلام بر حسین بن علی (عَلَیهِما السَّلامُ ) ، سلام برزیباترین غائب یعنی گل نرگس خاتون ومهدی فاطمه سلام الله عل ، سوره یونس آیات 24 و 25 ، سیاسیون و انقلابیون و مذهبیون باید صبر و متانت داشته باشند ، شاگردان سطح عالی کلاس حضرت آیت الله سعادت میرقدیم ، شماره 1 ، شناخت حق یک نعمت الهی است ، شهدا را یاد کنید تا حیات پیدا کنید ، صفا بخش دل و جان است قرآن ، علامه مصباح یزدی مطهری زمان ، عیدفطر،عیدبازگشت به فطرت وجشن پاکی ازگناهان ، غدیر روز تجلی امامت و ولایت-امامت همانند قلب که مرکز بدن است ، م ، غَزَلی از حافظ که باید با آب طَلا نوشت ، فائده های سیر وسفر ، فتنه شهریور1401ازماست که برماست ، فتنه هشتادوهشت( 88 )وسرانِ فتنه،خطِّ قرمز است ، فروغ وجدان- وجدان چیست؟ تعریف وجدان- اقسام وجدان ، قاعده مُعطِی الشَّیء لا یَکُونُ فاقِداََ لَهُ ، قبل ازمحکم کاری درکاری آن رافاش مکن ، قدرداشته هایمان را بدانیم و حسرت ناداشته هارانخوریم ، قرآن مایه حیات است- قرآن وعترت همیشه باهمند ، قرآن واهل بیت(ع)بایددررأس همه امورکشورباشد ، پنچ چیزاست که عزت آورد ، پیام آیت الله سعادت میرقدیم لاهیجی ، پیام آیت الله سعادت میرقدیم لاهیجی به مناسبت مولود نیمه شعبان ، پیام تبریک سال نو 99 ، پیام تسلیت آیت الله سعادت میرقدیم ، پیام تسلیت آیت الله سعادت میرقدیم بمناسبت شهادت دکترفخری زاده مَ ، پیام تسلیت آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی ، پیام تسلیت به مناسبت شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی ، پیام تسلیت جهت رحلت مجاهد نستوه شجونی ، پیروز واقعی ملت شریف ، پیروزی جبهه مقاومت و شکست داعش ، تأثیرشعروادب فارسی درفرهنگ واخلاق مردم ، تاتوانی درس بخوان ای طلبه ، تبیین اقسام ثلاثه علم الهی:1-علم خداوند به ذاتش2-..3-.. آیت الله ، تخریب این استاد گرانمایه جایز نیست ، تذکربرای متکبران و مغرورین ، تَذکِرَةُُ لِلمُتَکبِّرین وَالمَغرُورِین ، 13آبان روزاظهار خشم و انزجار دربرابر استکبارجهانی ، 3کتاب مقدس بی پایان( اَلنَّهجُ وَالقُرآنُ وَالصَّحیفَةُ) ، 96 ، آثاروبرکات راهپیمایی عظیم اربعین حسینی ، آدمی تا به خدا نرسد موجودی ناآرام است ، آیا ایمه (علیهم السلام) علم غیب به همه چیز دارند یا نه؟ ، آیا با دشمنان اسلام و دین می توان مذاکره نمود؟-ماجرای حضرت موسی ، آیا برخی اذکار و ذکرها سنگین و خطرساز هستند؟!!! ، آیا زن ها شرّ هستند ؟! الْمَرْأَةُ شَرٌّ کُلُّهَا وَ شَرُّ مَا ف ، آیا شانس واقعیت دارد؟!! بَخت و اِقبال و صُدفه و اتفاق ، آیا شهید مجید قربانخانی را می شناسید؟!!! ، آیااستثاءدرآیه«وَ مَا یَعْبُدُونَ إِلَّا اللَّهَ»متّصل است یامنف ، آیااینترنت وفضای مجازی ازابزارهای شیطانی است یانه؟!... ، آیابنی آدم اعضای یکدیگرنددرست است یابنی آدم اعضای یک پیکرند؟!! ، آیادروغ گفتن شوهر به خانم و همسرش جایزاست؟ ، آیاغاراصحاب کهف به سمت قطب شمال بوده یاسمت قُطبِ جنوب؟! ، آیانخستین ماه سال ،مُحَرّم است یا ماه رمضان؟ ، آیاورودسپاه به مسائل اقتصادی وسیاسی برخلاف نظرامام خمینی نیست؟-آ ، آیاولی فقیه بایدمعصوم باشد؟ ، آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی گیلانی ، آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی... ، آیت الله شیخ محمدجوادفاضل لنکرانی ، ادله اِعتِبارِابزارِجدیدمثل تلسکوب دررُؤیتِ هِلالِ ماهِ قمری ، ارزش و اهمیت نوروز در اسلام ، ارواح (قلوب و دل ها) سه دسته هستند ، از ماست که بر ماست ، ازکارخیردلسردمشو ، استاد سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی ، استادسیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی ، استادقرائتی ، اصول پانزده گانه در بحث های سیاسی و ..-آیت الله سید اصغر سعادت ، اعتباروارزش انسان هادرآخرت به اعمال است ، اقسام ادراکات انسان ، اَلأِنسانُ ، اَعنِی : اَلکامِلَ ، اَصلُُ «فِی عالَمِ الخَلقَةِ» ، امام خمینی باآثارواندیشه های بلندخودهمیشه زنده است ، انتخاب دکتر حسن روحانی مبارک ، انسان کامل ، اهل سیاست است بایداهل دیانت نیز باشد ، اهمّیت دلسوزی و خیرخواهی برای مسلمانان ، اهمیتِ وحدت اسلامی بین مسلمین ، اهمیتِ وحدت اسلامی بین مسلمین... ، اهمیت کتاب و کتابخوانی(آیت الله سعادت میرقدیم لاهیجی) ، اوضاع سیاسی اجتماعی عصرامام حسن(ع) ، ایران پر از محسن حججی است ، این غَزَل رو حفظ کنید ، با اصلاحات و اضافات و توض ، باآیت الله زین العابدین قربانی گیلانی چگونه رفتارکنیم؟ ، باریک بینی های مضروتفرقه افکنانه و وحدت شکن ، بانوی کرامت حضرت معصومه (سَلامُ اللهِ عَلَیها)... ، بدهکاری های دیگران را که توانایی ندارند به عُهده بگیرید ، برخی ازجاهل ها و نادان هاهرگز بیدارنمی شوند ، بررسی اجمالی معانی حق ، بررسی کلمه(جَور)درخطبه 22 نهج البلاغه فیض الاسلام ، برهان صِدّیقین ، بستن دربهای حرمهای شریف به جهت کُرونا کار غلط و نسنجیده است ، بسیجی رنگی جزرنگ الهی ندارد...(هفته بسیج گرامی باد) ، به « آدابُ المُتَعَلِّمین» اهمیت بدهیم ، به بهانه فوت مهساامینی سنندجی سَقِّزی ، به چه کسی می توان آیت الله گفت؟ ، به نظرحضرتعالی رسالت اصلی حوزه های علمیه چیست؟ ، پرسش و پاسخ ، پرسش و پاسخ(حضرت آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی) ، پرهیز از تقابل و دشمنی ، پرهیز از خشونت و بد زبانی وبدرفتاری... ،

 

نتیجه تصویری برای پیام تبریک نوروزی

***نسیم معرفت***


بسم الله الرحمن الرحیم


**ارزش و اهمیت نوروز در اسلام+نسیم معرفت

یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ یَا مُدَبِّرَ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ یَا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْأَحْوَالِ حَوِّلْ حَالَنَا إِلَی أَحْسَنِ الْحَالِ

نوروز فصل شکفتن و خارج شدن از خمودی و پژمردگی است … نوروز حرکت و جنبش و رستاخیز در طبیعت است…. نوروز یعنی حیات دوباره و حرکت به سوی رشد و تعالی …نوروز یعنی داشتن صفات و سجایای عالیه انسانی … نوروز روز خداشناسی و رسیدن به کمال مطلق است…

آفرینش همه تنبیه خداوند دل است

دل ندارد که ندارد به خداوند اقرار

دو آیه از آیات قرآن کریم در سوره حج متناسب با فصل بهار و نوروز است، یکی آیه «أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ أَنْزَلَ مِنَ السَّماءِ ماءً فَتُصْبِحُ الْأَرْضُ مُخْضَرَّهً إِنَّ اللَّهَ لَطیفٌ خَبیرٌ . آیا ندیدی خداوند از آسمان ، آبی فرستاد ، و زمین ( بر اثر آن ) سرسبز و خرّم می گردد؟! و خداوند لطیف و آگاه است. (سوره حج آیه 63)

و دیگری در ابتدای سوره حج که می‌فرماید:«… وَ تَرَى الْأَرْضَ هامِدَهً فَإِذا أَنْزَلْنا عَلَیْهَا الْماءَ اهْتَزَّتْ وَ رَبَتْ وَ أَنْبَتَتْ مِنْ کُلِّ زَوْجٍ بَهیجٍ . … ( از سوی دیگر ، ) زمین را ( در فصل زمستان ) خشک و مرده می بینی ، اما هنگامی که آب باران بر آن فرو می فرستیم ، به حرکت درمی آید و می روید و از هر نوع گیاهان زیبا می رویاند! ( سوره حج آیه 5)

ریشه تاریخی نوروز، به پنج هزار سال قبل در عصر باستان بر می‌گردد و نوشته اند کسی که نوروز را پایه گذاری کرد جمشید پسر طهمورث است .

جناب ابوریحان بیرونی در کتاب «آثار الباقیه» در زمینه عید نوروز می‌فرماید: مردم ایران در عصر باستان پنج روز را تعطیل ‌کرده و جشن می‌گرفته‌اند، اول فروردین تا پنجم فروردین که جزو جشن های عمومی بود. همچنین روز ششم فروردین جشنی خاص بود که مخصوص شاه و اطرافیان وی بوده است.

سؤال : آیا نوروز از نظر اسلام پذیرفته شده یا خیر؟

حضرت آیت الله محمد حسین آل کاشف الغطاء در این رابطه نظری دارند،و آن این که عید بر چهار قسم است، اول عید دینی، دوم عید مذهبی، سوم عید ملی و چهارم عید تکوین که عید تکوین همان عید عالَم وطبیعت است . اما در روایتی از امام هادی (عَلَیهِ السَّلامُ ) داریم که فرمود :اَلعِیدُ اَربَعَهُُ لِلشِّیعَهِ ، برای شیعه چهار عید است : اَلأَضحی، اَلفِطر، اَلغَدیر و الجُمُعَهُ، پس عید دینی به معنای عام خود که مذهب را هم شامل می‌شود، این چهار عید است(اَلأَضحی، اَلفِطر، اَلغَدیر و الجُمُعَهُ ) و در تقسیمی که امام هادی (عَلَیهِ السَّلامُ ) کردند: بر مبنای تقسیم دینی بالمعنی العام(اعم از عید دینی و مذهبی) است، اما بنابرتقسیمی که آیت الله کاشف الغطاء کردند، چهار عید داریم : عید دینی، عید مذهبی، عید ملی و عید تکوین (که همان عید آفرینش و طبیعت و عالَم است). طبق تقسیم ایشان معلوم است که عید دینی عبارتست از عید قربان و عید فطر، عید مذهبی فقط غدیر است که البته به نظرمن غدیر برای همه است (واختصاصی به مذهب شیعه ندارد) و عید طبیعت و آفرینش .

منظور حضرت آیت الله محمد حسین آل کاشف الغطاء از تقسیمی که ذکر شد این بود که عید نوروز جزو عید عالَم و طبیعت و تکوین و آفرینش بوده و ربطی به شیعه و سنی و دین اسلام و یا باستان هم ندارد . بر این اساس، آنچه هست به طبیعت باز می‌گردد وربطی به دین ومذهب ندارد . الته باید توجه داشت که عید نوروز عیدی باستانی و ملی است که رنگ اسلامی دارد و مورد تأیید اسلام می‌باشد.

در رابطه با عید نوروز می‌توان به کتاب بحار الانوار جلد 56 مراجعه کرد که بسیاری از روایات مربوط به عید نوروز در آنجا ذکر شده است و یکی از این روایات، روایت مُعَلّی بن خُنَیس می باشد که از شاگردان فدایی امام صادق (عَلَیهِ السَّلامُ ) است و در راه دفاع از اسلام و ولایت اهل بیت (عَلَیهِمُ السَّلامُ ) به شهادت هم رسید . در زمان حکومت عبد الله سفاح اولین خلیفه عباسی فرماندار مدینه ایشان را دستگیر کرد و گفت که نام شیعیان را بگو و ایشان درجواب گفت: حتی اگر شیعیان زیر پای من باشند من قدمهایم را جابجا نمی‌کنم لذا ایشان را به دار زدند و به شهادت رساندند . مرحوم مجلسی بخشی از روایات مربوط به نوروز را از مُعَلّی بن خُنَیس نقل می‌کند . یکسری از روایات وارده در باب نوروز ، نوروز را مخدوش کرده و جشنِ نوروز را رد می کند و طبق این روایات، عید نوروز مردود است، اما علامه مجلسی می‌فرماید: روایات مُعَلَّی بن خُنَیس مورد اعتماد، ممدوح و ثِقَه است و سند روایات ایشان درست و محکم و صحیح می باشد، بنابراین روایات دیگر در باب نوروز نمی‌توانند با روایات مُعَلَّی بن خُنَیس مقابله کنند.

ممکن است سؤال یا توهم شود که طبق برخی از روایات ، نوروز مورد تأیید اسلام و اهل بیت ( علیهم السلام) نیست ؟! در پاسخ به این مطلب عرض می کنم که اگر روایات جلد 56 بحارالانوار را بررسی کنیم، مشخص می‌شود که نوروز در اسلام چه جایگاهی دارد؟ منصور دوانیقی (لَعنَهُ الله عَلَیه)، امام کاظم (علیه السلام) را دعوت می‌کند و می‌گوید یابن رسول الله امروز اول نوروز است شما اینجا جلوس بفرمایید تا آقایان هدایایی که می‌آورند و تبریک می‌گویند، شما هم حضور داشته باشید. امام(ع) امتناع می‌کند و می‌فرمایند: من به روایات جدم رسول الله مراجعه کردم و روایتی مبنی بر تأیید نوروز ندیدم، بلکه اسلام آیین نوروز را محو کرد. این یعنی مخدوش شدن نوروز و آنهایی که نوروز را رد می‌کنند، یکسری از این روایات را می‌گیرند، منصور دوانیقی ایشان را قسم می‌دهد که شما را به خدا اینجا بنشینید و امام(ع) ناچاراً نشستند[وَ حُکِیَ أَنَّ المَنصُورَ تَقَدَّمَ إِلیَ مُوسَی بنِ جَعفَرِِ(ع) بِالجُلُوسِ لِلتَّهنِئَةِ فِی یَومِ النِّیرُوزِ وَ قَبضِ ما یُحمَلُ إِلَیهِ فَقالَ (ع): «إِنِّی قَد فَتَّشتُ الأَخبارَ عَن جَدِّی رَسُولِ اللّهِ صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ فَلَم اَجِدْ لِهذَا العِیدِ خَبَراً وَ إَنَّهُ سُنَّةُُ لِلفُرسِ وَ مَحاها الإِسلامُ، وَ مَعاذَ اللّهِ أَن نُحیِیَ ما مَحاهُ الإسلامُ». فَقالَ المَنصُورُ: «إِنَّما نَفعَلُ هَذا سِیاسَةََ لِلجُندِ، فَسَأَلتُکَ بِاللّهِ العَظیمِ إِلاّ جَلَستَ.... بِحارالأنوار ج 56 ص 101]

مرحوم مجلسی در ادامه می‌فرماید: روایات مُعَلَّی بن خُنَیس از نظر استحکامِ سند بالاتر از این روایتی است که اشاره شد. نظر بنده این است که از این روایت هیچ خدشه ای بر نوروز فهمیده نمی شود . بنده که به همه روایات جلد 56 اشراف داشتم و مسائل را در ذهن داشتم به این نتیجه رسیدم که امام (ع) می‌خواهند بفرمایند: اسلام آیین نوروز و سنت ایرانیان را محو نکرد بلکه خرافات و شرک‌هایی مربوط به نوروز و جشن نوروز را محو کرد و تعبیر امام کاظم ع که فرمود :اسلام ، آیین نوروز را محو کرد ، مرداش ، محو کردن شرک وخرافاتی بود که همراه نوروز بوده نه اینکه اسلام اصل نوروز را محو کند.

پس باید گفت که کار اسلام نسبت به برخی از چیزها ، تصفیه و پاکسازی است . اسلام گاهی بعضی از امور را به طور کل رد کرده و گاهی نیز پاکسازی می‌کند به این معنی که اصل مساله ومطلب را قبول دارد ولی جوانب انحرافی وباطل آن را رد می نماید . مثل نوروز که اسلام اصل آن را که همراه با شکفتن طبیعت و دید وبازدید وصله ارحام و نظافت وپاکی ظاهری وباطنی …می باشد رد نمی کندبلکه امور باطل وانحرافی آن را نفی می نماید . روایاتی که از مُعَلَّی بن خُنَیس وارد شده و علاّمه مجلسی هم آنها را تأیید می‌کند در واقع نشان دهنده عظمت نوروز است، و این روایتی که نقل شد هم به صورت نفی بِالکُلّ نسبت به نوروز نبوده بلکه اسلام خرافات و انحرافاتی را که همراه نوروز باشد نفی نموده است .

باید توجه کنیم که آیا مطلبی بی پایه و اساس می‌تواند پنج هزار سال قدمت داشته و خوبان و بدان عالَم به آن توجه داشته باشند؟ آیا ما می‌توانیم اثبات کنیم که در این پنج هزار سال همه کسانی که از نوروز حمایت کردند، افراد نادانی بوده اند؟ خیر . اولاً ایرانیان مردمی هوشمند بودند و الان هم هوشمندی خود را به جهان و جهانیان نشان می‌دهند، این قرینه و کاشف از آن است که در نوروز چیزهای بسیار خوبی نهفته است که مورد تأیید اسلام نیز هست .، پس در یک نظر ما به این نتیجه می‌رسیم که از دیدگاه اسلام، مطالب مثبت نوروز صد در صد مورد قبول و تأیید است .

سؤال : مضمون روایت مُعَلَّی بن خُنَیس در باره نوروز چیست؟

مُعَلَّی بن خُنَیس در روز نوروز به محضر امام صادق(ع) شرفیاب می‌شود حضرت از وی می‌پرسد که امروز چه روزی است؟ ایشان می‌گوید من شنیده‌ام ایرانیان این روز را جشن گرفته و به هم تبریک می‌گویند و هدیه می‌دهند، امام فرمودند: بله امروز نوروز است و نوروز از چیزهای کُهَن است، نوروز روزی است که خدای تعالی با بندگان خود میثاق بست و از آنها پیمان گرفت که غیر از خدا را نپرستیده و برای او شریکی قائل نشوند، نوروز روزی است که خدای تعالی باد را آفرید . روزی است که خدای تعالی زمین را خلق کرد و باران را ایجاد کرد، روزی است که غدیر در آن صورت گرفت، نوروز روزی است که قائم آل محمد(ع) در آن روز ظهور خواهد کرد و روزی است که ابراهیم بتهای قومش را شکست، نوروز روزی است که پیغمبر(ص) امیر المؤمنین(ع) را بر شانه های خود قرار دادند و در پشت بام کعبه هر بتی بود را بر زمین انداخته و آنها را خُرد کردند.

در روایت دیگری مرحوم مجلسی نقل می‌کند نوروز روزی است که حضرت آدم(ع) خلق شد و هر کسی در نوروز از خدا حاجتی طلب کند، حاجت او روا خواهد شد. سند این روایات قوی است و شیخ بهایی و دیگران برای شخصیت مُعَلَّی بن خُنَیس و سند وی اهمیت قائل هستند، وقتی فی الجمله این روایات را قبول کنیم، می‌بینیم نوروز در نظر بزرگان دینی ما مثبت است.

نوروز روز دعوت به توحید است

بنده به عنوان یک شهروند ایرانی به نوروز افتخار می‌کنم، در روز چهارم اسفند 1388 برابر با 23 فوریه 2010 میلادی در سازمان ملل متحد، قطعنامه ای را گذراندند و گفتند که در 21 مارس برابر با اول فروردین روز جهانی نوروز خواهد بود، این افتخار ایران است، کسی نگوید که شرک را جهانی می‌کنند، خیر، ما توحید را جهانی می‌کنیم، وقتی روایات جلد 56 بحار را بررسی می‌کنیم می بینیم که نوروز روز دعوت به توحید وتفکر در آفرینش است . نوروز ،روز صفا وصلح ومحبت و احسان ونیکی و… است ، بر این اساس است که در سازمان ملل نوروز ایرانیان، به عنوان روز جهانی نوروز شمرده می‌شود، ما (از طریق نوروز )چه چیزی را به دنیا ثابت می‌کنیم؟ ما از طریق نوروز پیام صلح و صمیمیت، اتحاد و انسان دوستی، حریت و آزادگی، خدا دوستی و حتی اهلبیت(ع) را به دنیا می رسانیم و معرفی می کنیم . در حال حاضر گستره نوروز شامل ایران، هندوستان، کشورهای قفقاز، آسیای میانه و بخشی از مردم سوریه و عراق به خصوص قسمت های تُرک نشین این کشور ها می باشد. گستره جغرافیایی نوروز پیام دارد و پیام آن این است که ما می‌توانیم جهان را به سوی صلح ببریم . پهنه جغرافیایی نوروز بسیار گسترده است و وقتی نوزوز در سازمان ملل عنوان روز جهانی را به دست می‌آورد و در کشورهایی مثل چین و هندوستان برای نوروز اهمیت قائل هستند می‌توانیم پیام صلح و نوع دوستی را از طریق این روز به همه جهانیان برسانیم، سُفَراء ایران در کشورهای دیگر و مبلّغین ما که به قاره‌ها و کشورهای دیگر می‌روند می‌توانند پیام نوروز را برای همه بیان نمایند، نوروز با طبیعت انسان ها سازگار است چه آنهایی که مسلمان باشند وچه غیر مسلمان . همه انسان ها با هر گرایشی نوروز را با زیبایی ها وخوبی هایی که دارد دوست می دارند. اگر نوروز را با خوبی ها وزیبایی هایی که دارد به دنیا معرفی کنیم مردم عاشق نوروز خواهند شد و چون نوروز با فرهنگ ایران تبیین می‌شود عاشق ایران نیز خواهند شد و به دنبال آن علامند به فرهنگ اصیل ایران و اسلام و اهل بیت ( علیهم السلام) می شوند . همین مسأله ثبت نوروز در سازمان ملل، به این معنی است که نوروز همراه با فرهنگ اصیل ایرانی و اسلامی ثبت شده است . ایران با قِدمت و فرهنگ اصیلی که دارد همیشه در دنیا مطرح بوده است و بر سرِ درِ سازمان مِلَل شعر معروف شیخ اجلّ سعدی شیرازی را نصب کرده اند که فرمود :

بنی آدم اعضای یکدیگرند

که در آفرینش ز یک گوهرند

چو عضوی بدرد آورد روزگار

دگر اعضاء را نماند قرار

این بیت شعر از سعدی یک دنیا پیام برای صلح و دوستی و محبت در سطح جهانی دارد .

سؤال : در نوروز به چه اموری توجه کنیم؟

یکی از چیزهایی که در نوروز باید به آن توجه شود، مسافرت است در شعری منسوب به امیر المؤمنین(ع) آمده که

تَغَرَّبْ عَن الأَوْطَانِ فی طَلَبِ الْعُلُى

وَسَافِرْ فَفِی الأَسْفَارِ خَمْسُ فَوَائِدَ

تَفَرُّجُ هَمٍّ، وَاکْتِسابُ مَعِیشَه ٍ

وَعِلْمٌ، وَآدَابٌ، وَصُحْبَه ُ مَاجِدِِ

برای کسب مجد و عظمت از وطن خود دور شو و سفر کن که در مسافرت پنج فایده است : برطرف شدن اندوه ، به دست آوردن روزی و دانش و آداب زندگی و هم نشینی با بزرگواران .

مستدرک الوسائل، ج8، باب استحباب السفر.

مسافرت آثار بسیار مثبتی در زندگی و روح و روان و نگرش و دید انسان بوجود می آورد . در آیات و روایات به سیر وسیاحت توجه خاصی شده است . در شعری که منسوب به علی ع است و در بالا ذکر کردم آن حضرت می فرماید : در مسافرت پنج چیز نصیب شما می‌شود : 1-برطرف شدن اندوه 2- به دست آوردن روزی 3- دانش 4- آداب زندگی5- هم نشینی با بزرگواران .

عصر ما عصر اضطراب است، ساختمان های غیر اسلامی در محیط شهر انسان را کلافه می‌کند و روح و روان افراد را آزرده و رنجور می نماید ، همه اینها عارضه و آسیب دارد، اسلام می‌فرماید: مسافرت کنید تا سالم بمانید {قال رسول الله : سافِروا تَصِحُّوا یعنی مسافرت کنید تا سالم بمانید. اَلدَّعوات (لِلرّاوَندی) ،ص 76} . وقتی انسان یکسال در منطقه و مکانی خاص حضور داشته باشد و در تعطیلات نوروز هم مسافرت نکند، طبیعتا دچار مشکلات روحی می شود و از نشاط و روحیه سالم برخوردار نیست ؟ مسافرت هم دو بخش است، کوتاه مدت و بلند مدت، حضرت آیت الله بهجت فرمود: مسافرت بدن را تنظیم می‌کند، ایشان فرمود: شما مسافرت کنید حتی برای رفتن به یک امامزاده، یعنی مسافرت این قدر ارزش دارد . مسافرت اقسامی دارد :1-مسافرت برای تحصیل 2- مسافرت برای زاد و توشه آخرتی مثل مسافرت به مکه معظمه و کربلا، 3- مسافرت برای تأمین معاش 4- مسافرت برای معصیت و خلاف که حرام و ممنوع است 5- مسافرت برای حلال، یعنی تفرج و امور حلال.

**آسیب شناسی نوروز

متأسفانه نوروز مواجه با برخی خرافات و آسیب هاست که باید آنها را کنار بگذاریم، مثل فخر و مباهاتی که افراد نسبت به هم انجام می‌دهند و یا ریخت و پاشها و اسراف هایی که صورت می پذیرد و یا خدای نکرده موسیقی مبتذل یا جوک هایی که شخصیت افراد ( مسلمان یا غیر مسلمان ) را تخریب می‌کند، لذا شوخی هایی که مربوط به اقوام بوده و به صورت پیامکی و مانند آن رد و بدل می‌شود ممنوع و حرام است و باید کنار گذاشته شود.

دیگر مسائلی که باید در نوروز به آنها توجه شود،عبارتند از :

صله ارحام، نظافت عمومی و اجتماع، پوشیدن لباس نظیف و نو، رفتن به زیارت بزرگان و دانشمندان، مثلاً امام صادق(ع) فرمود: وقتی روز نوروز شد، غسل انجام داده و پاک ترین لباسهایت را بپوش و از بهترین عطرها استفاده کن. هدیه دادن در نوروز سفارش شده، زیارت قبور اموات و خصوصاً شهدا سفارش شده . ایجاد نشاط و سرور، آشتی دادن در نوروز، شکر گزاری از نعمات الهی مثل باران و طبیعت، تفکر در آفرینش، با هم بودن مورد سفارش است . توجه داشته باشیم که گاهی خود با هم بودن و در کنار خانواده و عزیزان و آشنایان بودن برکاتی دارد . نوروز فرصتی است که خانواده‌ها می‌توانند در کنار هم باشند و عاطفه ای را که در ضمیرشان است به همدیگر نشان دهند . در نوروز دعای خیر برای دیگران و جوانان و کشور و رهبر عزیز ما حضرت آیت الله خامنه ای و … شود ، نوروز تجدید قوا برای کار در طول سال است، خانه تکانی ظاهر و باطن است، نوروز شستشوی کینه‌ها از سینه هاست، نوروز توجه کردن به بچه هاست، بچه‌ها حق دارند که در نوروز برایشان لباس مناسب تهیه شود و به آنها عیدی داده شود و …

سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی

http://www.parsiblog.com/Main.aspx

 






برچسب ها : آیت الله سعادت میرقدیم لاهیجی  , ارزش و اهمیت نوروز در اسلام  ,

      

نتیجه تصویری برای ساختمان جهاد دانشگاهی استان گیلان

نتیجه تصویری برای ساختمان جهاد دانشگاهی استان گیلان

***نسیم معرفت***


**محکومیتِ اقدام برخی از مسؤلان جهاد دانشگاهی گیلان+نسیم معرفت


به نام خداوند قادر مُتعال

چشم فتنه را باید کور کرد

اقدام جاهلانه و یا مغرضانه و غیرعاقلانه برخی از مسؤلان جهاد دانشگاهی استان گیلان در 16 آذر95 در این دانشگاه در جلوگیری از اقدامات و حرکت های انقلابی دانشجویانِ بابصیرت ، نوعی همسویی آشکار با فتنه گران و عوامل استکباری و نقشه های شوم استکبارجهانی است که باید بطور قاطع و سریع با کسانی  که دراین دانشگاه و دانشگاه ها و مراکز علمی  دیگر از حرکت های انقلابی جلوگیری می کنند برخورد نمود و جوانان و دانشجویان  انقلابی و بابصیرت و آگاه و متعهد گیلانی اجازه نخواهند داد که عوامل نفوذی با اندیشه های انحرافی ، اهداف شوم خود را محقق سازند . امت انقلابی گیلان و جوانان و دانشجویان دیار میرزا ضمن تبعیت محض از مقام عظمای ولایت حضرت آیت الله خامنه ای   هیچگاه از آرمان ها و ارزش های انقلابی کوتاه نخواهند آمد .

سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی

 

**حضرت آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی

 

 






برچسب ها : آیت الله سعادت میرقدیم  , محکومیتِ اقدام برخی از مسؤلان جهاد دانشگاهی گیلان  ,

      

نتیجه تصویری برای تصویر وحدت مسلمین

***نسیم معرفت***

به نام خدا

اهمیتِ وحدت اسلامی بین مسلمین

وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا وَ اذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنْتُمْ أَعْداءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْواناً وَ کُنْتُمْ عَلی‏ شَفا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَکُمْ مِنْها کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمْ آیاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ.
و همگی به ریسمان خدا [ قرآن و اسلام ، و هر گونه وسیله وحدت ] ، چنگ زنید ، و پراکنده نشوید! و نعمت ( بزرگِ ) خدا را بر خود ، به یاد آرید که چگونه دشمن یکدیگر بودید ، و او میان دلهای شما ، الفت ایجاد کرد ، و به برکتِ نعمتِ او ، برادر شدید! و شما بر لبِ حفره ای از آتش بودید ، خدا شما را از آن نجات داد این چنین ، خداوند آیات خود را برای شما آشکار می سازد شاید پذیرای هدایت شوید.   سوره آل عمران آیه 103 .

  امروز هر حنجره‌ای که به وحدت دنیای اسلام دعوت کند، حنجره‌ی الهی است، ناطق مِنَ اللّه است. هر حنجره‌ای و زبانی که ملت های مسلمان را، مذاهب اسلامی را، طوایف گوناگون اسلامی را به دشمنی با یکدیگر تحریک کند و عَصبیّت ها را  علیه یکدیگر تحریک کند، ناطق مِنَ الشَّیطان است.
مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای

یکی از مهم ترین و حیاتی ترین سفارشات  و توصیه های اسلام و دین و قرآن و اهلبیت
 (عَلَیهِمُ السَّلامُ ) مساله وحدت میان مسلمانان و امت اسلامی است. وجدان و فطرت پاک و عقل و منطق و شرع حکم می کنند که جوامع و ملت های  اسلامی برای نیل به اهداف اسلامی و قرآنی و پیشرفت در امور دنیوی و اخروی و مقابله با دسیسه ها و توطئه های خطرناک دشمنان اسلام  همه با هم  متحد باشند و از اختلافات و نزاع های مُخرِّب و ویرانگر پرهیز نمایند . ملت های مسلمان با گرایش های مذهبی مختلف خود می توانند با تکیه بر اصول مشترک  روز به روز به هم نزدیک تر شده و موجبات عزت و سرافرازی و سعادت و نیکبختی را برای خود فراهم سازند. دشمنان قَسَم خورده اسلام و مسلمین و مستکبرین عالم جهت ضربه زدن به اسلام و مسلمین  به اختلافات دامن می زنند و متاسفانه حربه ایجاد اختلاف تاحدی اثر گذاشت و امروزه ما شاهد اختلافات ویرانگر در میان مسلمین هستیم. جنگ و درگیری و خونریزی و تخریب و غارت اموال و هَتک نوامیس مسلمین و آوارگی صدهاهزار و یا میلیون ها مسلمان  سوری و عراقی و یمنی با رنج های رقت بار   از طرف  گروه های تروریستی تکفیری وهّابی مانند داعش   و عوامل استکباری مانندرژیم خبیث و پلید آل سعود ، بخشی از آثار شوم جدایی و تفرقه بین مسلمانان می باشد. استعمار پیر یعنی انگلیس خبیث و حکومت های مستکبر عالم از زمان های دور تاکنون  با نقشه های بسیار دقیق و پیچیده و گوناگون در صدد سیطره بر کشورهای اسلامی و سلطه گری بر مسلمانان و غارت منابع عظیم نفت و گاز و غیره بوده وهستند و برای رسیدن به مقاصد و نیات شومشان گام به گام با برنامه های حساب شده عمل کرده و می کنند و اختلاف افکنی بین شیعه وسنی یکی از اقدامات خطرناکی است که بطور جدی دنبال آن بوده و هستند  و متاسفانه تاحدی موفق هم شدند و ایجاد فرقه ها و گروه هایی همچون داعش با شُعَب مختلف آن و القاعده و طالبان و بوکوحرام  و تَشیُّع لندنی و غیره جهت بدنام کردن اسلام و درگیری بین مسلمین  در همین راستا معنی پیدا می کند و از همه مهم تر ایجاد غُدّه سرطانی یعنی رژیم پلیدونحس صهیونیستی در قلب جهان اسلام بهترین گواه بر مطلب مذکور است . رژیم غاصب و جعلی صهیونیستی  به نمایندگی از حکومت ها و دولت های فاسد و ستمگر همچون انگلیس و آمریکا  و  فرانسه و مانند آن ها  ،عامل اصلی تفرقه و درگیری و خونریزی و انحطاط  در جهان اسلام و میان مسلمین است . دشمنان اسلام و قرآن و اهلبیت علیهم السلام هیچگاه خواهانِ تَعالِی و رشد و عزت و پیشرفت مسلمین و امّت اسلامی نخواهند بود و برای ضربه زدن به اسلام و مسلمین از هیچ کوششی دریغ نخواهند کرد . مسلمین و برادران دینی باید با تکیه بر اصول مشترک و تعالیم قرآن و پیامبر بزرگ اسلام (ص) پیوند اُخُوّت دینی  و اتحاد و وحدت میان خود را بیش از پیش مستحکم تر نمایند و ندای وحدت را با گفتار و رفتار خود در همه جا منتشر کنند . یکی از راه های خلاصی از شر تفرقه ها و اختلافات شوم و ویرانگر و کوتاه کردن و یا قطع اَیادی توطئه و فساد و فتنه آن است که مسلمین و علماء و خواص از شیعه و سنی  منشا و ریشه و عامل اصلی تفرقه و ونزاع و  جدایی  و درگیری را شناسایی و ریشه کن نمایند . امروزه وهابیت خبیث که آلت دست آمریکا و انگلیس و اسراییل است  ابزاری برای اختلاف افکنی و خونریری میان مسلمین می باشد. وهابیت تکفیری که مظهر اصلی آن حکومت فاسد  و جنایتکار آل سعود می باشد مصایب و مشکلات زیادی در جهان اسلام بوجود آورده است و اسراییل و آمریکا و دولت های فاسد غربی مثل انگلیس و فرانسه  با پول و ثروت عظیم نفتِ عربستان توانستند گروه های مختلف تکفیری وهّابی را بوجود آورند و به جان مسلمین بیندازند. امروز جهان اسلام و مسلمانان بواسطه آل سعود و هم پیمانان آن دچار مصیبت بزرگی شدند . قتل عام و فجایعی که دربرخی مناطق و بلاد اسلامی مانند یمن و فلسطین و سوریه و عراق می گذرد با همدستی دولت تکفیری وهّابی سعودی و هم پیمانان آن  انجام می گیرد .  همه علماء اسلام و مسلمین عالم که از اختلافات و درگیری ها و جنایات آل سعود و وهابیت آگاه هستند باید بیزاری علنی خود را نسبت به وهابیت و رژیم پلید آل سعود و حامیان آن یعنی اسراییل و آمریکا و دولت های مستکبر غربی  ابراز نمایند.  علماء و نویسندگان و خُطباء و شعراء و خواصّ و فرهیختگانِ جهان اسلام  با روش های  مختلف می توانند خطرِ وهابیت و اسراییل غاصب و حامیان آن ها را برای مسلمانان تشریح کنند.  خوشبختانه علماء شیعه و مراجع دینی بویژه مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای با هوشمندی و درایت خود مواضع درست و روشنگرانه ای جهت اتحاد مسلمین و دفع و رفع اختلافات و افشای نقشه های شوم دشمنانِ اسلام و امّت اسلامی ابراز نمودند و برخی از علماء اهل سنت نیز مواضع درستی در این راستا اظهار نمودند  ولی متاسفانه بسیاری از علماء اهل سنت که تاثیرگذار در جلوگیری از حوادثِ تلخ در میان مسلمین بودند و هستند از گذشته دور تا کنون اقدام جدی در جهت مقابله با توطئه های خارجی و داخلی جهان اسلام انجام ندادند و  بدتر از آن گاهی برخی از آنها همسویی با مستکبران و جنایتکاران و ستمگران داشتند. امید است که روزی فرابرسد که همه علماء اسلام ، خطر وهابیت سعودی و اسراییل غاصب را باور کنند و برای برخورد قاطع با این جنایتکاران و مُفسدانِ فِی الأَرض  یکصدا و متحد شوند. انشاء الله

اُنظُربِما اَقُولُ یا صَدیقِی

نِزاعُنا عَدُوُّنَا الحَقِیقِی

عِزَّتُنا تَکُونُ فِی الأِتِّحاد

فَلتَکُنِ الوَحدَةُ فِی الأِشتِداد

یعنی: بنگر به آنچه می گویم  ای دوست من.

نزاعِ بینِ ما ، دشمن حقیقی ماست.

عزت ما در اتحاد وهمدلی  بین ما می باشد.

پس باید وحدت در بین ما روز بروز بیشتر گردد.


سیداصغرسعادن میرقدیم لاهیجی

روز شنبه

17 ربیع الأوّل 1438 ه.ق .

27 آذر 1395 ه.ش

 

**حضرت آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی

 






برچسب ها : آیت الله سعادت میرقدیم لاهیجی  , اهمیتِ وحدت اسلامی بین مسلمین  ,

      

 

نتیجه تصویری برای علامت خطر

***نسیم معرفت***

به نام خدا


** زود های ناپسند و مَذموم و ممنوع 

 

1- زود عصبانی و ناراحت شویم

2- زود آزرده خاطر شویم

3-زود قضاوت کنیم

4- زود نسبت ناروا دهیم

5- زود از کوره در رویم

6- زود نظر دیگران را رد کنیم

7-زود به دیگران اعتماد کنیم

8- زود باور کنیم

9-زود بدبین شویم

10-زود خوشبین شویم

11-زود قهر کنیم

12- زود نقض  عهد و یا  بدعهدی و بی وفایی کنیم ( البته نقض عهد و بدعهدی همیشه بد است و بدترش آن است که  زودهنگام باشد)

13- زود اظهار نظر کنیم

14-  زود مُلاّ و عالِم شویم  (  قاعده کلی  «بدون توجه به موارد استثنایی» آن است که باید  کم کم و به تدریج و به اندازه ظرفیت و استعداد  و هضم و درک کردن  و با توکل به خداوند و ...   به مراتب علمی رسید و به اصطلاح مُلاّ و عالِم و استاد و مجتهد و آیت الله و ... شویم  اما اگر کسی بخواهد با تلاش زیاد زود مُلاّ و ... شود سر از جاهای باریک و خطرناک در می آورد )

15- زود کتاب بنویسیم ( یکی از معایب بزرگ زمان ما آن است که زود قلم به دست می گیرند و کتاب می نویسند و منتشر می سازند « مخصوصا در معارف دینی و امور اسلامی و ... » .)

16- زود مطالعه کنیم ( بنده به همراه جمعی  در سال  1372  نزد یک استادی یک دوره تند خوانی  طی کردم  ولی معتقدم تند خوانی در مطالعه درست نیست ...  و جالب این است که  مطالعه  از  « طالَعَ  یُطالِعُ مُطالَعَةََ و طِلاعاََ  » می باشد یعنی دقت کرد و بررسی نمود .در مطالعه باید نوعی اِشراف و دقت بر مطلب حاکم باشد  . طَلَعَ الکَوکَبُ یعنی ستاره طلوع کرد و درخشید . در مطالعه کتاب باید دقت نمود تا مطالب خوبی برای ما  درخشش و طلوع نماید )

17-زود به مقام و منصب برسیم

18- زود جذب دیگران شویم ( جذب افراد نامطمئن )

19- زود خسته و رنجور شویم

20- زود ناامید و مأیوس شویم

21- زود به پول و ثروت برسیم

22- زود به کارهای مهم اقدام کنیم

23- زود نقل قول و نقل خبر و نشر مطلب کنیم  بدون اینکه به صحت و سُقم و راست و دروغ  و خوب وبد آن توجه نماییم

24- زود رفاقت و دوستی کنیم .

25- زود دوستی را بهم بزنیم

26- زود تصمیم بگیریم ( تصمیم های عجولانه)

27- زود آتشی و خشمناک بشیم

28- زود برچسب و اَنگ  به دیگران بزنیم

29-زود تهمت  به دیگران بزنیم

30- زود انتقام بگیریم

31- زود  با دیگران دشمنی کنیم

 

سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی

روز دوشنبه

29 آذر1395 ه.ش

 

**حضرت آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی






برچسب ها : آیت الله سعادت میرقدیم لاهیجی  , زود های ناپسند و مَذموم و ممنوع  ,

      

 

نتیجه تصویری برای خطبه 22 نهج البلاغه

ترجمه و شرح خطبه 22 نهج البلاغه

 

***نسیم معرفت***


أَلَا وَ إِنَّ الشَّیْطَانَ قَدْ ذَمَرَ حِزْبَهُ وَ اسْتَجْلَبَ جَلَبَهُ لِیَعُودَ الْجَوْرُ إِلَى أَوْطَانِهِ وَ یَرْجِعَ الْبَاطِلُ إِلَى نِصَابِهِ وَ اللَّهِ مَا أَنْکَرُوا عَلَیَّ مُنْکَراً وَ لَا جَعَلُوا بَیْنِی وَ بَیْنَهُمْ نِصْفاً وَ إِنَّهُمْ لَیَطْلُبُونَ حَقّاً هُمْ تَرَکُوهُ وَ دَماً هُمْ سَفَکُوهُ فَلَئِنْ کُنْتُ شَرِیکَهُمْ فِیهِ فَإِنَّ لَهُمْ لَنَصِیبَهُمْ مِنْهُ وَ لَئِنْ کَانُوا وَلُّوهُ دُونِی فَمَا التَّبِعَةُ إِلَّا عِنْدَهُمْ وَ إِنَّ أَعْظَمَ حُجَّتِهِمْ لَعَلَى أَنْفُسِهِمْ یَرْتَضِعُونَ أُمّاً قَدْ فَطَمَتْ وَ یُحْیُونَ بِدْعَةً قَدْ أُمِیتَتْ یَا خَیْبَةَ الدَّاعِی مَنْ دَعَا وَ إِلَامَ أُجِیبَ وَ إِنِّی لَرَاضٍ بِحُجَّةِ اللَّهِ عَلَیْهِمْ وَ عِلْمِهِ فِیهِمْ فَإِنْ أَبَوْا أَعْطَیْتُهُمْ حَدَّ السَّیْفِ وَ کَفَى بِهِ شَافِیاً مِنَ الْبَاطِلِ وَ نَاصِراً لِلْحَقِّ وَ مِنَ الْعَجَبِ بَعْثُهُمْ إِلَیَّ أَنْ أَبْرُزَ لِلطِّعَانِ وَ أَنْ أَصْبِرَ لِلْجِلَادِ هَبِلَتْهُمُ الْهَبُولُ لَقَدْ کُنْتُ وَ مَا أُهَدَّدُ بِالْحَرْبِ وَ لَا أُرْهَبُ بِالضَّرْبِ وَ إِنِّی لَعَلَى یَقِینٍ مِنْ رَبِّی وَ غَیْرِ شُبْهَةٍ مِنْ دِینِی .

 

 از خطبه‏ هاى آن حضرت علیه السَّلام است (در توبیخ و سرزنش کسانى که کشتن عثمان را به آن حضرت نسبت دادند مانند طلحه و زبیر، و بطلان دعوى ایشان را ثابت میکند، پس از آن شجاعت و دلیرى خود را اظهار مى‏ فرماید:)

 (1) آگاه باشید شیطان گروه خود را بر انگیخته و سپاهش را گرد آورده تا جور و ستم به جاهاى خود باز گردد (فاسق ستم پیشه گیرد) و باطل به اصلش برگردد (جاهل نادرست گوید) (2) سوگند بخدا خوددارى نکردند از نسبت دادن بمن منکرى را (نسبت دروغ که بمن دادند کشتن عثمان و رضاى من بر قتل او مى‏باشد) و میان من و خودشان از روى عدل و انصاف سخن نگفتند (زیرا اگر بعدل و انصاف رفتار مى ‏کردند و بطلان دعوى ایشان واضح بود) (3) و (دعوى نادرست ایشان آنست که) حقّى را (از من) مى ‏طلبند که خودشان ترک کرده‏اند، (خونخواهى مى‏ نمایند از) خونى که خودشان ریخته ‏اند، پس اگر من در ریختن آن خون (کشتن عثمان) با ایشان شرکت کرده بوده‏ام آنها را هم بهره‏اى از آن بود (پس اینان نباید در صدد خونخواهى عثمان بر آیند، زیرا آنان نیز قاتل هستند، نه وارث تا بتوانند خون او را مطالبه نمایند) و اگر بدون من مباشر بوده‏اند، پس باز خواستى نیست مگر از ایشان، و بزرگترین حجّت و دلیلشان (بر نسبت دادن شرکت در قتل عثمان بمن) بر زیان خودشان است (زیرا خودشان در قتل او مباشرت داشته‏ اند، و من مى‏دانم ایشان در صدد خونخواهى عثمان نیستند، بلکه) (4) شیر مى‏خواهند از مادرى که از شیر دادن باز ایستاده و زنده مى‏خواهند بنمایند بدعتى را که مرده (توقّع دارند من هم مانند عثمان از مال فقراء و مسلمانان هر چه مى‏خواهند بایشان بدهم، و لیکن من چنان نخواهم نمود و بدعت او بر نمى‏گردد) (5) اى نومیدى که دعوت میکنى (مرا بجنگ یا به موافقت خویش میخوانى حاضر شو) دعوت کننده کیست و بچه چیز اجابت میشود (مقصود از این جمله بیان رذالت و پستى دعوت کننده آن حضرت است بجنگ که طلحه یا زبیر یا عائشه باشند) و من به حجّت خدا بر ایشان و علم او در باره اینان راضى هستم (بآنچه خداى متعال میان من و ایشان حکم کرده و حجّت بر آنها تمام ساخته رضاء مى‏دهم، و خداوند بفساد نیّت و ضلالت کارشان دانا است، و مراد از حجّت خدا فرمان او است به جنگیدن با یاغیان، چنانکه در قرآن کریم س 49 ى 9 مى ‏فرماید: وَ إِنْ طائِفَتانِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ اقْتَتَلُوا فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُما فَإِنْ بَغَتْ إِحْداهُما عَلَى الْأُخْرى‏ فَقاتِلُوا الَّتِی تَبْغِی حَتَّى تَفِی‏ءَ إِلى‏ أَمْرِ اللَّهِ فَإِنْ فاءَتْ فَأَصْلِحُوا بَیْنَهُما بِالْعَدْلِ وَ أَقْسِطُوا إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُقْسِطِینَ یعنى اگر دو طایفه از مؤمنین با یکدیگر کارزار کنند میان ایشان را صلح دهید و اگر یکى از این دو طایفه تعدّى و ستم کرد و بصلح راضى نگشت کار زار کنید با کسانیکه تعدّى کنند تا بحکم خدا بر گردند و امر و فرمان او را پیروى کنند، پس اگر براه حقّ باز گردیده جنگ را ترک نمایند میان ایشان را بالسّویّه اصلاح کنید، و عدالت داشته باشید که خدا عدالت کنندگان را دوست مى ‏دارد. خلاصه منظور حضرت آنست که من به فرمان خدا راضى هستم) پس اگر ایشان سرکشى نمایند (از راه حقّ پیروى نکنند) برندگى شمشیر را بآنها حواله میکنم (آنان را بقتل مى‏ رسانم) که ایشان را براى بهبودى از باطل (بیمارى جور و ستم) کفایت میکند و حقّ را یارى مى‏ نماید، (6) و شگفت است پیغام فرستادن ایشان بسوى من که براى نیزه زدن بیرون بیایم و براى شمشیر کشیدن شکیبا و بردبار باشم مادرشان به عزایشان بنشیند، هیچ وقت من بجنگ تهدید نمى‏ شدم و از ضرب شمشیر نمى ‏ترسیدم، و من بوجود پروردگار یقین داشته در دین خویش شکّ و شبهه‏ اى ندارم (تهدید و ترسیدن سزاوار کسى است که بخداى خود یقین نداشته در دینش شبهه دارد باین جهت از مرگ و کشته شدن مى ‏ترسد).

خطبه 22 از نهج البلاغه فیض الاسلام

************************************************

 

توجه :

یکی از عزیزان در یکی از گروه های مجازی ( گروه نهج البلاغه )  کلمه  «جَور» در عبارت ( ....لِیَعُودَ الْجَوْرُ إِلَى أَوْطَانِهِ...) را  از  «جار » به معنای همسایه گرفته و گفته است که  : 
یکی از بزرگترین اشتباهات مترجمین این است که «جور» را ستم و ظلم ترجمه می نمایند ؟!!

بنده که به درخواست خودم  موقّتا در آن گروه عضو شده بودم این معنا را قبول نکرده و متن زیر را  در آن گروه ارسال کرده بودم  . 

اینک  مطالب آن بزرگوار و بنده ذیلاََ ذکر می شود  :

 

واما مطلب آن بزرگوار :


پس شیطان تمام لشکر خود را جمع کرد.
حال برای چه؟
لیَعُودَ الْجَوْرُ إِلَى اءَوْطَانِهِ
یکی از بزرگترین اشتباهات مترجمین این است که «جَور» را ستم و ظلم ترجمه می نمایند.
در حالیکه جور بمعنای ستم و ظلم نیست
در شرح خُطَب پیشین عرض شد فهُوَ جَائِرٌ عَنْ قَصْدِ السَّبِیلِ بمعنای کسی است که راهی در همسایگی راه خداوند تاسیس میکند؛ و مردم را از راه خدا منحرف میکند.
پس جائر و همچنین جَور؛ از  « جار بمعنای همسایه» مشتق شده اند.
بنابراین جَور در این جمله، یعنی تاسیس مکتب و سیستمی، در همسایگی دین الهی
بعبارتی این کلمه لطیف؛ نشان میدهد که مکتب خلفاء، اسلام نبود؛ بلکه مکتبی بوددر کنار و مجاورت اسلام.
در اینجا مشخص میشود که راه اندازان جنگ جمل( اعم از هسته مدیریت«معاویه» سواره نظام ها« طلحه، عایشه، زبیر، عبدالله بن زبیر، مروان و...) همچنین پیاده سواران آن( مردم بصره و بعض افراد فریب خورده) همگی بدنبال برگشتن حکومت عدل علوی به حکومت عثمانی بودند.
اما جمله بعد:
و یَرْجِعَ الْبَاطِلُ إِلَى نِصَابِهِ
این جمله هم نشان میدهد باطل برای آنکه باطل نامیده شود؛ باید به حد نصاب مشخصی برسد.
پس همانگونه که حزب، بمعنای مطابقت نعل به نعل تمام اعضای حزب نیست؛ در اینجا هم میگوییم: حکومت، یا حتی فردی برای اینکه باطل نامیده شود؛ نیاز دارد یک حد نصاب مشخصی را بگذراند.
بقول دانشگاهی ها، باید واحد های مشخصی را پاس نماید
لذا توجه داشته باشیم بمحض دیدن یک یا چند اشتباه؛ فرد خاطی را متهم به باطل بودن ننماییم.

***********************************

و اما مطلب ارسالی بنده  جهت توضیح مختصر درباره کلمه « جَور » در  متن  خطبه 22 نهج البلاغه :


سلام علیکم

به نظرم معنایی که از  کلمه ( اَلجَور  در خطبه 22) بیان نمودید  معنای مطابقی لفظ مذکور نمی باشد اگرچه به معنای لازمی شاید بلاشکال باشد. آنگونه که در چند لغتنامه معتبر به اجمال نگاه کردم از جمله لِسانُ العَرَب و تاجُ العَروس و مَقاییسُ اللُّغة و ...  کلمه جَور  را به معنای همسایه ذکر نمی کنند اگر چه کلمه جار از جیم و واو و راء می باشد. با توجه به اصطلاح تُعرَفُ الأَشیاءُ بِأَضدادِها ، جَور را نقیض عدل می دانند کما اینکه ظلم را در مقابل قِسط . (اَلجَور :نَقیضُ العَدل). به نظرم معنای اصلی جَور و ظلم ، عدول و انحراف و تجاوز و میل به انحراف است لکن در جَور همین معانی  همراه با قهر و جبر و غلبه  و تسلُّط است و در واقع بین ظلم و جور  نسبت عام و خاص مطلق است به این معنا که هر جوری  ظلم است و لاعکس .
در رابطه با کلام حضرت که فرمود : 
لِیَعُودَ الْجَوْرُ إِلَى أَوْطَانِهِ وَ یَرْجِعَ الْبَاطِلُ إِلَى نِصَابِهِ   معنایش آن است که شیطان (که در قالب معاویه با سواره نظام و پیاده نظامش تجسم و تجسد پیدا کرده ) حزب و گروه خود را برای مقابله با حق برانگیخته و سپاه و لشکر خویش را گرد آورده تا حاکمیت جَور و تجاوز و... را به جایگاه های خود برگرداند  و عبارت و جمله بعدش یعنی وَ یَرْجِعَ الْبَاطِلُ إِلَى نِصَابِهِ و همچنین شیرازه و اساس این خطبه  نیز قرینه بر این معنایی است که عرض کردم . در طول تاریخ بین حق و باطل تقابل بوده و بعدا نیز خواهد بود . اهل حق خواهان عدالت و قسط ( با عنایت به تفکیک معانی این دو لفظ  ) هستند و باطل در پی ظلم و جور (با تفکیک معانی این دو) .  باید توجه داشت حضرت می خواهد بفرماید که شیطان (معاویه و...) با همه قوا ونیرویش آمده است که ظلم و ستم و اجحاف و تجاوزگری را حاکمیت ببخشد و نهادینه نماید. در طول تاریخ  ظلم بوده اما در برخی اعصار جَور نیز بوده مثل دوره فَراعنَه که هم ظلم بوده وهم جَور . در عصر حضرت امیر  (عَلَیهِ السَّلامُ )   ، شیطان ( معاویه و ... )  عزمش را جزم کرده که حاکمیت جَور را برقرار نماید . نظام و حکومتی که در همه ابعاد آن  با قهر و غلبه و تسلُّط و تحقیر  در حق مردم و جامعه و دین ، ظلم و تجاوز کند ......


سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی
27آذر 1395

 


**حضرت آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی






برچسب ها : آیت الله سعادت میرقدیم  , بررسی کلمه(جَور)درخطبه 22 نهج البلاغه فیض الاسلام  ,

      

نتیجه تصویری برای آیه 60 سوره نور

***نسیم معرفت***


بسم الله الرحمن الرحیم

سؤال : منظور از (وَ الْقَواعِدُ مِنَ النِّساءِ اللاّتی لا یَرْجُونَ نِکاحًا ) در آیه 60 از نساء چیست ؟َ

وَ الْقَواعِدُ مِنَ النِّساءِ اللاّتی لا یَرْجُونَ نِکاحًا فَلَیْسَ عَلَیْهِنَّ جُناحٌ أَنْ یَضَعْنَ ثِیابَهُنَّ غَیْرَ مُتَبَرِّجاتٍ بِزینَةٍ وَ أَنْ یَسْتَعْفِفْنَ خَیْرٌ لَهُنَّ وَ اللّهُ سَمیعٌ عَلیمٌ‏‏ .
و زنان از کار افتاده ای  که امیدی به ازدواج ندارند، گناهى بر آنان نیست که لباسهاى (رویین مثل چادر و روسری و مانند آن )  را بر زمین بگذارند ( واجب نیست که سر و گردن را در برابر نامحرم بپوشانند)  بشرط اینکه در برابر مردان اجنبی خود آرایی و زینت نکنند . و اگر خود را بپوشانند براى آنان بهتر است . و خداوند شنوا و داناست.

سوره نور در واقع سوره عفاف و حجاب و عفت و پاکدامنی می باشد و آیات 30 و 31 این سوره در باره لزوم و وجوب حفظِ عفت و پاکدامنیِ مردان و زنان است . اصطلاحِ حجاب اسلامی با مصالحی که در آن لحاظ شده اگرچه برای زنان بالغ  به عنوان یک واجب شرعی مقرر شده است ولی رعایت حجاب صرفا و منحصرا  برای زنان نیست بلکه مردان نیز در حدود خاصی مامور به حفظ پوشش و عفاف هستند. آیات  پوشش و سَتر و حجاب و عِفاف در سوره های نور و احزاب آمده است. باید توجه داشت که در آیات و روایات  کلمه و اصطلاح  حجاب اسلامی که درعصر ما رایج است ، نیامده است بلکه آن چیزی که در آیات و روایات و کلمات فقهاء دیده می شود اصطلاح و عنوان (سَتر یعنی پوشش) است ولی امروزه بجای کلمه ستر از کلمه حجاب استفاده می شود.

 علامه شهید مطهری در کتاب مساله حجاب در صفحه 64 می فرمایند :  [... در آیات مربوطه لُغتِ حجاب بکار نرفته است . آیاتی که در این باره هست چه در سوره مبارکه نور و چه در سوره مبارکه احزاب ، حدودِ پوشش و تماس های زن و مرد را ذکر کرده است بدون آنکه کلمه حجاب را به کار برده باشد. آیه ای که درآن کلمه حجاب بکار رفته است مربوط است به زنان پیغمبر اسلام 
(صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلهِ وَسَلَّمَ)  .  .....  آیه ای که در آن کلمه حجاب بکار رفته آیه 53 از سوره احزاب است :


...وَ إِذا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتاعاً فَسْئَلُوهُنَّ مِنْ وَراءِ حِجاب ذلِکُمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِکُمْ وَ قُلُوبِهِنَّ ....  یعنی اگر از آنها (زنان پیامبر ص) متاع و کالای مورد نیازی مطالبه می کنید از پشت پرده ( وَراءِ حِجاب) بخواهید...

در اصطلاح تاریخ و حدیث اسلامی هرجا نام آیه حجاب امده است ... مقصود این آیه است که مربوط به زنان پیغمبر
(صَ) است  نه آیات سوره نور (آیات 31 و 32 و 60 نور)     یا  آیه سوره احزاب (آیه 55 و 59 احزاب)...


و اما در رابطه با سؤالی که در بالا  مطرح شد    :

در پاسخ به این سؤال  باید  به نکاتی ( نکات چهارگانه یا بیشتر) توجه شود :

1- کلمه قَواعِد  در این آیه به چه معنایی است ؟
2- کلمه نِکاح در آیه به چه معنی است؟
3- قیدِ (ِ اللاّتی لا یَرْجُونَ نِکاحًا ) چه قیدی است؟
4- این آیه ، استثناء از چیست ؟!

واما در باره کلمه (قَواعِد)  :
مرحوم علامه در المیزان جلد 15 ذیل آیه شریفه 60 از سوره نساء می فرماید : 

 [ اَلقَواعِدُ جَمعُ قاعِدةِِ وَ هِیَ المَرأَةُ الَّتِی قَعَدَت عَنِ النِّکاحِ فَلا تَرجُوهُ لِعَدَمِ الرَّغبَةِ فِی مُباشَرَتِها لِکِبَرِها، فَقَولُهُ : اَللَّاتِی لا یَرْجُونَ نِکاحاً ،  وَصفُُ تَوضِیحِیُُّ، وَ قِیلَ : هِیَ الَّتِی یَئِسَت مِنَ الحَیضِ ، وَ الوَصفُ اِحتِرازِیُُّ . ]

قواعِد جمع قاعدة  است و آن زنی است که از نکاح و ازدواج ناتوان و  بازنشست و زمینگیر شده باشد و بواسطه پیری و مُسِنّ بودن  میل به نکاح و ازدواج  ندارد (یعنی از نظر سِنّی  و جسمی به حدی پیر و ناتوان شده که میل جنسی و تمایل به ازدواج  ندارد و دیگران هم میل جنسی به او ندارند)
به عبارت دیگر مراد از قواعد زنانی هستند که از نظر میل جنسی و  قوای جنسی و عشق و عاشقی جنسی و زایش و بچه آوردن و مانند آن ها بازنشست شده و از کار افتاده اند .
دربرخی روایات اسلامی از (اَلقَواعِد در آیه شریفه )به عنوان زنان مُسِنّه و سالخورده یاد شده است.
در برخی روایات نیز از (اَلقَواعِد در آیه شریفه ) به عنوان زنانی که قُعود از نکاح دارند یاد شده است یعنی زنانی که از ازدواج بازنشست شده اند.
جمعی از فقهاء و مفسِّرین (اَلقَواعِد در آیه مذکور) را به معنای پایان دوران قاعدگی (دوران یایسگی) می دانند که کسی رغبتِ ازدواج با آنها را ندارد.
توجه : معمولا دوران یایسگیِ زنان همراه با سالخوردگی و پیری و بی میلی جنسی و عدم تمایل به ازدواج و ... است .
 

واما معنای کلمه نِکاح :

راغب اصفهانی در کتاب مفرداتش می گوید که :  نکاح دراصل به معنای عقد است که بطور استعاره در جماع و آمیزش جنسی بکار می رود .  در مَجمَعُ البیان آمده است که نکاح لفظی است که بر عقد و جماع اطلاق می شود و به قولی اصل معنای نکاح همان جماع است که در اثر کثرت استعمال  در عقد نکاح  ، به معنای عقد نیز آمده است .
بطور خلاصه نکاح به طور مجاز یا حقیقت در معانی زیر استعمال شده است :


نکاح یعنی جماع-وطی-آمیزش- عقد -پیوند- ازدواج - التقاء -ضمیمه شدن- امتزاج - اختلاط ...

توجه : نِکاح  اگرچه  معنای اصلی آن  عقد و پیوند و ارتباط  و امتزاج است ولی معمولا و غالبا  کلمه نکاح با معنای میل جنسی همراه می باشد .
در آیه شریفه نیز نکاح به معنای ازدواج همراه با میل جنسی است که در زنان پیر و سالخورده  چنین میلی وجود ندارد.

واما در باره قید(ِ اللاّتی لا یَرْجُونَ نِکاحًا ) :


مرحوم علامه طباطبایی در المیزان جلد 15 ذیل ایه 60 سوره نور می فرماید :
 عبارت و قید (وَ الْقَواعِدُ مِنَ النِّساءِ اللاّتی لا یَرْجُونَ نِکاحًا )  وصف و قید توضیحی برای (
الْقَواعِدُ مِنَ النِّساءِ) است  و گفته شده که  این جمله قید احترازی است و در این صورت که قید احترازی باشد مراد از (اَلقَواعِد) زنانی است که از حیض یایسه شده اند .

واما اینکه آیه 60 از سوره نور استثناء از چیست ؟


در این رابطه باید گفت که براساس آیات پیشین از سوره نور  یعنی آیه 31 از نور و نیز  آیه 59 از سوره احزاب (با لحاظ روایات وارده )، رعایت پوشش و حجاب اسلامی برای بانوان و زنان  واجب شده و زنان موظف هستند که همه بدن خود را بجز گردی صورت و مچ دست بپوشانند لذا در آیه 60 سوره نور یک مورد را استثناء کرده و فرموده است که زنان پیر و سالخورده (
الْقَواعِدُ مِنَ النِّساءِ )  که امیدی به ازدواج ندارند می توانند نزد نامحرم سر و گردن خود را نپوشانند البته به شرطی که خویش را خودآرایی و زینت ننمایند و اگر بپوشانند برای آنها بهتر است.

بعد از بیان نکات چهارگانه  عرض می کنم که  مراد از (
وَ الْقَواعِدُ مِنَ النِّساءِ اللاّتی لا یَرْجُونَ نِکاحًا )  عبارت است از زنان سالخورده و   پیری که یایسه شده اند و میل جنسی و .... در آنها از بین رفته است .  یعنی زنان  مُسِنّ و پیر که یایسه هم  هستند پوشش سر و گردن بر آنها واجب نیست  و  معمولا دوران یایسگی همراه با پیری و سالخوردگی هم می باشد.
  و اما زنانی که یایسه شده اند ولی میل جنسی و ازدواج در آنها از بین نرفته و جمال ظاهری دارند و دیگران به آنها میل پیدا می کنند مشمول این آیه نیست و آنها باید حجاب اسلامی را بطور کامل رعایت کنند......

سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی

یکشنبه

پنجم دی1395.

**حضرت آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی






برچسب ها : منظوراز(وَالْقَواعِدُمِنَ النِّساءِ اللاّتی لا یَرْجُونَ نِکاحًا  ,

      

نتیجه تصویری برای تصویر آیه 56 سوره ذاریات

***نسیم معرفت***

 به نام خدا


وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ

من جنّ و انس را نیافریدم جز برای اینکه عبادتم کنند ( و از این راه تکامل یابند و به من نزدیک شوند )

سوره ذاریات آیه 56 .


یکی از عزیزان (در گروه نسیم معرفت  در تلگرام)  سؤالی به شرح زیر مطرح نموده و بنده  بطور فهرست وار جهت دقتِ در مطلب  نکات سیزده گانه ای را مطرح نمودم.  امید است که سودمند باشد .

واما سؤال

عرض سلام و ادب خدمت تمامی سروران و اعزه گرام


سؤالی این کمترین مطرح میکنم که احساس میشود آنچنان که باید و شاید به آن پرداخته نشده.سؤال:خدای متعال انسان را خلق کرده تا عبادت کنند او را (
وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ) آیا خدای متعال به عبادت ما نیاز دارد؟؟اگر نیاز ندارد پس چرا اینگونه در قرآن فرموده و اگر نیاز دارد پس دیگر ذات بی نیاز نیست؟؟  لِیَعْبُدُونِ بنا بر«لِیَعرِفُونَ» هم که باشد باز سوالاتی مطرح است مثلا اینکه چرا خدا ما را آفریده تا نیاز باشد ما او را بشناسیم؟؟!(فرمایشات بزرگان عزیز باعث فهم دقیقتر این آیه شریفه خواهد بود!!)
واما پاسخ

به نام خدا


وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِیَعْبُدُونِ

من جنّ و انس را نیافریدم جز برای اینکه عبادتم کنند ( و از این راه تکامل یابند و به من نزدیک شوند )

سوره ذاریات آیه 56 .

* گر  جمله  کاینات کافر گردند
   بردامن کبریاییش ننشیندگرد


* من نکردم خلق تا سودی کنم
   بلکه تا  بر بندگان   جودی کنم


به نظر می رسد با توجه به سؤالی که مطرح کردید قبل از پرداختن به اصل تفسیر این آیه شریفه و اینکه مقصود از آن چیست ؟ باید مطالب دیگری روشن و حل شود که چند مطلب را فهرست وار ذکر می کنم:

1- آیا افعال خداوند( از جمله ایجاد هستی و آفریده ها ) دارای هدف و غرض است؟!
دراین رابطه چندین نظریه وجود دارد:
الف :نظریه اشاعره
ب-نظریه معتزله
ت-نظریه امامیه
ث-نظریه فلاسفه
ج-نظریه عرفاء

2- آیا هدف و غرض و غایت خداوند از ایجاد اشیاء به عنوان  اینکه فاعل و خالق ومانند آن است ، به خود خداوند بر می گردد  یا به  شئ و اشیاء ؟!

3- آیا اساسا  عناوینی چون فاعل و فعل و غرض(هدف) که برای ما انسان ها(یعنی در فاعل های مادی )سه چیز جدای از هم است و غیریّت دارند  ، در باره خداوند نیز چنین می باشد که غیریّت داشته باشند ؟!

نظر برخی فلاسفه وعرفاء از جمله صدرالمتالهین و علامه طباطبایی این است که : در فاعل های مجرد تام ، فعل و فاعل و غایت ، اتحاد دارند و این مطلب را تبیین فرموده اند..... تقرببا مثل اتحاد علم و عالم و معلوم....
4-  اگر بپذیریم که هدف و غرض و غایت ایجادِ اشیاء از طرف خداوند در اشیاء و پدیده ها هست نه در خود خداوند و خالق ، باید هدف و غرض را به اقسام زیر تقسیم کنیم:
الف-  هدف و غرض و غایت اصل هستی و وجود.
ب- غرض و هدف موجودات مجرد و عقول مجرّده(مجردات ....)
ت- هدف و غرض غیر مجردات ( عالم ماده و مادیات....       توجه شود که جن و انس در ردیف مادیات است  و امور مادی هم به اشکال مختلف است .  باد و هوا هم بااینکه دیده نمی شود از امور مادی است. جن هم که موجودیتش از نار خاص است  آن هم امر مادی است......)
ج- هدف و غرض در فرد فرد آفریده ها و پدیده ها  که هر پدیده ای غرض تکوینی خاص خودش را دارد.....

5- هدف و غرض و غایت به نوعی دوقسم است :
الف : غرض و غایت تکوینی
ب-غرض و غایت تشریعی

در آیه شریفه 56 از ذاریات با قراینی که از قبل و بعد و نیز در خود آیه وجود دارد  مراد  غرض و غایت تشریعی هست نه تکوینی...
در این راستا غرضِ اِرسال رُسُل و اِنزال کُتُب نیز تشریعی است و بعثت انبیاء نیز در عبودیت و توحید نقش آفرین است...

البته توجه شود که انسان ها ذاتا طالب بندگی هستند ولی غالبا و اکثراََ راهِ شرک را می پیمایند و انبیاء دعوت به عبودیت همراه با توحید  می کنند( نفی شرک با مراتبش)  .دقت شود.

6-  تعریفِ غرض و غایت تکوینی
و تعریفِ غرض و غایت تشریعی

7- بررسی واژه عبد و عبودیت و اینکه  عبودیت مراتبی دارد و در باطن عبودیت ، معرفت هم هست  لذا برخی از مفسرین با عنایت به برخی اخبار وارده (
لِیَعْبُدُونِ) را  به معنای «لِیَعرِفُونَ»  معنی می کنند.

8- یک بحث مهمی در فلسفه است که آیا اصالت با وجود است یا با ماهیت؟ مرحوم حکیم ملاصدرا که پایه گذار حکمت متعالیه است  با دلایل متقن در اَسفار ثابت کرده که اصالت با وجود است نه با ماهیت. پس ایشان و پیروان ایشان قائل به اصالة الوجود هستند و با اثبات این اصل، ده ها و صدها عویصه و مشکله در بُعد معرفتی را حل کرده است..... و عرشیاتی را مطرح نموده است....  طبق این مبنا  اصل  با وجود است که مرتبه شدیده آن واجب الوجود و حقتعالی است و مرتبه بسیار ضعیفه که قریب به عدم است همین عالم ماده می باشد که ضعیف ترین و پایین ترین مرتبه وجود ، همین مرتبه  عالم ماده است...   ربط بین خالق(خداوند) با مخلوق (آفریده ها اعم از مجردات و غیر مجردات) در همین وجود است  نه ماهیت .  طبق مبنای مرحوم ملاصدرا  همه عالم و هستی ، ظهورات و تجلیّات وجودی خداوند است و لذا بارها در اسفار فرموده است : 
بَسیطُ الحَقیقَةِ کُلُّ الأَشیاءِ وَ لَیسَ بِشَئِِ مِنها و این از جاهایی است که مخالفین فلسفه و عرفان چون منظور و مقصود او را در نمی یابند به او حمله ور می شوند و چه بسا امثال او را تکفیر می کنند. چنانکه ابن عربی را به جهت مبنای وحدت وجود که مطرح کرده است ودر جای خود تبیین شده تکفیر کردند و می کنند؟!!!!

9-  مبحث حدوث و قِدَم (به کسر قاف و فتح دال) با اقسام آن  در رابطه با مبحث آفرینش  قابل طرح است :
1-حدوث ذاتی(حادث ذاتی)
2-حدوث زمانی(حادث زمانی)
3-قِدَم ذاتی(قَدیم ذاتی)
4-قِدَم زمانی(قَدیم زمانی)

10 - موجودات تدریجی(مثل پدیده های عالم ماده)  و  موجودات بالفعل و دفعی  مثل مجردات و عقول. 
توجه شود که شیطان و اَجِنّه از مجردات نیستد بلکه از نارند(نارِخاص) و نار هم جِرم است....

(البته  توجه شود که درجای خود مجردات  تعریف شده است. ... روح از مجردات است و فرشتگان و عقول از مجردات هستند....)

11- ملاک نیازمندی اشیاء به علت نخستین یعنی خداوند چیست؟   این بحث هم می تواند در رابطه با آیه شریفه مذکوره مفید باشد.

ملاک های نیازمندی  اشیاء به علت نخستین یعنی خداوند عبارتند از :
1- حدوث زمانی که همان مسبوق بودن به عدم زمانی است که متاسفانه متکلمین اسلامی معمولا در آثارشان چنین می گویند .....
آنها می گویند خداوند قدیم است و موجودات حادث هستند. یعنی یک زمانی نبودند و بعد «بُود» شدند.  آنها بحث قدیم زمانی را مطرح نمی کنند!!!
2- امکان ذاتی یا امکان ماهوی
(اَلماهِیَّةُ  مِن حَیثُ هِیَ هِیَ لَیست اِلاّ هِیِ....)  این قول از پیشینیان از فلاسفه  تا قبل از ملاصدرا است.
3-  فقر وجودی (
امکان فقری) که نظریه ملاصدرا است. همه موجودات در ذات وجودشان فقیر و مُحتاجِ مَحض به خداوند هستند.  
این آیه شریفه بیانگر امکان فقری و فقر وجودیِ تمام ممکنات (اعم از مجرّدات و غیر مجرّدات ) است : قوله تعالی: یا أَیُّهَا النَّاسُ أَنْتُمُ الْفُقَراءُ إِلَی اللَّهِ وَ اللَّهُ هُوَ الْغَنِیُّ الْحَمیدُ . ای مردم شما ( همگی ) نیازمند به خدائید تنها خداوند است که بی نیاز و شایسته هر گونه حمد و ستایش است! (سوره فاطر آیه 15)

12- بحث بسیار زیبای تجلی و ظهور و فیض حقتعالی می تواند در رابطه  با آیه شریفه مذکوره  مطرح شود...
خداوند فَیّاض عَلَی الأِطلاق است و ذات او جوشش دارد و لذا می آفریند...  بلاتشبیه  مثل خورشید که ذاتش  انتشار نور  و حرارت است و گرنه خورشید نخواهد بود ...

خداوندی که
فَیّاض عَلَی الأِطلاق است و  مُستجمِع جمیعِ صفات کمال و جمال و جلال است  از او براساس صفات ذاتش  جلوه های آفرینش   ظهور می یابد و تجلی می نماید...
13- در رابطه با  ربط مخلوق به خالق برخی بحث ظل و ذی ظل را بیان می کنند نه  نَم و یَم را ....

و نیز مطالب دیگر که مجال پرداختن به آن ها نیست.....


با توجه به موارد سیزده گانه که فهرست وار برای شما ذکر کردم  برای فهم بهتر آیه شریفه به تفسیر المیزان(ذیل آیه شریفه 56 از سوره ذاریات) هم مراجعه بفرمایید که مرحوم علامه تا حدی این آیه را به زیبایی تفسیر فرمودند....   البته نکاتی که فهرست وار عرض کردم در المیزان ذیل آیه 56 از سوره ذاریات به آن ها (مگر یکی دو مورد ) اشاره نفرموده است....

سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی

12 دی 1395
روز یکشنبه



**حضرت آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی






برچسب ها : آیت الله سعادت میرقدیم  , تفسیرآیه 56ازسوره ذاریات  , نکات سیزدهگانه  ,

      

نتیجه تصویری برای عکس رهبری و هاشمی

***نسیم معرفت***

پیام تسلیت آیت الله سعادت میرقدیم+رحلت آیت الله هاشمی


انا لله و انا الیه راجعون

سلام و درود خداوند بر ولی امر مسلمین جهان حضرت آیت الله امام خامنه ای که با پیامِ تسلیتِ هوشمندانه و شفّاف و جامع و وحدت آفرین خود نسبت به درگذشت حضرت آیت الله حاج شیخ اکبر هاشمی رفسنجانی ،  توطئه های بدخواهان و معاندین و دشمنان انقلاب و نظام اسلامی را نقش برآب نمود .  رحلت یار و همرزم و همسنگر رهبری را به «مُعظّمُُ لَه» و ملت شریف ایران و علاقه مندان و بازماندگان و منسوبین آن مرحوم  تسلیت عرض می کنم  .
همه کسانی که دوستدار انقلاب و نظام و رهبری هستند باید رهنمود ها و فرامین و ارشادات رهبر معظم انقلاب را نَصبّ العَین خود قرار دهند و نسبت به توطئه ها و نقشه های شوم عناصر ضد انقلاب و دشمنان داخلی و خارجی که از هر فرصتی برای ضربه زدن به اسلام و انقلاب استفاده می کنند ، بیدار و آگاه باشند  .  امید است که همه افراد  و اشخاص و گروه ها و احزاب سیاسی و انقلابی تبعیّتِ محضِ عملی نسبت به فرامین و ارشادات مقام معظم رهبری داشته باشند و با رفتار و گفتار و نوشتار خود وحدت و همدلی را در جامعه تقویت و تحکیم نمایند و از هر کاری که سبب تَکدُّر و انشقاق  و تفرقه در بین مردم و موجب ناخرسندیِ رهبریِ عزیز  است شدیدا  پرهیز کنند .

سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی

**حضرت آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی






برچسب ها : پیام تسلیت آیت الله سعادت میرقدیم  , رحلت آیت الله هاشمی  ,

      

نتیجه تصویری برای نماز میت رهبری برای هاشمی

***نسیم معرفت***

به نام خدا

در فرازی از ذکرها و  دعاهای نماز میت چنین آمده است :


. اَللهُمَّ اِنّا لا نَعْلَمُ مِنْهُ اِلاّ خَیْراً ...

سوال :

مراد از این کلمه  خیر در عبارت بالا چیست؟

 پاسخ :

**نظر حضرت آیت الله محمد تقی بهجت فومنی :
 مراد از خیر، ایمان به خدا و پیامبر ـ صلّى اللّه علیه وآله وسلّم ـ و اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ  است

**نظر حضرت آیت الله مکارم شیرازی :
  مراد از «خیر» در آن جمله ایمان به معنای شیعه بودن است

@@@@@@@@@

چند سوال در باره کلمه خیر در دعای نماز میت  :

آیا مراد از خیر در آن عبارت ، خیر مطلق است ؟

آیا مراد از آن ، خیر نسبی در برابر شر نسبی است ؟

آیا مراد از خیر ، وجود کامل علی الاطلاق است در برابر وجود ناقص ؟
آیا مراد از آن ، خیر به معنای مطلق عمل خیر در برابر  مطلق عمل بد( «ذنب» و «اثم»، و معصیت و «سیئه»، و « خطیئه» با معانی خاصی که دارند) است؟

آیا مراد از خیر ، عمل خیر نسبی در برابر عمل بد نسبی است؟
آیا مراد از خیر ، به معنای  اعتقاد و عقیده درست و صحیح به نحو شناخت و معرفت کامل است ؟ یا اینکه مراد از خیر ،  اعتقاد و عقیده صحیح( به نحو شناخت در حد امکان و لازم ) است ؟ مثل اعتقاد به خدا و اسلام و دین و قرآن و اعتقاد به رسالت پیامبر ص و اعتقاد به ولایت و عصمت ائمه (علیهم السلام)

آیا مراد از خیر ، شیعه بودن است ؟

آیا مراد از خیر ،  ایمان به خداوند  و پیامبر (ص)  است ؟

آیا مراد از خیر ، نیت پاک است در برابر نیت ناپاک ؟

پاسخ :

مسلما و یقینا مراد از خیر در آن عبارت ، خیر مطلق و وجود مطلق و علی الاطلاق نیست. خیر مطلق  من جمیع الجهات و وجود مطلق و کامل  خداوند تبارک و تعالی است و هر موجودی به غیر از خداوند خیر نسبی و وجود نسبی و ناقص دارد .  البته در بحث های فلسفی ثابت شده است که شر مطلق  وجود خارجی ندارد و اساسا شر مطلق ، عدم محض است و عدم محض هیچگاه  بهره ای و سهمی از وجود ندارد و آنچه از شرور در عالم است همه اش  شرور نسبی است نه شر مطلق.
شاعر نامدار جلال الدین رومی در ا ین باره چنین می گوید :
پس بد مطلق نباشد در جهان
بد به نسبت باشد، این راهم بدان
زهر مار آن مار را باشد حیات
نسبتش با آدمی باشد ممات

ونیز مراد از خیر ، مطلق عمل خیر نیست به این معنا که همه اعمال و رفتارش( میت )  خیر باشد چون  مطلق عمل خیر در باره معصومین علیهم السلام بخصوص چهارده معصوم علیهم السلام  قابل تصور است. حضرات معصومین ع  همه اعمال و رفتارشان و مطلق کارهایشان  خیر بوده است  ولی غیر از معصومین ع  اینچنین نمی باشند که مطلق اعمالشان و همه کارهایشان خیر باشد.

همچنین مراد از خیر به معنای عقیده صحیح به نحو معرفت کامل نمی تواند در مورد همه افراد صادق باشد . در مورد مسایل عقیدتی و معرفتی ، حضرات معصومین ع از همه مردم گوی سبقت را ربوده اند و هیچکس به مقام معرفتی و اعتقادی آن ها نمی رسند و بقیه مردم از نظر درک معرفتی و اعتقادی در حد طاقت و توان و امکان و ظرفیت خود هستند .

به نظر بنده  در نهایت می توان گفت که مراد از خیر در دعای نماز میت  برای عموم مردم  بجز حضرات معصومین (علیهم السلام ) و برخی از کُمّلین و اوتاد  ، به معنای عمل خیر نسبی و اعتقاد و عقیده صحیح (به نحو معرفت و شناخت و ایمان در حد لزوم و توان ) و نیت پاک نسبی می باشد ....

باتوجه به مطالب مذکوره،  کلمه خیر در دعای نماز میت ممکن است معانی و یا مرادهای مختلفی داشته باشد که طبق برخی معانی  گفتن آن حتی برای  میت فاسق مسلمان و شیعه بلااشکال است و دروغی در کار نیست تا چه رسد به کسی(مثل مرحوم آیت الله رفسنجانی ) که صدها فقیه و عالمِ مؤمن و صالح برای او گواهی به خوبی و خیر و .... داده باشند ....
و اصل در اسلام بر باریک بینی بر اعمال و رفتار میت توسط دیگران  نیست مگر موارد خاص که عقلا و شرعا  دلیل خاص خود را دارد.....   (دقت شود)
اینکه مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای چرا در نماز میت مرحوم آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی آن عبارت مذکوره را نخواندند احتمال دارد که به مبنای فقهی ایشان برگردد و یا اینکه چون التهابات سیاسی در جامعه حاکم بوده و موافق و مخالف درباره چیزی(کلمه خیر) که معانی مختلفی دارد و تفسیرهای گوناگون شود لذا آن را نخواندند نه اینکه خواندن آن عبارت مساوی با دروغ و کذب باشد ......!!

بطور خلاصه عرض می شود که کلمه خیر در عبارت دعای نماز میت به معانی و مراد و مقصود های زیر ممکن است بکار رود :

1-خیر یعنی شیعه بودن
2-خیر یعنی معتقد و مؤمن به  خدا و اسلام و پیامبر ص و ایمه (علیهم السلام) 
3-خیر یعنی مومن به خدا و مسلمان فقط
4- خیر به معنای اعتقاد ومعرفت نسبی در حد لزوم و توان و به معنای عمل خیر نسبی و مانند آن

5-

سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی

21 دی 1395 ه.ش

 

 

**حضرت آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی

***********************************************


فقهای شیعه درباره نماز میت و چگونگی اقامه آن می‌گویند:
1. نماز خواندن بر میّت مسلمان یا بچه‌اى که محکوم به اسلام است[1] و شش سال او تمام شده باشد واجب است.[2]
2. نماز میّت پنج تکبیر دارد که بین هر تکبیر ذکری به کیفیت زیر بیان می شود:
بعد از نیت و گفتن تکبیر اول بگوید: «اشْهَدُ انْ لا اِلهَ اِلَّا اللّهُ وَ انَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ صَلَّى اللّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ»
بعد از تکبیر دوم بگوید: «اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ»
بعد از تکبیر سوم بگوید: «اللّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤمِنینَ وَ الْمُؤمِناتِ»
بعد از تکبیر چهارم اگر میّت مرد است بگوید: «اللّهُمَّ اغْفِرْ لِهذَا الْمَیِّتِ» و اگر زن است بگوید: «اللّ?هُمَّ اغْفِرْ لِهذِهِ الْمَیِّتِ» و بعد تکبیر پنجم را بگوید، که با گفتن آن نماز به پایان می رسد. 
آنچه ذکر شد در انجام نماز میت کافی است، اما بهتر است این نماز با اذکار بیشتر و به کیفیت زیر اقامه گردد:
بعد از تکبیر اول بگوید: «اشْهَدُ انْ لا اِلهَ اِلَّا اللّهُ وَحْدَهُ لا شَرِیکَ لَهُ وَ اشْهَدُ انَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ ارْسَلَهُ بِالْحَقِّ بَشیراً وَ نذِیراً بَیْنَ یَدَىِ السَّاعَهِ  
بعد از تکبیر دوم بگوید: «اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ بارِکْ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ ارْحَمْ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ کَافْضَلِ ما صَلَّیْتَ وَ بارَکْتَ وَ تَرَحَّمْتَ عَلى ابْراهِیمَ وَ آلِ اِبراهیمَ انَّکَ حَمیدٌ مَجیدٌ وَ صَلِّ عَلى جَمیِع الاَنْبیاءِ وَ الْمُرسَلینَ (وَ الشُّهَداءِ وَ الصِّدِّیقینَ وَ جَمیِع عِبادِ اللّهِ الصّالِحینَ» 
بعد از تکبیر سوم بگوید: «اللّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤمِنینَ وَ الْمُؤمِناتِ وَ الْمُسْلِمینَ وَ الْمُسلِماتِ ،  اَلْاَحْیاءِ مِنْهُمْ وَ الْاَمْواتِ تابِعْ بَیْنَنا وَ بَیْنَهُمْ بِالخَیْراتِ انَّکَ مُجیبُ الدَّعَواتِ انَّکَ عَلی کُلِّ شَیْ‌ءٍ قَدِیرٌ».


بعد از تکبیر چهارم اگر میّت مرد است بگوید: «اللّهُمَّ اِنَّ هَذا عَبْدُکَ وَ ابْنُ عَبْدِکَ وَ ابْنُ امَتِکَ نَزَلَ بِکَ وَ انْتَ خَیْرُ مَنْزولٍ بِهِ ،  اَللّهُمَّ اِنّا لا نَعْلَمُ مِنْهُ الّا خَیْراً وَ انْتَ اعْلَمُ بِهِ مِنّا اللّهُمَّ انْ کانَ مُحْسِناً فَزِدْ فِى احسانِهِ وَ انْ کان مُسِیئاً فَتَجاوَزْ عَنْهُ وَ اغْفِرْ لَهُ اللّهُمَّ اجْعَلْهُ عِنْدَکَ فى اعْلى عِلِّیّینَ وَ اخْلُفْ عَلى اهْلِهِ فِى الْغابِرِینَ وَ ارْحَمْهُ بِرَحْمَتِکَ یا ارْحَمَ الرَّاحِمینَ» و بعد تکبیر پنجم را بگوید، ولى اگر میّت زن است بعد از تکبیر چهارم بگوید: «اللّهُمَّ اِنَّ هذِهِ امَتُکَ و ابْنَهُ عَبْدِکَ وَ ابْنَهُ امَتِکَ نَزَلَتْ بِکَ وَ انْتَ خَیْرُ مَنْزُولٍ بِهِ اللّهُمَّ انَّا لا نَعْلَمُ مِنها الّا خَیْراً وَ انْتَ اعْلَمُ بِهَا مِنَّا اللّهُمَّ انْ کانَتْ مُحْسِنَهً فَزِدْ فِى احسانِها و انْ کانَتْ مُسِیئهً فَتَجاوَزْ عَنْها وَ اغْفِرْ لَها اللّهُمَّ اجْعَلْها عِنْدَکَ فِى اعْلى عِلِّیِّینَ وَ اخْلُفْ عَلى اهْلِها فى الْغابِرینَ وَ ارْحَمْها بِرَحْمَتِکَ یا ارْحَمَ الرَّاحِمینَ».[3]
خاطر نشان می‌شود، اگر میّت از روی عمد یا فراموشى یا به جهت عذرى، بدون نماز دفن شود و یا بعد از دفن معلوم شود، نمازى که بر او خوانده شده باطل بوده، باید نماز بر قبرش خوانده شود و این وجوب تا زمانی است که جسد او از هم نپاشیده باشد. [4]






برچسب ها : آیت الله سعادت میرقدیم  , منظورازکلمه خیر در دعای نماز میت چیست؟!  ,

      

 

رهبر معظم انقلاب اسلامی و آیت الله هاشمی رفسنجانی

نتیجه تصویری برای واعتصموا بحبل الله

***نسیم معرفت***

به نام خدا

باریک بینی های مضر و تفرقه افکنانه و وحدت شکن

برخی باریک بینی های مُغرضانه در رابطه با پیام تسلیت مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای در رحلت آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی و نیز نوع و کیفیت نماز میتِ «مُعظَّمُُ لَه» برای آن مرحوم  نه تنها سود و نفعی برای اسلام و مسلمین و مردم و نظام و انقلاب ندارد بلکه چه بسا موجب تفرقه و اختلاف و صدمه به وحدت بین مردم و ملت و سببِ ناخرسندیِ مقام معظَّم رهبری و مراجع بزرگوار و دلسوزان نظام و انقلاب باشد . آن چیزی که  عقلاََ و منطقاََ و شرعا واجب و لازم است که باریک بینی و موشکافی شود در رابطه با حفظ وحدت و مقابله با نقشه های شوم دشمنان اسلام و انقلاب و نحوه تحقق شعایر الهی و ارزش های دینی و انقلابی در جامعه و نیز خدمت به مردم بویژه محرومین و مستضعفین  می باشد. جای بسی تاسف است که عده ای مُغرضانه و یا جاهلانه و چه بسا با عنوان انقلابی گری و دفاع از رهبری عزیز و مانند آن عوض آنکه  مُروِّجِ اتحاد و همدلی باشند مدام با نوشتار و کلمات مُغرضانه  و یا جاهلانه شان بر  طبل افتراق و تفرقه  و نزاع می کوبند ؟!!. این نوع برداشت های انحرافی و جاهلانه چه دردی از اسلام و مسلمین و نظام و مردم عزیز ما را دوا می کند ؟!! چرا عده ای با مطالب بی اساس می خواهند این وحدت ملی بوجود آمده ( که تجلی آن در تشییع جنازه پیکر پاک آیت الله هاشمی رفسنجانی
و نماز میت رهبری عزیز بر آن مرحوم بود ) را از بین ببرند ؟! چرا برخی عادت کرده اند که هنجار شکنی کنند ؟! چرا برخی ها بجای آنکه براساس دین و قرآن و تعلیمات اهل بیت(علیهم السلام)  منادی وحدت و اتحاد و همدلی باشند با رفتار و گفتار و نوشتارشان به اختلافات و تنازعات زیان آور دامن می زنند ؟!! آیا آنها هیچ اندیشه کرده اند که چه آثار و تَبَعات  مفاسد شومی از کارهای اختلاف انگیزشان در جامعه بوجود می آید ؟!! آیا آنها نمی دانند که دامن زدن به اختلافات و نزاع ها جز دشمنی و خصومت و تهمت و افتراء و جدایی دلهای برادران دینی و انقلابی و سودجویی دشمنان اسلام و انقلاب هیچ ثمره ای ندارد ؟!!  حضرت امیرالمؤمنین ( علیه السلام) در خطبه 85 از نهج البلاغه فیض الاسلام در باره پرهیز از دشمنی ها چنین می فرماید : ... وَ لاَ تَبَاغَضُوا فَإِنَّهَا اَلْحَالِقَةُ یعنی با هم دشمنی نکنید که بَغضاء و عداوت و دشمنی ، تراشنده و نابود کننده اُخُوّت دینی و اتحاد و همدلی و از بین برنده  خیرات و برکات است . مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی شخصیتی است که صدها فقیه و عالِم وارسته و صالح  گواهی بر خوبی و فضایل او داده اند و میلیون ها مسلمان پای تشییع جنازه اش شرکت کرده اند .  برداشت های انحرافی و تفرقه افکنانه از پیام تسلیت مقام معظم رهبری و  نیز نوع و کیفیت نماز میتِ «مُعظَّمُُ لَه» بر آن مرحوم ، چه پیام و مفهومی جز تفرقه و اختلاف و.... می تواند داشته باشد ؟!!  آیت الله هاشمی  رکن انقلاب بود و تا آخرین لحظه زندگانی خود  از نظام و ولایت فقیه و رهبری و وحدت و اتحاد در جامعه حمایت و پشتیبانی کرده است و بهترین گواه بر جایگاه و منزلت این شخصیت بزرگ و مظلوم ، پیام تسلیت مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای برای رحلت جانگداز هاشمی می باشد که در بخشی از پیام تاریخی چنین آمده است : ...با فقدان هاشمی اینجانب هیچ شخصیت دیگری را نمی‌شناسم که تجربه‌ای مشترک و چنین درازمدت را با او در نشیب و فرازهای این دوران تاریخ‌ساز به یاد داشته باشم....

آری مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی با بهرمندی از تعالیم قرآن کریم و اهل بیت عصمت و طهارت (علیهم السلام) در برابر همه تهمت ها و بی مهری ها صبر و شکیبایی نمود تا ارزش های اسلام و انقلاب پایدار بماند. او تهمت ها و افتراها را به جان خرید تا انقلاب و رهبری آسیب نبیند . ...  او از جهت مظلومیت ،  بهشتی دوم است که در بهشت قرین هم هستند (ان شاء الله )....
می گویند که مرحوم ملا محسن فیض کاشانی از نظر فقهی قایل  به عدم انفعال آب قلیل بواسطه متنجس بوده که این مساله باعث شد که عده ای از هم لباسی های مغرض یا جاهل همه جا مطرح کردند که فیض کاشانی (استغفرالله) خودش و لباسش و لوازم خانه اش همه اش نجس است و حتی به مردم گفتند که پشت سرش نماز هم نخوانند چرا که او قایل به عدم انفعال آب قلیل با شی متنجس است....؟!! واز این هم بالاتر اینکه به او عنوان(الشیخ المجوسی) دادند...
خدایی اگر بنده در زمان مرحوم فیض کاشانی بودم به لطف و عنایت الهی پشت سرش نماز می خوندم!!!  شما چطور ؟!!!
شبیه این قضیه برای مرحوم میرزاجواد آقای ملکی تبریزی هم رخ داد چون ایشون هم قایل به عدم انفعال آب قلیل بواسطه شی متنجس بودند و کتاب مفاتیح الشرایع مرحوم فیض کاشانی را تدریس می کرد.....

بیاییم همه با هم به این آیه شریفه از قرآن کریم پایبند باشیم که همه را از راه تمسک بحبل الله دعوت به اتحاد و وحدت و پرهیز از اختلاف و تفرقه می نماید :
 
وَاعتَصِموا بِحَبلِ اللَّهِ جَمیعًا وَلا تَفَرَّقوا  وَاذکُروا نِعمَتَ اللَّهِ عَلَیکُم إِذ کُنتُم أَعداءً فَأَلَّفَ بَینَ قُلوبِکُم فَأَصبَحتُم بِنِعمَتِهِ إِخوانًا وَکُنتُم عَلى شَفا حُفرَةٍ مِنَ النّارِ فَأَنقَذَکُم مِنها  کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُم آیاتِهِ لَعَلَّکُم تَهتَدونَ .
و همگی به ریسمان خدا [= قرآن و اسلام، و هرگونه وسیله وحدت‌]، چنگ زنید، و پراکنده نشوید! و نعمت (بزرگِ) خدا را بر خود، به یاد آرید که چگونه دشمن یکدیگر بودید، و او میان دلهای شما، الفت ایجاد کرد، و به برکتِ نعمتِ او، برادر شدید! و شما بر لبِ حفره‌ای از آتش بودید، خدا شما را از آن نجات داد؛ این چنین، خداوند آیات خود را برای شما آشکار می‌سازد؛ شاید پذیرای هدایت شوید.


سوره مبارکه آل عمران آیه 103



تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل.....

 

سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی

 

*************************************************

 

نتیجه تصویری برای نماز میت رهبری برای هاشمی

***نسیم معرفت***

به نام خدا

در فرازی از ذکرها و  دعاهای نماز میت چنین آمده است :


. اَللهُمَّ اِنّا لا نَعْلَمُ مِنْهُ اِلاّ خَیْراً ...

سوال :

مراد از این کلمه  خیر در عبارت بالا چیست؟

 پاسخ :

**نظر حضرت آیت الله محمد تقی بهجت فومنی :
 مراد از خیر، ایمان به خدا و پیامبر ـ صلّى اللّه علیه وآله وسلّم ـ و اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ  است

**نظر حضرت آیت الله مکارم شیرازی :
  مراد از «خیر» در آن جمله ایمان به معنای شیعه بودن است

@@@@@@@@@

چند سوال در باره کلمه خیر در دعای نماز میت  :

آیا مراد از خیر در آن عبارت ، خیر مطلق است ؟

آیا مراد از آن ، خیر نسبی در برابر شر نسبی است ؟

آیا مراد از خیر ، وجود کامل علی الاطلاق است در برابر وجود ناقص ؟
آیا مراد از آن ، خیر به معنای مطلق عمل خیر در برابر  مطلق عمل بد( «ذنب» و «اثم»، و معصیت و «سیئه»، و « خطیئه» با معانی خاصی که دارند) است؟

آیا مراد از خیر ، عمل خیر نسبی در برابر عمل بد نسبی است؟
آیا مراد از خیر ، به معنای  اعتقاد و عقیده درست و صحیح به نحو شناخت و معرفت کامل است ؟ یا اینکه مراد از خیر ،  اعتقاد و عقیده صحیح( به نحو شناخت در حد امکان و لازم ) است ؟ مثل اعتقاد به خدا و اسلام و دین و قرآن و اعتقاد به رسالت پیامبر ص و اعتقاد به ولایت و عصمت ائمه (علیهم السلام)

آیا مراد از خیر ، شیعه بودن است ؟

آیا مراد از خیر ،  ایمان به خداوند  و پیامبر (ص)  است ؟

آیا مراد از خیر ، نیت پاک است در برابر نیت ناپاک ؟

پاسخ :

مسلما و یقینا مراد از خیر در آن عبارت ، خیر مطلق و وجود مطلق و علی الاطلاق نیست. خیر مطلق  من جمیع الجهات و وجود مطلق و کامل  خداوند تبارک و تعالی است و هر موجودی به غیر از خداوند خیر نسبی و وجود نسبی و ناقص دارد .  البته در بحث های فلسفی ثابت شده است که شر مطلق  وجود خارجی ندارد و اساسا شر مطلق ، عدم محض است و عدم محض هیچگاه  بهره ای و سهمی از وجود ندارد و آنچه از شرور در عالم است همه اش  شرور نسبی است نه شر مطلق.
شاعر نامدار جلال الدین رومی در ا ین باره چنین می گوید :
پس بد مطلق نباشد در جهان
بد به نسبت باشد، این راهم بدان
زهر مار آن مار را باشد حیات
نسبتش با آدمی باشد ممات

ونیز مراد از خیر ، مطلق عمل خیر نیست به این معنا که همه اعمال و رفتارش( میت )  خیر باشد چون  مطلق عمل خیر در باره معصومین علیهم السلام بخصوص چهارده معصوم علیهم السلام  قابل تصور است. حضرات معصومین ع  همه اعمال و رفتارشان و مطلق کارهایشان  خیر بوده است  ولی غیر از معصومین ع  اینچنین نمی باشند که مطلق اعمالشان و همه کارهایشان خیر باشد.

همچنین مراد از خیر به معنای عقیده صحیح به نحو معرفت کامل نمی تواند در مورد همه افراد صادق باشد . در مورد مسایل عقیدتی و معرفتی ، حضرات معصومین ع از همه مردم گوی سبقت را ربوده اند و هیچکس به مقام معرفتی و اعتقادی آن ها نمی رسند و بقیه مردم از نظر درک معرفتی و اعتقادی در حد طاقت و توان و امکان و ظرفیت خود هستند .

به نظر بنده  در نهایت می توان گفت که مراد از خیر در دعای نماز میت  برای عموم مردم  بجز حضرات معصومین (علیهم السلام ) و برخی از کُمّلین و اوتاد  ، به معنای عمل خیر نسبی و اعتقاد و عقیده صحیح (به نحو معرفت و شناخت و ایمان در حد لزوم و توان ) و نیت پاک نسبی می باشد ....

باتوجه به مطالب مذکوره،  کلمه خیر در دعای نماز میت ممکن است معانی و یا مرادهای مختلفی داشته باشد که طبق برخی معانی  گفتن آن حتی برای  میت فاسق مسلمان و شیعه بلااشکال است و دروغی در کار نیست تا چه رسد به کسی(مثل مرحوم آیت الله رفسنجانی ) که صدها فقیه و عالمِ مؤمن و صالح برای او گواهی به خوبی و خیر و .... داده باشند ....
و اصل در اسلام بر باریک بینی بر اعمال و رفتار میت توسط دیگران  نیست مگر موارد خاص که عقلا و شرعا  دلیل خاص خود را دارد.....   (دقت شود)
اینکه مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای چرا در نماز میت مرحوم آیت الله اکبر هاشمی رفسنجانی آن عبارت مذکوره را نخواندند احتمال دارد که به مبنای فقهی ایشان برگردد و یا اینکه چون التهابات سیاسی در جامعه حاکم بوده و موافق و مخالف درباره چیزی(کلمه خیر) که معانی مختلفی دارد و تفسیرهای گوناگون شود لذا آن را نخواندند نه اینکه خواندن آن عبارت مساوی با دروغ و کذب باشد ......!!

بطور خلاصه عرض می شود که کلمه خیر در عبارت دعای نماز میت به معانی و مراد و مقصود های زیر ممکن است بکار رود :

1-خیر یعنی شیعه بودن
2-خیر یعنی معتقد و مؤمن به  خدا و اسلام و پیامبر ص و ایمه (علیهم السلام) 
3-خیر یعنی مومن به خدا و مسلمان فقط
4- خیر به معنای اعتقاد ومعرفت نسبی در حد لزوم و توان و به معنای عمل خیر نسبی و مانند آن

5-

سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی

21 دی 1395 ه.ش

***********************************************


فقهای شیعه درباره نماز میت و چگونگی اقامه آن می‌گویند:
1. نماز خواندن بر میّت مسلمان یا بچه‌اى که محکوم به اسلام است[1] و شش سال او تمام شده باشد واجب است.[2]
2. نماز میّت پنج تکبیر دارد که بین هر تکبیر ذکری به کیفیت زیر بیان می شود:
بعد از نیت و گفتن تکبیر اول بگوید: «اشْهَدُ انْ لا اِلهَ اِلَّا اللّهُ وَ انَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّهِ صَلَّى اللّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ»
بعد از تکبیر دوم بگوید: «اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ»
بعد از تکبیر سوم بگوید: «اللّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤمِنینَ وَ الْمُؤمِناتِ»
بعد از تکبیر چهارم اگر میّت مرد است بگوید: «اللّهُمَّ اغْفِرْ لِهذَا الْمَیِّتِ» و اگر زن است بگوید: «اللّ?هُمَّ اغْفِرْ لِهذِهِ الْمَیِّتِ» و بعد تکبیر پنجم را بگوید، که با گفتن آن نماز به پایان می رسد. 
آنچه ذکر شد در انجام نماز میت کافی است، اما بهتر است این نماز با اذکار بیشتر و به کیفیت زیر اقامه گردد:
بعد از تکبیر اول بگوید: «اشْهَدُ انْ لا اِلهَ اِلَّا اللّهُ وَحْدَهُ لا شَرِیکَ لَهُ وَ اشْهَدُ انَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ ارْسَلَهُ بِالْحَقِّ بَشیراً وَ نذِیراً بَیْنَ یَدَىِ السَّاعَهِ  
بعد از تکبیر دوم بگوید: «اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ بارِکْ عَلى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ ارْحَمْ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ کَافْضَلِ ما صَلَّیْتَ وَ بارَکْتَ وَ تَرَحَّمْتَ عَلى ابْراهِیمَ وَ آلِ اِبراهیمَ انَّکَ حَمیدٌ مَجیدٌ وَ صَلِّ عَلى جَمیِع الاَنْبیاءِ وَ الْمُرسَلینَ (وَ الشُّهَداءِ وَ الصِّدِّیقینَ وَ جَمیِع عِبادِ اللّهِ الصّالِحینَ» 
بعد از تکبیر سوم بگوید: «اللّهُمَّ اغْفِرْ لِلْمُؤمِنینَ وَ الْمُؤمِناتِ وَ الْمُسْلِمینَ وَ الْمُسلِماتِ ،  اَلْاَحْیاءِ مِنْهُمْ وَ الْاَمْواتِ تابِعْ بَیْنَنا وَ بَیْنَهُمْ بِالخَیْراتِ انَّکَ مُجیبُ الدَّعَواتِ انَّکَ عَلی کُلِّ شَیْ‌ءٍ قَدِیرٌ».


بعد از تکبیر چهارم اگر میّت مرد است بگوید: «اللّهُمَّ اِنَّ هَذا عَبْدُکَ وَ ابْنُ عَبْدِکَ وَ ابْنُ امَتِکَ نَزَلَ بِکَ وَ انْتَ خَیْرُ مَنْزولٍ بِهِ ،  اَللّهُمَّ اِنّا لا نَعْلَمُ مِنْهُ الّا خَیْراً وَ انْتَ اعْلَمُ بِهِ مِنّا اللّهُمَّ انْ کانَ مُحْسِناً فَزِدْ فِى احسانِهِ وَ انْ کان مُسِیئاً فَتَجاوَزْ عَنْهُ وَ اغْفِرْ لَهُ اللّهُمَّ اجْعَلْهُ عِنْدَکَ فى اعْلى عِلِّیّینَ وَ اخْلُفْ عَلى اهْلِهِ فِى الْغابِرِینَ وَ ارْحَمْهُ بِرَحْمَتِکَ یا ارْحَمَ الرَّاحِمینَ» و بعد تکبیر پنجم را بگوید، ولى اگر میّت زن است بعد از تکبیر چهارم بگوید: «اللّهُمَّ اِنَّ هذِهِ امَتُکَ و ابْنَهُ عَبْدِکَ وَ ابْنَهُ امَتِکَ نَزَلَتْ بِکَ وَ انْتَ خَیْرُ مَنْزُولٍ بِهِ اللّهُمَّ انَّا لا نَعْلَمُ مِنها الّا خَیْراً وَ انْتَ اعْلَمُ بِهَا مِنَّا اللّهُمَّ انْ کانَتْ مُحْسِنَهً فَزِدْ فِى احسانِها و انْ کانَتْ مُسِیئهً فَتَجاوَزْ عَنْها وَ اغْفِرْ لَها اللّهُمَّ اجْعَلْها عِنْدَکَ فِى اعْلى عِلِّیِّینَ وَ اخْلُفْ عَلى اهْلِها فى الْغابِرینَ وَ ارْحَمْها بِرَحْمَتِکَ یا ارْحَمَ الرَّاحِمینَ».[3]
خاطر نشان می‌شود، اگر میّت از روی عمد یا فراموشى یا به جهت عذرى، بدون نماز دفن شود و یا بعد از دفن معلوم شود، نمازى که بر او خوانده شده باطل بوده، باید نماز بر قبرش خوانده شود و این وجوب تا زمانی است که جسد او از هم نپاشیده باشد. [4]

 

 

آیت الله العظمی عبدالله جوادی آملی در پی رحلت آیت الله هاشمی رفسنجانی پیام تسلیتی منتشر کرد که متن آن به شرح ذیل است:
بسم الله الرحمن الرحیم و به نستعین
انا لله و انا الیه راجعون
ارتحال استوانه انقلاب اسلامی، صحابی صالح و صابر و صادق امام راحل (قدس سره) و امین امت حضرت آیت آلله هاشمی رفسنجانی را به محضر مبارک بقیه الله ارواح مَن سِواهُ فِداهُ، رهبر محترم، ملت بزرگ ایران و خاندان شریف آن رحیل محبوب تسلیت عرض می نماییم. 
بهترین ابراز همدردی در این سانحه سنگین ملی و رخداد توان فرسا حفظ نظام اسلامی، تقویت ارکان و حرکت در مدار پیام رهبری است. امید آن که رنج مدبّرانه و کوشش خالصانه بیش از نیم قرن آن عزیز جهت احیای مآثر قرآن کریم و آثار دوده طه و یاسین (عَلَیهِم اَفضلُ صَلَواتُ المُصَلِّین) ره توشه خوبی برای لقای خدای سبحان باشد. رَحمَتُ اللهِ عَلَیهِ یَومَ وُلِدَ وَ یَومَ ماتَ وَ یَومَ یُبعَثُ حَیّا 
19دی 1395
جوادی آملی
*******************************************

حضرت آیت الله امامی کاشانی :عظمت تشییع پیکر آیت الله هاشمی رفسنجانی نشانگر وحدت ملی بود

تهران- ایرنا- خطیب جمعه تهران، عظمت تشییع پیکر آیت الله هاشمی رفسنجانی را نشان دهنده وحدت ملی دانست و گفت: تمام آحاد افرادی که در این مراسم آمده بودند، حامی انقلاب و رکن انقلاب اسلامی را تشییع و احترام کردند.

به گزارش خبرنگار ایرنا، آیت‌الله محمد امامی کاشانی در خطبه دوم نماز جمعه تهران، حادثه سنگین و غمبار رحلت آیت الله هاشمی رفسنجانی، رکن انقلاب اسلامی را به محضر امام عصر (عج)، رهبر معظم انقلاب اسلامی، مراجع معظم، حوزه های علمیه، مردم قدرشناس و وقت شناس ایران و بیت ایشان تسلیت گفت.
وی با اشاره به اینکه صحبت های خود در خطبه دوم نماز جمعه را در دو بخش "مرور جنبه های فرهنگی شخصیت آیت الله هاشمی" و "مراسم تشییع جنازه رئیس فقید مجمع تشخیص مصلحت نظام" ارائه خواهد کرد، ادامه داد: این روزها پیرامون شخصیت جناب آقای هاشمی، سخن زیاد گفته شده و پیام های مراجع معظم مخصوصا پیام پرمحتوا و پرمهر و سراسر عاطفه و علاقه رهبر معظم انقلاب، موید عظمت شخصیت ایشان است.
امامی کاشانی خاطرنشان کرد: درخصوص ابعاد مختلف انقلابی و سیاسی آیت الله هاشمی، سخنان بسیاری بیان شده است و من اینجا درنظر دارم قدری درباره تفکر فرهنگی ایشان صحبت کنم.
وی به ایام تحصیل خود و مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی در مدرسه آیت الله حجت در سالهای 1336 و 1337 اشاره کرد و گفت: یکی از آن روزها مرحوم هاشمی به من گفت باید به فکر جوانها باشیم و این نسل را روشن کنیم و این کار با یک حرکت علمی و فرهنگی میسر می شود و در این میان از دکتر شهید باهنر هم نام برد.
امامی کاشانی یادآور شد: ما با هم قرار گذاشتیم که یک حرکت فرهنگی داشته باشیم و مجله ای به نام مکتب تشیع تاسیس کنیم و من هم دو مقاله به این مجله دادم و مرحوم هاشمی از همان روزها، که 23 یا 24 سال داشت به فکر توجه مردم و نسل جوان به اسلام واقعی و حقیقت اسلام و مخصوصا توجه به قرآن و محتوای قرآن کریم بود.
خطیب جمعه تهران ادامه داد: از همین رو، وقتی آقای هاشمی در خفقان شدید سال 1353 به زندان افتاد با توجه به اینکه روند محاکمه نشان می داد دوران زندانش طولانی خواهد بود، به فکر نوشتن تفسیر قرآن افتاد و نقل کرده که تمام دلخوشی اش در زیر شکنجه ها، اندیشیدن به نوشتن تفسیر قرآن بود.
وی به نقل از خاطرات مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی گفت: آقای هاشمی می گفت پس از اینکه در زندان، قرآن و کاغذ و قلم خواستم و هیچکدام را به من ندادند، در ذهن خودم آیات و عناوین را منظم می کردم تا اینکه دوران محاکمه تمام شد و مرا به زندان اوین بردند که مرحوم آیت الله طالقانی، آیت الله مهدوی کنی و مرحوم انواری هم آنجا بودند و قرآن گرفتم و شروع کردم به نوشتن، درحالیکه دوستان می گفتند نوشته های قرآنی را از تو خواهند گرفت و به خطرات آن هم واقف بودم؛ هروقت همسرم به دیدارم می آمد نوشته هایم را به او می دادم و او زیر چادرش آنها را خارج می کرد.
امامی کاشانی افزود: این کلیدواژه ها و نوشته ها را بعد از انقلاب به برخی طلبه های جوان دادند که الان به صورت تفسیر راهنمای قران منتشر شده است و مرحوم هاشمی همواره تفکر قرآنی برای روشن کردن جامعه داشتند.
وی با قرائت بخش هایی از نامه 31 امیرالمومنین علی بن ابیطالب (ع) خطاب به فرزندش امام حسن مجتبی (ع) گفت: حضرت علی در این نامه خطاب به فرزندش ولی در واقع خطاب به همه مسلمانان می گوید فرزندم همواره غم ها و غصه ها را با دو عامل "صبر محکم و بدون خلل" و یکی "حسن یقین و باور به خدا" از خود دور کن و این دو اصل، آن چیزی است که آقای هاشمی با تمسک به آنها توانست زندانها را تحمل کند و یاری ها به انقلاب برساند.
امامی کاشانی تصریح کرد: همین باور محکم و صبر قوی بود که هم در دوران زندان و هم در سختی های میدان سیاست به کمک آیت الله هاشمی آمد و او که به اسلام، انقلاب و کشور باور داشت و استکبار و استعمار مسلط بر کشور را می شناخت، بر این باور بود که عزت در سایه اسلام و کمک کردن به امام راحل است.
خطیب جمعه تهران در فصل دوم سخنان خود ضمن تایید سخنان "محسن رضایی" دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام به عنوان سخنران پیش از خطبه های نماز جمعه امروز تهران درباره عظمت تشییع جنازه آیت الله هاشمی رفسنجانی، اظهار داشت: حضور آحاد مردم در تشییع پیکر آقای هاشمی، بدون شک تشییع حامی و رکن انقلاب و در واقع، احترام به انقلاب اسلامی بود.
وی خطاب به مردم حاضر در آیین تشییع پیکر مرحوم آیت الله هاشمی گفت: درود و آفرین برشما که اینچنین قدرشناس و وقت شناس هستید و حقیقت این است که این مراسم تشییع، احترام به اسلام، بنیانگذار انقلاب اسلامی، انبیا و اوصیا، اهل بیت پیغمبر، شهدا و انقلابی است که قرار است به دست رهبر عزیزمان به امام عصر (عج) سپرده شود.
امامی کاشانی ضمن تاکید بر ضرورت حفظ وحدت تبلور یافته در مراسم تشییع پیکر آیت الله هاشمی، گفت: باید بدون توجه به خناس ها، این وحدت را حفظ کنیم چراکه در داخل کشور، کسانی دشمن انقلاب هستند و بیرون کشور هم دشمنان زیادی دورادور ایران را گرفته اند.
....            ...         ...
خطیب جمعه تهران به فرمایش رهبر معظم انقلاب در وصف ویژگی های آیت الله هاشمی رفسنجانی مبنی بر هوش وافر آن مرحوم اشاره کرد و گفت: همین هوش وافر بود که در دوران های مختلف، نتوانست آقای هاشمی را از رهبر معظم و عزیزمان جدا کند و تا آخر هم رهبر ما ایشان را به عنوان رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام منصوب کردند و در دوران جنگ تحمیلی هم با هماهنگی رییس جمهوری از طرف امام راحل (ره) به عنوان فرمانده کل قوا منصوب شدند.
وی به توطئه های دشمنان مبنی بر تفرقه افکنی در کشور اشاره و تاکید کرد: امروز کشور به وحدتی که در تشییع جنازه آقای هاشمی بود احتیاج دارد و این مایه یاس و نابودی دشمنان و ارتقای جمهوری اسلامی است وقتی که ببینند محور جمهوری اسلامی ایران بر فردی به نام ولی فقیه است.
عضو مجلس خبرگان رهبری بیان داشت: به تمام کسانی که در تشییع جنازه آمدند عرض می کنم نظام، محور لازم دارد و این محور در زمان غیبت امام عصر (عج)، ولی فقیه عادل و مجتهد، پارسا، جهان بین و دشمن شناس است که مصالح کشور را می شناسد و خود را فدای مصالح کشور می کند و این محور موجب تداوم عزت و ارتقای کشور خواهد بود.
http://www.irna.ir/fa/News/82385088/
*****************************************


** انقلاب به سادگی به دست نیامد
عضو مجلس خبرگان رهبری با اشاره به در پیش بودن دهه فجر اظهار داشت: ما باید دوران ذلت پادشاهی پهلوی پدر و پسر را به یاد داشته باشیم زیرا در آن زمان کسی جرات نداشت احکام امام خمینی (ره) را نقل کند و دوران سختی بود.
وی افزود: پهلوی پدر، ایران را کشور ننگینی کرد و پهلوی پسر نیز همه آزادگان را زندان کرد.
امام جمعه موقت تهران ادامه داد: «همین بردار عزیز ما، آقای هاشمی رفسنجانی رحمت الله علیه، چقدر شکنجه شد و چه زندان رفت؛ یادم هست که از زندان بیرون آمده بود که به وی گفتم یک مقدار شرح حالت را بگو، گفت چه بگویم؛ گفتم بالاخره یک کلمه بگو؛ گفت در کلمه این است که یک شب من را از اول شب تا صبح پیوسته زدند؛ گفتم با چه می زندند، گفت با کابل؛ گفتم داد هم می زدی؟ گفت، فریاد می زدم و بی هوش می شدم و به من قطره ای می دادند به هوشم می آوردند و بازهم دوباره شلاقم می زندند.»
وی ادامه داد: انقلاب به سادگی به دست نیامده و شهدای زیادی دادیم و بسیاری زیر این شکنجه ها شهید شدند و امانتی است که به دست ما سپردند.

 

 
http://www.ghatreh.com/news/nn35781557/%D8%AE%D8%B7%DB%8C%D8%A8-%D8%AC%D9%85%D8%B9%D9%87-%D8%AA%D9%87%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%B9%D8%B1%D8%A8%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86-%D9%85%D8%B1%D8%AF%D9%85-%DB%8C%D9%85
******************************************
http://www.ghatreh.com/news/nn35498264/%D9%85%D8%AC%D9%85%D8%B9-%D8%B9%D9%85%D9%88%D9%85%DB%8C-%D8%AC%D8%A7%D9%85%D8%B9%D9%87-%D9%85%D8%AF%D8%B1%D8%B3%DB%8C%D9%86-%D8%A7%D8%B1%D8%AA%D8%AD%D8%A7%D9%84-%D8%A2%DB%8C%D8%AA-%D8%A7%D9%84%D9%84%D9%87-%D9%87%D8%A7%D8%B4%D9%85%DB%8C-%D8%B1%D9%81%D8%B3%D9%86%D8%AC%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%AA%D8%B3%D9%84%DB%8C%D8%AA

**********************************************

پیام تسلیت جامعه مدرسین به مناسبت درگذشت آیت‌الله هاشمی






برچسب ها : آیت الله سعادت میرقدیم  , باریک بینی های مضروتفرقه افکنانه و وحدت شکن  ,

      
<   <<   6   7   8   9   10   >>   >




+ سلام علیکم مختصری از زندگی نامه حضرت آیت الله سیداصغر سعادت میرقدیم لاهیجی حضرت آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم دراول اردیبهشت سال 1345 در روستای سادات محله یکی از توابع شهرستان لاهیجان در یک خانواده متدین و مذهبی پا به عرصه گیتی نهاد . در سال 1362 جهت تحصیلات علوم دینی وارد مدرسه علمیه لاهیجان شد و علوم مقدماتی و ادامه در وبلاگ...



+ گل های زیبا



+ سلام علیکم جمیعا







[ مرجع دریافت ابزار و قالب وبلاگ ]

[ Designed By Ashoora.ir ]