عقیق - حضرت آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

مسجدامام زین العابدین ع درمنطقه چهارراه سجادیه قم+آیت الله سعادت

Image result for ?سیداصغرسعادت میرقدیم?‎Image result for ?دکتر ناصر رفیعی?‎

***نسیم معرفت***


به نام خدا


* مسجدامام زین العابدین ع درمنطقه چهارراه سجادیه قم+دکتر رفیعی+خاطره

 

.... سال های دور ، زمانی که در «چهارمردان قم -خیابان انقلاب» در منطقه چهارراه سجادیه «ع» (مسیر گلزار شهدای قم) ساکن بودیم در مسجد امام زین العابدین  (عَلَیهِِ السَّلامُ)  ایشون (دکتر رفیعی) رو از نزدیک می دیدیم و اساسا نخستین پایگاه موفقیت ایشان از جهت منبر و بعد ورود در صدا و سیمای قم و سپس در سطح کشوری ، از همین مسجد بوده و خود ایشون هم واقف به این قضیه هستند و نه تنها ایشان بلکه شخصیت های بزرگواری که خیلی هاشون در صدا و سیما حضور پیدا می کنند مثل حجت الاسلام استاد حسین  گنجی و حجت الاسلام سید محمد صادق میرشفعی  و حجت الاسلام حبیب الله فرحزاد  و  حجت الاسلام شیخ علی نظری منفرد و حجت الاسلام سید حسین  حسینی طباطبایی قمی  و «حجت الاسلام حسن عرفان استاد رشته معانی و بدیع و ... » و ...  پایگاه شون همین مسجد یعنی مسجد امام زین العابدین  (عَلَیهِِ السَّلامُ)  بوده و واقعا این مسجد یک مسجد محبوب و  دوست داشتنی و پر خیر و برکت و فعال در عرصه های فرهنگی و انقلابی بوده و هست . .. این مسجد از نظر فعالیت های انقلابی هم قابل تحسین است و «جبهه پیروان خط امام و رهبری و مجمع هماهنگی پیروان امام و رهبری استان قم» نیز در این مسجد فعالیت های ارزنده ای داشته و  دارند و از شخصیت های بارز سیاسی و مسؤلان در سطح کشوری در این مسجد دعوت می کنند ....  سخنوران بسیار خوبی از جمله افراد و شخصیت های نامبرده شده در این مسجد به حَسَب مناسبت های مختلف مذهبی و انقلابی ، سخنرانی داشته و دارند ...   چهارراه سجادیه در «چهارمردان» قم برای بنده بسیار خاطره انگیز بوده و هست و این منطقه (چهارراه سجادیه قم) معطر به یاد و نام مرحوم آیت الله سید رضا بهاءالدینی است  زیرا که بیت و حسینیه این عالم ربانی در این منطقه قرار داشته و دارد (یعنی در منطقه چهارراه سجادیه - تکیه زینبیه- نزدیک مسجد سفید آب) ....  و بنده بارها و بارها  دیوار حسینیه و بیت شریف شون رو می بوسیدم و تبرک می کردم ... و ضمنا باید عرض کنم که شاگردان و مریدان خوب و شایسته آیت الله بهاء الدینی در مسجد امام زین العابدین (عَلَیهِِ السَّلامُ)  از جهت ایراد سخن و منبر ، نور افشانی داشته و دارند و دکتر رفیعی یکی از آن بزرگواران می باشد ... چند باری هم در باره برخی امور با آقای دکتر رفیعی تماس تلفنی داشتم ...  خداوند همه مبلِّغین و مُروِّجینِ تعالیم قرآن و اهل بیت (عَلَیهِِمُ السَّلامُ) را در هر جا که هستند در کَنَف حمایتِ خود حفظ فرماید ... خاطرات خوب و شیرینی از منطقه چهاراه سجادیه قم و مسجد امام زین العابدین (عَلَیهِِ السَّلامُ) دارم ... یاد آن ایام یخیر ...(  از سال هفتاد و هفت تا سال هشتاد و شش در حدود نُه سال در منطقه چهار راه سجادیه - تکیه زینبیه ، ساکن بودیم )

سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی

بیست و ششم تیر 1397 .

 

 

** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی


 

**********************************************

 

** مسجدامام زین العابدین ع درمنطقه چهارراه سجادیه قم+دکتر رفیعی+خاطرات+پایگاه اندیشوران حوزه+کلیک

 

 

** کارشناسان - رادیو معارف  ( http://radiomaaref.ir/Channelexpert/ )

** کارشناسان - رادیو معارف  ( http://radiomaaref.ir/Channelexpert/ )




تاریخ : شنبه 97/8/5 | 9:53 عصر | نویسنده : عقیق | نظر

تأثیرشعروادب فارسی درفرهنگ واخلاق مردم+آیت الله سعادت میرقدیم لا

Image result for ?گل های بسیار زیبا در گلدان های زیبا?‎

***نسیم معرفت***

 

به نام خدا

 

تأثیر شعر و ادب فارسی در فرهنگ و اخلاق مردم

 

نام ایران و ایران زمین پیوسته با شعر و ادب و فرهنگ همراه و همزاد بوده و هست و خواهد بود  و در طول تاریخ و اَدوار دیرین و کُهَنِ ایران ، مردم این مرز و بوم  هماره با شعر و ادب همدم بودند و مرد و زن و کوچک و بزرگ و بُرنا و پیر و عالم و عامی و دانا و جاهل ، جان و دل خود را با شعر و ادب پارسی ، صفا و جلا می بخشیدند و شعر در واقع در متن زندگی مردم بوده است ...  و در اَعصار گذشته در میان عرب ها معمول بوده که قبائل و طوایفِ عرب در جنگ ها جهت ترغیب و تقویت لشکر و نیز برای تحقیر و تضعیف لشکرِ خصم ، از اشعار ، استفاده می کردند...  . ایران ، سرزمین خیزشِ شُعَراء نامدار و بزرگ است و از میان مِلَلِ مختلفِ جهان ، کمتر ملتی را می توان یافت که دارای چنین خصوصیتی باشد ...  شاعرانی چون فردوسی و حافظ و سعدی  و مولوی و عطار نیشابوری و خواجه عبدالله انصاری و شهریار تبریزی و محتشم کاشانی ... در بلندای قلّه شعر و شاعری قرار دارند که در سرودن اشعار ، گوی سبقت را از دیگران ربوده اند ...  آنها با بهره گیری از قرآن کریم و سخنان معصومین (عَلَیهِِمُ السَّلامُ)  ، عالی ترین و لطیف ترین معانی و مضامین ارزشمند و آموزنده را در قالب های گونه گون شعری به جامعه بشری ارزانی داشته اند . شاعران گرانقدر ما در ارتقاء فرهنگ و اخلاق مردم نقش بسزایی داشته و دارند . آنان با سرودن شعرهای گوناگون در بخش ها و موضوعات مختلف به مردم ، رشد فکری و فرهنگی و تربیتی  و معنوی بخشیدند . اشعارِ شُعَراءِ متعهد و ربّانی ، به مردم و جامعه ، امید و نشاط و طراوت و لطافت و تحرُّک و عشق می بخشد و درس زندگی و پند و تجربه و اندیشه  و حُرِّیت و آزادگی و فرهنگ می آموزد و ظرفیت وجودی و روحی مردم و جامعه و افراد را در ابعاد مختلف بالا می برد و استعداد ها را شکوفا می سازد... اشعار حماسی شُعراءِ متعهد و انقلابی در نهضت عظیم انقلاب اسلامی به رهبری امام خمینی در برابر رژیم پلید شاهنشاهی پهلوی ، بسیار سازنده و اثرگذار بوده است....  محصول فکری و تجربیاتِ زندگی و نگاه و تفکر و بینش شاعر به جامعه و جهان و آفرینش و آفریدگار در قالبِ اشعارِ شاعر ظهور کرده است . شعر از جهت تأثیرگذاری در جامعه و در بین مردم ، نقش بسیار مهمی ایفاء می کند تا جایی که پیامبر اکرم  (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلهِ وَسَلَّمَ)  فرمود  :  «اِنَّ مِنَ الشِّعْرِ لَحِکْمَهً، وَ اِنَّ مِنَ الْبَیَانِ لَسِحْراََ .  یعنی  برخی از شعر ها  ، حکمت است و مضمون بلند و حکیمانه دارد و بعضی از بیان ها در اثرگذاری در نُفوس دیگران بسان سحر است (  اَلغدیر جلد 2 ص 9 )   و اقبال لاهوری پاکستانی نیز در اهمیت شعر و شاعری چنین می گوید :

شعر را گر حکمت و روشنگری است

شاعری هم وارث پیغمبری است

 

شعری از سعدی عَلیهِ الرّحمه در باب تربیت :


هر که در خُردِیَش ادب نکنند
در بزرگی فَلاح از او بر خاست

چوب‌تر را چنان که خواهی پیچ
نشودخشک،جز به آتش،راست

(گلستان سعدی باب هفتم در تأثیر تریت، حکایت سوم)

 



سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی

 

 

** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی

 

 

*****************************************************

 

 

# حکیم ابولقاسم فردوسی

# سعدی شیرازی

# حافظ شیرازی

# مولوی

# حکیم سنایی

# عطار نیشابوری

# بیدل شیرازی

# باباطاهر

# شهریار تبریزی

# محتشم کاشانی

# اقبال لاهوری پاکستانی

# حزین لاهیجی

# حکیم فیاض لاهیجی

# صائب تبریزی( مرحوم میرزا محمد علی تبریزی)

# وصال شیرازی

# علامه طباطبایی

# حسان



 

 




تاریخ : شنبه 97/8/5 | 9:51 عصر | نویسنده : عقیق | نظر

آیاورودسپاه به مسائل اقتصادی وسیاسی برخلاف نظرامام خمینی نیست؟


 


تصویر مرتبط
***نسیم معرفت***


به نام خدا

 


** آیاورودسپاه به مسائل اقتصادی وسیاسی برخلاف نظرامام خمینی نیست؟


سؤال : سلام علیکم  .  آیا ورود سپاه به مسائل اقتصادی و سیاسی برخلاف نظر حضرت امام خمینی نیست  ؟


پاسخ :

علیکم السلام .   به محضر شریف تون عارِضم که حضرت امام خمینی«ر.ه» هرگز نظامیان (ارتش و سپاه و بسیج و...) را از فعالیت ها و خدمات اقتصادی و به تعبیر صحیح تر از «  فعالیت های عمرانی»  که منافع آن به ملت و کشور و نظام اسلامی عائد شود ، نهی و منع نفرموده است .  آری اگر نظامیان(ارتش و سپاه و...) در فعالیت های اقتصادی ، منحصرا برای منافع مالی و اقتصادی  و ثروت اندوزی خود کار کنند و خدمتی از این طریق به ملت و کشور نداشته باشند  در این صورت ، فعالیت ها و کارهای اقتصادی آنها  برخلاف منویات و نظرات امام خواهد بود . ارتش و سپاه پاسداران  از زمان حضرت امام تا کنون فعالیت های اقتصادی و ثروت اندوزی که منحصرا برای خود آنها باشد نداشته و ندارند و نمی توانند داشته باشند. قرار گاه سازندگی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که مورد حمایت مقام معظم رهبری حضرت آیت الله امام خامنه ای است و  از جانب دشمنان انقلاب و اسلام مورد هجمه و تخریب قرار داشته و دارد و مورد توجه زیاد در داخل و خارج است و فعالیت های چشمگیری در عرصه های مختلف به نفع کشور و مردم و نظام  داشته و دارد ، هیچ یک از کارها و اقداماتشان برخلاف اصول و ضوابط نبوده و نیست و نخواهد بود .  . سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در واقع  ، نهادی نظامی ، فرهنگی ، عُمرانی می باشد که در شرح وظایف خود ذاتا هیچ گونه نقش اقتصادی که منحصرا برای خودش باشد ندارد و در اساسنامه تشکیل سپاه پاسداران در «ماده 10 -  چنین آمده است : [ ... مشارکت در عملیات امدادی به هنگام بروز بلایا و حوادث و انجام خدمات امدادی، آموزشی، تولیدی و جهاد سازندگی به درخواست‌ دولت و با رعایت کامل موازین عدل اسلامی در زمان صلح در حدی که به تشخیص شورای عالی سپاه، آمادگی رزمی لازم را برای انجام مأموریتهای‌خود از دست ندهد. ]  در واقع  اقدامات عمرانی و سازندگی و امدادی و آموزشی و ... در راستای وظایف سازمانی سپاه پاسدران انقلاب اسلامی جهت خدمت به انقلاب و کشور و مردم انجام می پذیرد نه اینکه اقدامات انتفاعی برای این نهاد مقدس باشد . روی این جهت چنین اقداماتی را  نمی توا ن عنوان فعالیت اقتصادی برای سپاه تلقی کرد  .بعلاوه طبق اصل 147 قانون اساسی ، نظامیان ، مُجاز به ورود در عرصه های عمرانی و اقتصادی برای خدمت کردن به ملت و نظام و کشور هستند. در اصل صدو چهل و هفت قانون اساسی چنین آمده است :  [ دولت باید در زمان صلح از افراد و تجهیزات فنی ارتش در کارهای امدادی، آموزشی، تولیدی، و جهاد سازندگی، با رعایت کامل موازین عدل اسلامی استفاده کند در حدی که به آمادگی رزمی آسیبی وارد نیاید.] عنوان ارتش در این اصل مذکور به معنای این نیست که اقدامات مورد اشاره در این اصل فقط برای ارتش باشد و شامل سپاه و بسیج نشود .پس توجه داشته باشید که دست خیانتی در کار است که سخنان امام خمینی را تحریف کنند و نظامیان و سپاه و ارتش و بسیج را تخریب نمایند .

و اما راجع به ورود  سپاه  در عرصه های سیاسی باید عرض کنم که اگر ماهیت تشکیل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را بدانیم هرگز نمی توانیم بگوییم که سپاه در سیاست دخالت نکند و هرگز نمی توانیم به امام راحل نسبت بدهیم که امام ، سپاه را از ورود به سیاست منع کرده باشد!! اصلا این تناقض آشکار است !!!  مگر می شود نهادی که ماهیتش بر سیاست حسینی و انقلابی و تقابل ایدؤلوژیکی و اعتقادی صددرصدی با استکبار جهانی و دشمنان انقلاب است ، آن را از ورود در سیاست منع کنیم ؟!!ً  آری حضرت امام خمینی ، نظامیان اعمّ از ارتش و سپاه و بسیج و ... را از بازی های سیاسی و ورود در احزاب و گروه های سیاسی منع فرموده است اما این چه ربطی دارد به اینکه سپاه وارد سیاست نشود!! دشمنان داخلی و خارجی چنین القاءات شیطانی و تخریبی را در بین مردم رواج داده و  می دهد تا راه برای نفوذ اجانب و استکبار باز شود ...  زهی خیال باطل ... سپاه براساس ماهیت تشکیلاتی خود باید در سیاست ورود کند و این ، عینِ منویات امام عزیز است و  به فرمایش مرحوم آیت الله شهید مدرس سیاست عین دیانت ماست... و حضرت امام خمینی پیوسته مردم را به هوشیاری و حضور در صحنه و مراقبت نسبت به هجمه دشمنان سفارش می کرد و از سیاستی که منشعب از اسلام و قرآن و  ایمان است حمایت می نمود و با عبارات گوناگون مردم را به سیاست دعوت می کرد. : [ و اللَّه اسلام تمامش سیاست است‏».(صحیفه امام ج‏1 ص 270)- « اسلام دین سیاست است قبل از اینکه دین معنویات باشد».(صحیفه امام ج‏6 ص467) -« مسئله دخالت در سیاست در رأس تعلیمات انبیاست».(صحیفه امام ج‏15 ص 213)  ]

  اگر سپاه در سیاست ورود نکند( البته سیاستی که منطبق بر اسلام و انقلاب و عاشوراء باشدنه سیاسی کاری و سیاسی بازی و دَغَل کاری و شیطنت)  در این صورت باید جای سؤال و اشکال باشد که این رویه یعنی عدم ورود سپاه به سیاست  ، برخلاف راه و مشی بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران است . امام راحل از ورود نظامیان (ارتش و سپاه و...) در بازی های سیاسی و شرکت آنها در داخل احزاب و گروه های سیاسی منع می فرمود نه از سیاستی که سرچشمه در اسلام و قرآن و عاشوراء دارد و گرنه نمی فرمود که : و اللَّه اسلام تمامش سیاست است‏».(صحیفه امام ج‏1 ص 270) . امام خمینی در باره نظامیان(اعم از ارتش و سپاه و ...) چنین فرمود : [« قواى مسلح از هر قشرى که هستند، در حالى که باید داراى دید سیاسى باشند و هرگز کورکورانه عمل نکنند، نباید در امورى که سیاست بازان در آن دخالت دارند داخل شوند»..( صحیفه امام ج‏14 ص 71) ]


** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی

17 تیر 1397 ه.ش

 


 




تاریخ : یکشنبه 97/4/17 | 7:34 صبح | نویسنده : عقیق | نظر

آیابنی آدم اعضای یکدیگرنددرست است یابنی آدم اعضای یک پیکرند؟!!


نتیجه تصویری برای بنی آدم اعضای یکدیگرند که در آفرینش زیک گوهرند

 

***نسیم معرفت***

 

به نام خدا


بنی آدم اعضای  یکدیگرند

که در آفرینش ز یک گوهرند

چو عضوی به درد آورد روزگار

دگر عضوها   را نماند   قرار

تو کز محنت دیگران بی غمی

نشاید که نامت نهند  آدمی

 

گلستان سعدی با تصحیح حسین اُستاد ولیّ باب اول در سیرت پادشاهان حکایت 10 .


 


سؤالآیا بنی آدم اعضای یکدیگرند درست است یا بنی آدم اعضای یک پیکرند؟!!

 

پاسخ :


بنی آدم اعضای  یکدیگرند

 

در تمام نسخه های گلستان سعدی مگر دو یا سه مورد عبارت  ( بنی آدم اعضای یکدیگرند) آمده است . این مِصرَع از شعر سعدی (علیه الرحمه)  دو بخش دارد :  بنی آدم + اعضای یکدیگرند یا اعضای یک پیکرند . کلمه بنی آدم به معنای فرزندان آدم می باشد .  این کلمه  که « کُل» است بیانگر پیکره جامعه انسانی است که هزاران و میلیاردها عضو و اعضاء دارد. پس همه انسان ها در زیر مجموعه و عنوان « بنی آدم » جمع هستند و گوهر و حقیقت بنی آدم همان انسانیت و شرافت و نوع دوستی است که نقطه وحدت همه انسان ها و بشریت است ( تو کز محنت دیگران بی غمی - نشاید که نامت نهند آدمی )  .  اعضای یکدیگرند یعنی کمک کار و غمخوار یکدیگرند و معنای کنایی مراد است نه اینکه مراد اعضای ظاهری انسان مراد باشد که ظاهرا مرحوم استاد سعید نفیسی دچار این اشتباه شده و گفته است اگر « بنی آدم اعضای یکدیگرند» بخوانیم معنای مُضحکی دارد که مثلا من سر شما باشم و شما دست من  پس باید بخوانیم « بنی آدم اعضای یک پیکرند» !!!   اعضای یکدیگرند یعنی یار و یاور و غمخوار همند و  در عُرف هم گفته می شود فلانی دست شما است . فلانی پای شما است . یعنی کمک کار و یار و یاور شما است . اعضاء باید یکدیگر را مُعاضَدَت و حمایت کنند و در غم ها و شادی ها شریک هم باشند همانگونه که اعضای یک خانواده مهربان و صمیمی ، چنین هستند . همه بشریت عضو یک خانواده به نام بنی آدم اند .  اعضاء یکدیگر بودن یعنی تأثیر و تأثُّرِ مُثبت نسبت به هم داشتن .  به نظر بنده با وجود کلمه « بنی آدم» که دالّ بر پیکره جامعه انسانی است دیگر نیازی نیست که بگوییم :  بنی آدم اعضای یک پیکرند . چون یک پیکربودن در خود کلمه «بنی آدم» که به منزله «کُل» است وجود دارد . با توجه به مطالب ذکر شده نظر بنده این است که : بنی آدم اعضای یکدیگرند ، صحیح تر و یا مُتعیّنا همین باید صحیح باشد . اما اگر گفته شود : بنی آدم اعضای یک پیکرند ، در این صورت  این عبارت آن پیام و معنای « اعضای یکدیگرند» را  به طور صریح و واضح نمی رساند مگر اینکه بیت بعدی یعنی چو عضوی به درد آورد روزگار  ...   به آن ضمیمه شود که آن را توضیح دهد ولی اگر بگوییم : بنی آدم اعضای یکدیگرند ، معنای مُعاضَدَت و تعاوُن و کمک کار و غمخوار هم بودن را  که معنای کنایی است بطور صریح و روشن می رساند و بیت بعدی هم توضیح بیشتر در این باره است .همانگونه که بدن آدمی دارای اعضاء مختلف بیرونی و درونی است که هریک نسبت به دیگری تأثیر و تأثُّر دارند و اگر در یکی دردی پدیدار گردد دیگر اعضاء بی قرار شوند ،   پیکره جامعه انسانی نیز باید اعضایش چنین باشند که چو عضوی بدرد آورد روزگار - دگر اعضا را نماند قرار . پس بنی آدم اعضاء یکدیگرند و باید در ضرّاء و سَرّاء و سرد و گرم روزگار شریک و غمخوار هم باشند.

 

سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی

 

** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی

 





تاریخ : چهارشنبه 97/3/23 | 7:9 صبح | نویسنده : عقیق | نظر

هدف اصلی ازانقلاب اسلامی+آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+..

 استاد سید اصغر سعادت میرقدیم

***نسیم معرفت***


بسم الله الرحمن الرحیم


* هدف اصلی ازانقلاب اسلامی...

 

... هدف اصلی از انقلاب اسلامی، ریشه کن کردن موانع اصلی بر سر راه دین و قرآن و تعالیم مترقی مکتب اهل بیت علیهم السلام بوده است. رژیم های طاغوتی و طغیانگر و مُفسد در طول تاریخ بشریت مانع رشد و هدایت و سعادت و کمال جوامع بشری بوده و از طریق مثلث شوم زور و زر و تزویر بر مردم حکمرانی می کردند نتیجه حاکمیت و تسلط جائرانه و شیطانی و نابحق آنها، ضلالت و گمراهی و ظلم و ستم و جهل و نادانی و قتل و غارت و فساد و فحشا و جنایت و سَفّاکی و خونریزی و بی عدالتی و تبعیض و عقب ماندگی و انحطاط و ذلت و خواری و شرک و خرافه پرستی... در بین مردم بوده است. انبیاء الهی و پیشوایان هدایتگر با سلاح ایمان و علم و توکل در برابر طاغوت ها و ستمگران ایستادگی کردند و برای هدایت انسان ها و نجات آنها از زنجیر ظلم و اسارت و حقارت و جهل و نادانی و نفیِ شرک و فساد و طغیانگری و ترویج توحید و عدالت و پاکی و طهارت و... متحمّل رنج ها و سختی های فراوان و طاقت فرسا شدند و قرآن کریم بخشی از تلاش ها و مجاهدت ها و مبارزات انبیاء الهی همانند حضرت نوح و ابراهیم و موسی و عیسی علیهم السلام و نیز پیامبر اسلام ص را در سوره های مختلف بیان کرده است. جضرت امام خمینی( رحمة الله علیه) با تاسی از مکتب انبیاء و اهل بیت علیهم السلام و بهره مندی از تعالیم نورانی قرآن کریم و اقتدا به سیره سرور و سالار شهیدان حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام، قیام و نهضت بزرگ اسلامی خود را در سال 1342رقم زد که ثمره شیرین آن یعنی نظام جمهوری اسلامی، در سال 1357محقق شد.انقلاب اسلامی ایران حسینیّ الحدوث و حسینیِ البقاء می باشد چنانکه اسلام عزیزمحمدیّ الحدوث و حسینیّ البقاء است. امام با تز و تئوری مترقی ولایت فقیه که پشتوانه عقلی و نقلی و عرفی دارد، تحولی عظیم در همه ابعاد فکری و فرهنگی و سیاسی و اقتصادی به وجود آورد. حکومتی بر اساس ولایت مطلقه فقیه به جهانیان ارائه کرد که برای همگان تازگی داشت. حضرت امام نظریه ولایت فقیه و حکومت اسلامی را در سال 1348هجری شمسی در نجف اشرف مطرح نمود. امام حکومتی را به وجود آورد که در آن کسی حق زور و تحقیر و ظلم و اِحجاف به دیگران را نداشته باشد. حکومتی را بنا نهاد که در آن دولت و ملت در کنار هم در جهت اعتلاء اسلام و دین و قرآن و ترقی و پیشرفت و عزت و سرافرازی و استقلال و رفع محرومیت و حُریت و آزادی و تلاش نماید. متاسفانه در طول تاریخ ِحکومت های سلاطین و حاکمان جور، رابطه حکومت ها با مردم یک رابطه «غالب و مغلوب» و «سلطان و رعیت» بود که حضرت امام (رحمة الله علیه) این بدعت و رسم باطل و طاغوتی را در هم کوبید و فرمود: «من خدمتگذار مردم هستم» (صحیفه نور، ج7، ص129) و نیز فرمود: «هر چه صاحب منصب ، ارشد باشد باید بیشتر خدمتگزار باشد» ...توقعات به حق ملت ایران و جهان از روحانیت و حوزه های علمیه به ویژه حوزه علمیه قم در عرصه های مختلف و لزوم حضور فعال علما و روحانیت متعهد در مراکز مختلف فرهنگی و علمی و دانشگاهی و هنری و نهاد های تاثیر گذارِ در کشور و جامعه مانند مجلس شورای اسلامی و خبرگان رهبری و دستگاه قضایی و... انکار ناپذیر است و در زمان و عصر ما وظبقه و یا وظایف روحانیت و علما از همه زمان ها بیشتر و سنگین تر است. یکی از رسالت های علما اعلام و روحانیت متعهد، توجه به مسئله تبیین و روشنگری در عرصه های مختلف است. تبیین انقلاب اسلامی، تبیین خطوط اصلی انقلاب و نهضت امام خمینی (رحمة الله علیه)، تبیین اصول و اهداف بنیانگذار جمهوری اسلامی و تبیین ارزش های شهدا، تبیین مکتب اهل بیت علیهم السلام و اسلام راستین و تبیین اهداف و نقشه های شوم دشمنان اسلام. اگر انحرافاتی در جامعه و در حکومت اسلامی و نهادهای آن به وجود آید، وظیفه علما و روحانیت است که با منطق و استدلال و دلسوزی روشنگری نمایند. اگر انحرافاتی در بین مردم به وجود آید، مردم را از لغزش های فکری و عقیدتی دور نمایند و معارف و عقائد حقه را به جامعه تزریق کنند. دشمنان اسلام از طریق اشاعه انحرافات و مانند آن ملت ها را دچار عقب ماندگی کردند. اگر ملت ها بیدار شوند و علما و بزرگان آنها در صحنه باشند هیچگاه دشمنان موفق نخواهند شد. حیات و رشد جامعه و مردم به تعالیم و معارف قران و اهل بیت علیهم السلام است و روحانیت و حوزه های علمیه می توانند از این طریق جامعه را به حیات و رشد کامل و عزت و سعادت برسانند و حفظ نظام اسلامی به حفظ مردم و ملت است و حفظ ملت هم به حفظ فرهنگ و تعالیم قرآن و اهل بیت و ارزش های انقلابی و دینی است.

 

** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی

 

http://neshasteasatid.com/comment/reply/1911


 

 ********************************************************

 

**وظایف روحانیت نسبت به آینده انقلاب اسلامی - نشست دوره ای اساتید+کلیک

 

**وظایف روحانیت نسبت به آینده انقلاب اسلامی - نشست دوره ای اساتید+کلیک

 

**وظایف روحانیت نسبت به آینده انقلاب اسلامی - نشست دوره ای اساتید+کلیک


** هدف اصلی ازانقلاب اسلامی+آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+نسیم معرفت

 

 

 




تاریخ : جمعه 97/3/18 | 5:0 عصر | نویسنده : عقیق | نظر

دعایکی ازنیازهای واقعی وفطری بشراست(آیت الله سعادت میرقدیم لاهیج

***نسیم معرفت***


بسم الله الرحمن الرحیم


** دعا یکی ازنیازهای واقعی وفطری بشراست

... دعا و راز ونیاز با حضرت پروردگار یکی از نیازهای واقعی و فطری بشر است . همانطوری که انسان جهت حیات و ادامه زندگی خود نیاز به آب و هوا و غذا و ... دارد ، حیات روحی و معنوی انسان نیز بواسطه دعا و نیایش به پیشگاه خداوند متعال تأمین می گردد . دعا در صفای باطن و رُشد و تکامل روحی و اخلاقی و تنویر و نورانیت اَفکار و دل آدمی تأثیر بسزایی دارد....با کمال تأسف باید اظهار داشت که بشر امروز که به زرق و برق و مَظاهر و جلوه های فریبنده دنیا سرگرم و مشغول گشته از حلاوت و شیرینی دعا و راز ونیاز یا محروم است ویا اینکه کمتر به آن می پردازد. تنها راه آرامش و سعادت بشریت بازگشت حقیقی به درگاه الهی و ارتباط دایمی با پروردگار عالم است. ...
دعا در واقع ارتباط و پیوند بین عبد ومعبود و خالق و مخلوق و نیازمند به بی نیاز مطلق است . بشر با همه داشته هایش هیچگاه به مقام بی نیازی نمی رسد و اگر ما به کسی که مال واموال و دارایی زیاد دارد به عنوان غنی وبی نیاز تعبیر می کنیم  به جهت مقایسه با کسانی است که از چنین امکاناتی برخورددار نیستند و گرنه ثروتمندترین آدم ها در دنیا در واقع گداترین آدم ها است زیرا هیچ چیزی از اموال ودارایی ها را که در اختیار دارد از آن او نیست و حتی وجود خود او نیز از آن او نمی باشد  بلکه وجود او و همه آنچه را که در اختیار دارد از آن خدواند است و فقط چند روزی را که خداوند دراین دنیا به وی مهلت داده اجازه داده شده که از مواهب و نعمت های الهی به درستی استفاده نماید و اگر سرپیچی کند دچار عقاب الهی خواهد شد. پس این اصل مسلم را باید بپذیریم که همه ما انسان ها (حتی اگر بی نیازترین افراد به حسب ظاهر باشیم)  نیازمند محض به پروردگار عالم هستیم و لحظه ای وآنی نباید تصور کنیم که نیازی به خداوند نداریم....مخلوق و عبد هیچگاه نباید از خالق  و معبودش جدا شود . این جدایی سبب سقوط وهلاکت بنده خواهد شد . یکی از راه های حفظ این پیوند و اتصال همان دعا کردن به پیشگاه الهی است . هرچه دعا به درگاه الهی بیشتر باشد پیوند بین عبد ومعبود بیشتر خواهد بود. و هر اندازه انسان خود را محتاج تر به پروردگار بداند دعایش بیشتر خواهد بود  و اُنس بیشتری با خداوند  برقرار می کند. دعا و راز و نیاز با خداوند متعال به آدمی قدرت و قُوّت  و نیرو و توان و استقامت  و نشاط  و امید می دهد و  تمام انبیاء اهل دعا بودند ودر روایت آمده است که امام رضا ع فرمود  عَلَیْکُمْ بِسِلَاحِ الْأَنْبِیَاءِ فَقِیلَ وَ مَا سِلَاحُ الْأَنْبِیَاءِ؟ قَالَ: الدُّعَاء» بر شما باد به سلاح انبیاء   عرض شد که سلاح انبیاء چیست ؟ فرمود: سلاح انبیاء دعا است .( کافى/ ج 2 ص 468.)  اگر انبیاء علیهم السلام مداومت بر دعا نداشتند در رسالت خود موفق نمی شدند و عزت و سربلندی و موفقیت انبیاء و اولیاء مرهون دعا می باشد. تمام چهارده معصوم علیهم السلام در بدترین و بهترین  حالات و شرایط(در ضراء و سراء ) اهل دعا بودند و مناجات ها و دعاهای موجود از  معصومین  علیهم السلام بهترین گواه این مطلب است .... ولی باید توجه داشت که همان خدایی که ما را دعوت فرمود که او را بخوانیم تا اجابت کند ما را  ، شرایطی را برای دعا و دعا کننده بیان فرموده است که یکی از شرایط مهم آن این است که دعا و درخواست از عمق وجود و صمیم دل باشد و چیزی را هم که از خداوند می خواهیم امری پسندیده و مطابق با مصلحت فردی و نوعی باشد . هر انداز روح ما  و بینش ما کوچک باشد درخواست ها و دعاهای ما نیز کوچک و پایین خواهد بود  و هر اندازه روح ما بلند و معرفت ما بالا باشد دعاهای ما حساب شده و بلند خواهد بود . ما باید از دعاهای کودکانه پرهیز کنیم. اکثر دعاهای ما انسان ها، دعاهای کودکانه است. به این معنی که تفکر و اندیشه ما در مقام دعا  پایین و نازل است و روی این جهت گاهی اعتراض می کنیم چرا دعای ما مستجاب نمی شود ؟ البته شایسته است که همانند نیت های پاک کودکان دعا کنیم ولی کودکانه دعا نکنیم . اگر در باب دعا کمی با بینش و معرفت گام برداریم متوجه می شویم که اساسا نفس دعا کردن خود یک توفیقی از طرف پرودرگار است و بهترین دعا ها هم  دعاها و ادعیه ماثوره و وارده از معصومین علیهم  السلام است . یکی از چیزهایی که در مقام دعا باید توجه کنیم این است که ما در پیشگاه خداوند حکیم هستیم.   توجه به مساله حکمت الهی بخشی از اشکال ها و شبهه ها را برطرف می سازد .پس دعایی کنیم که با حکمت پروردگار سازگار باشد و اگر دعایی کردیم و اصرار هم نمودیم که به اجابت برسد ولی مستجاب نشد یا با حکمت الهی سازگار نبود ویا اینکه حکمت الهی اقتضاء دارد که اجابت آن دعا به تاخیر افتد(دقت بفرمایید)  اگر  همه شرایط دعا  جمع باشد که در کتب مربوطه ذکر شده قطعا آن دعا مستجاب خواهد شد ( انشاءالله )

 

** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی

*******************************************

*** پنج اصل مهم درباره دعا+آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+نسیم معرفت+کلیک

 
*** دعا یکی ازنیازهای واقعی وفطری بشراست(آیت الله سیداصغر سعادت میرقدیم لاهیجی)+کلیک

 




تاریخ : شنبه 96/10/30 | 10:46 عصر | نویسنده : عقیق | نظر

آیادروغ گفتن شوهر به خانم و همسرش جایزاست؟+آیت الله سیداصغرسعادت

نتیجه تصویری برای تصویر دروغ ممنوع

***نسیم معرفت***

به نام خدا

سوال : با توجه به چند روایتی که وارد شده  مبنی بر اینکه  دروغ گفتن به همسر و خانم از سوی مرد جایز است!! ، آیا  مرد و شوهر می تواند به همسرش دروغ بگوید؟!!!

جواب :  دروغ حرام است مگر اینکه راست گفتن موجب مفسده مُهمّه باشد که گفته اند دروغ مصلحت آمیز به از راست فتنه انگیز. پس هرگاه راست گفتن موجب فساد و فتنه باشد اولویت با توریه است و اگر توریه ممکن نباشد دروغ گفتن جایز است. از جمله موارد جواز دروغ گفتن اصلاح بین مردم با شرایطش می باشد و نیز در جایی که خوف قتل و خطر جانی بر شخصی در بین باشد... و اما روایاتی که در باب دروغ گفتن به همسر وارد شده از نظر سند و دلالت اشکالاتی دارند و مورد قبول نمی باشند و بر فرض قبول باید گفت که منظور این است که در برابر خواسته های همسر و خانم رُک و صریح جواب داده نشود بلکه با زبان ملاطفت و محبت باشد اگرچه ممکن است که خواسته همسر هم برآورده نشود . پس اصل آن است که دروغ گفتن مطلقا حرام است و حتی نسبت به همسر نیز نمی توان دروغ گفت مگر مواردی که ذکر شد که مصلحت دروغ بیشتر از راست گفتن باشد.



سؤال :  اگر دروغ گفتن "مطلقا" حرام است، چگونه تبصره خورده و در مواقعی جایز شمرده شده است؟!!

پاسخ اجمالی  :

مبحث عام و خاص  و مطلق و مقید   یکی از مباحث مهم و مبسوط اصولی و از مسایل عُقَلائیّه و رایج بین عقلاء و عرفِ عقلاء است . ....   موارد زیادی در شرع و در قوانین بشری وجود دارد که  حکمی به صورت عام ذکر می گردد و بعد با مخصصی شمول آن حکمِ عام را از مواردِ استثناء خارج می کنند تا جایی که معروف شده( ما مِن عامِِّ اِلّا وَ قَد خُصَّ) و این تخصیص ها( و تبصره ها)  آسیبی به حکم عام نمی زند و تنافی و تناقضی هم  بین عام قبل از تخصیص و بعد از تخصیص وجود ندارد . بحث های دقیقی در این رابطه وجود دارد که جای پرداختن به آن ها در اینجا وجود ندارد . ....

چند مثال :
 در قرآن کریم خداوند  می فرماید : 
أَحَلَّ اللَّهُ الْبَیْعَ (سوره بقره آیه275)  خداوند بیع و معامله و تجارت و خرید و فروش را حلال فرمود   یعنی همه  معاملات و خرید و فروش ها  مطلقا  حلال است  . این یک حکم عام است  که  همه معاملات  مطلقا  حلال است  و بعد از آن  مواردی از این شمول عام  خارج می کردد .مثل بیع ربوی و مانند آن .

دروغ گفتن مطلقا حرام است  مگر  مواردی که شرعا  و عقلا از این حکم خارج شده باشد.

گوشت مطلقا  حلال است  مگر مواردی که در شرع حرام دانسته شده

اگر به مباحث دقیق عام و خاص و مطلق و مقید  رجوعِ عالمانه شود  در این موارد  تناقضی مشاهده نمی شود.
......

اگر مفسده واقعیه عُقَلائیّه  راست گفتن  (نه مفسده  خیالیه و تصوریه و ذهنیه)  بیشتر از دروغ گفتن باشد انسان (اعم از زن و مرد) می تواند جهت جلوگیری از مفاسد مهم و ضرر ها و زیان ها و خسارت های بزرگ و جبران ناپذیر دروغ بگوید و گاهی در برخی موارد دروغ گفتن واجب می شود  .  از قبیل اینکه حفظ نفس محترمه ای که مورد تهدید است منوط به دروغ گفتن باشد در اینجا  باید دروغ گفت  تا آن فرد کشته نشود نه اینکه  راست بگوییم و او را دچار قتل و سایر مفاسد نماییم  و هکذا سایر موارد .


سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی

 

**  آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی


********************************************


** آیادروغ گفتن شوهر به خانم و همسرش جایزاست؟+آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی


**آیادروغ گفتن شوهر به خانم و همسرش جایزاست؟+سایت حکیم زین العابدین عسکری گیلانی لشت نشایی

** در چه مواردی دروغ گفتن جایز است ؟ - گنجینه پاسخ‌ها - اسلام کوئیست




تاریخ : پنج شنبه 96/9/9 | 6:55 عصر | نویسنده : عقیق | نظر

پیام آیت الله سعادت میرقدیم لاهیجی+پیروزی جبهه مقاومت و شکست داع

نتیجه تصویری برای سردار سلیمانی

نتیجه تصویری برای سردار سلیمانی

نتیجه تصویری برای پیروزی جبهه مقاومت بر داعش در بوکمال

***نسیم معرفت***

** پیام تبریک آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی  به مناسبت پیروزی جبهه مقاومت اسلامی بر حکومت خود خوانده داعش


بسم الله الرحمن الرحیم


یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ وَیُثَبِّتْ أَقْدَامَکُمْ

سوره محمد ص آیه 7 .

سلام خدا بر مدافعان حرم آل الله و  حضرت زینب سلام الله علیها


سلام خدا بر پاسداران و مجاهدان و مبارزان  و رزمندگان راه حق و حقیقت

سلام خدا بر دلاورمردان و جانبازان و جان برکفان عرصه های جهاد و مقاومت اسلامی

سلام خدا بر سرداران  رشید اسلام  که با رشادت های خود در میدان های نبرد با تبهکاران و جنایتکاران و ستمگران موجب سرافرازی و عزت و افتخار  برای اسلام و مسلمین شدند

سلام خدا بر شهیدانی که با همه وجود  مخلصانه در راه اعتلاء اسلام و قرآن و اهل بیت علیهم السلام  مجاهدت نمودند و شربت شهادت نوشیدند .

سلام خدا بر شهداء جنگ تحمیلی و شهداء مدافعان حریم حرم اهل بیت
(علیهم السلام)  مخصوصا حرم عقیله بنی هاشم حضرت زینب سلام الله علیها

سلام بر شرف

  سلام بر عزت 

 سلام بر غیرت

سلام بر حرّیت و آزادی


پیروزی و غلبه عزتمندانه جبهه  مقاومت اسلامی در قالب های سپاه قدس و حَشدالشعبی و حزب الله لبنان و ارتش سوریه و عصائب و کتائب و فاطمیون و زینبیون و حیدریون ...   با محوریت  ایران و روسیه و عراق و سوریه و حزب الله لبنان با هدایت ها و رهبری های حکیمانه و هوشمندانه مقام معظم رهبری حضرت آیت الله امام سید علی خامنه ای  در نبرد با جبهه استکباری و صهیونیسم جهانی در قالب جنگ نیابتی توسط شجره خبیثه وهّابیت  و دواعش و تکفیری های خون آشام و گمراه  را به حضرت ولیُّ الله الأعظم امام زمان
(عج) و نایب بر حقش حضرت آیت الله العظمی  امام خامنه ای و علماء و مراجع عظام و حوزه های علمیه و خانواده های شهداء مدافعِ حرم و مرجع عالیقدر حضرت آیت الله سید علی سیستانی و  همه مسلمانان جهان و  به ملت های مسلمان و شریف ایران و عراق و سوریه و لبنان و ملت ها و آزادیخواهان جهان  و نیز به رهبرحزب الله لبنان سیدحسن نصرالله و سپاه پاسداران و ارتش جمهورشی اسلامی ایران و بسیج مستضعفین و فرمانده سپاه سردار محمد علی جعفری و نیروهای سپاه قدس  بویژه  بر مبارز و مجاهد نَستوه و فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی سردار سرلشکرحاج قاسم سلیمانی و نیز به رییس جمهور کشور ما و سایر قوا و رییس جمهور روسیه آقای ولادیمیر پوتین قهرمان و بشاراسد سرافراز تبریک و تهنیت می گویم

سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی

 

**  آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی

 




تاریخ : چهارشنبه 96/9/1 | 10:41 عصر | نویسنده : عقیق | نظر

اوضاع سیاسی اجتماعی عصرامام حسن(ع)+آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم

امام حسن

***نسیم معرفت***

تاریخ مخابره :1394/9/19

در گفتگو با استاد حوزه بررسی شد؛

** اوضاع سیاسی اجتماعی عصر امام حسن مجتبی(ع)+حوزه نیوز

حوزه/ صلح با سازش تفاوت دارد؛ سازش غیرشرعی، غیراخلاقی، حتی غیرسیاسی و بر خلاف عقل و درایت است اما صلح با چهارچوبی که دارد، عقلانی و شرعی است... 

سرویس علمی فرهنگی خبرگزاری «حوزه»، در گفتگو با حجت الاسلام والمسلمین سید اصغر سعادت میر قدیم لاهیجی از مدرسین سطوح عالی قم و عضو مجمع عالی تفسیر، اوضاع سیاسی اجتماعی عصر امام حسن مجتبی(ع) را مورد بررسی قرار داده است.

............               ................               ..............

* دورنمایی از مشکلات امام حسن (ع) در دوران حکومتشان

عوامل جنگ صفین، جنگ نهروان و جنگ جمل، در زمان امام حسن (ع) حضور داشتند و برای شناسایی عصر آن حضرت (ع)  ، شناسایی اوضاع عراق و روحیه مردم عراق لازم است.

الف- معاویه و داعیه خلافت مسلمین: یکی از مشکلاتی که سر راه امام حسن مجتبی(ع) قرار می‌ گیرد معاویه است. معاویه ای که ادعای خلافت مسلمین و امیرالمؤمنین بودن را دارد و علاوه بر آن به دنبال سلطنت و پادشاهی بود، به سادگی زیر بار خلافت امام حسن مجتبی(ع) نخواهد رفت. همان عناصری که امیرالمؤمنین(ع) را خانه نشین کردند، مشکلاتی را برای امام حسن مجتبی(ع) ایجاد کردند که یکی از آن ها معاویه است؛ وقتی خبر به معاویه رسید که امام حسن مجتبی(ع) بر مسند خلافت قرار گرفته، عوامل خود را مهیا می‌ کند تا با امام (ع) مقابله کند.

در تاریخ نقل شده که 150 هزار نفر از شام حرکت کردند؛ فاصله قرارگرفتن امام حسن مجتبی(ع) بر مسند خلافت و تشکیل قشون معاویه،  فاصله بسیار کوتاهی است؛ استاد مطهری در این باره می گوید:

«امام حسن (ع) در مسند خلافت بود و معاویه هم به عنوان یک حاکم (گو اینکه تا آن وقت خودش را به عنوان خلیفه و امیرالمؤمنین نمى ‏خواند) و به عنوان یک نفر طاغى و معترض در زمان امیرالمؤمنین (ع) قیام کرد، به عنوان این که من خلافت على (ع) را قبول ندارم به این دلیل که على کشندگان (ع) عثمان را که خلیفه بر حق مسلمین بوده، پناه داده و حتى خودش هم در قتل خلیفه مسلمین شرکت داشته است، پس على خلیفه بر حق مسلمین نیست. معاویه خودش به عنوان یک نفر معترض و به عنوان یک دسته معترض تحت عنوان مبارزه با حکومتى که بر حق نیست و دستش به خون حکومت پیشین آغشته است [قیام کرد]. تا آن وقت ادعاى خلافت هم نمى ‏کرد و مردم نیز او را تحت عنوان «امیرالمؤمنین» نمى ‏خواندند؛ همین ‏طور مى‏ گفت که ما یک مردمى هستیم که حاضر نیستیم از آن خلافت(خلافت علی ع) پیروى کنیم. امام حسن (ع) بعد از امیرالمؤمنین (ع) در مسند خلافت قرار مى ‏گیرد. معاویه هم روز به روز نیرومندتر مى ‏شود. به علل خاص تاریخى، وضع حکومت امیرالمؤمنین (ع) در زمان خودش- که امام حسن (ع) هم وارث آن وضع حکومت بود- از نظر داخلى تدریجاً ضعیف ‏تر مى‏ شود به طورى که نوشته ‏اند بعد از شهادت امیرالمؤمنین (ع)، به فاصله هجده روز (که این هجده روز هم عبارت است از مدتى که خبر به سرعت به شام رسیده و بعد معاویه بسیج عمومى و اعلام آمادگى کرده است) معاویه حرکت مى‏ کند براى فتح عراق. (2)                         

لذا ظرف هجده روز خبر به معاویه رسید و معاویه پیشاپیش منتظر قضایا بود و یکصد و پنجاه هزار نفر را برای سرکوب مردم عراق روانه کرد که چرا با امام حسن مجتبی(ع) بیعت کرده اید.

بعد از شهادت امیرالمؤمنین (ع)، امام حسن مجتبی(ع) بر فراز منبر سخنرانی می ‌کنند و از فضایل پدرشان و از اوضاع منطقه صحبت می‌ کنند و درخواست بیعت از مردم می ‌کنند و مردم با نیت های مختلف با ایشان بیعت می ‌کنند؛ در چنین شرایطی معاویه برای سرکوب مردم عراق حرکت می‌کند؛ امام حسن مجتبی(ع) نیز وارد صحنه می ‌شوند و در مسجد کوفه یکی از مهیج ترین سخنرانی ‌ها را ایراد کرده و از مردم درخواست کمک می ‌کنند، ولی همه ساکت هستند. تاریخ به وضوح نقل می ‌کند؛ بعد از سخنرانی حضرت هیچ کدام پاسخ ندادند و همه ساکت ایستادند؛ فقط عده ای از پیرمردان و باقی ماندگان از دوران سابق برخاستند و صحبت هایی کردند و از باب ناچاری همراه امام (ع) برای مقابله حاضر شدند. در مجموع دوازده هزار نفر حاضر شدند؛ در حالی که طرف مقابل یکصد و پنجاه هزار نفر نیرو دارد. با آن همه سخنرانی های مهیِّج امام (ع) و تحرکات صحابه قدیمی بعد از چند مدت تنها دوازده هزار نفر آماده شدند.

 

ostad

* چرا کوفه ای که یک شهر نظامی بود و به طور طبیعی صدها هزار نفر نیرو در آن حضور دارند تنها دوازده هزار نفر آماده شدند؟.

الف- فقدان روحیه جهادی: یکی از دلایل سکوت مردم عراق این بود که از جنگ خسته شده بودند. جنگ صفین و جنگ جمل، جنگ با ناکثین و مارقین و دیگر جنگ ها آن ها را خسته کرده بود. اما خستگی روحی مردم کوفه، عذر درستی نیست.

 ب – منفعت طلبی: از طرف دیگر مردم کوفه سعی می ‌کردند زیر پرچمی حاضر شوند که فایده ای برای آن ها داشته باشد، اما احساس کردند که حضور در زیر پرچم امام حسن مجتبی(ع) فایده ای برای آنها ندارد. حتی از لحاظ سیاسی هم بررسی کردند. چون علت سکوت عوامل مختلف دارد، خستگی روحی و تحلیل های سیاسی آنها؛ می ‌گفتند الان زمانی نیست که ما بخواهیم با معاویه تقابل کنیم. جالب اینجاست که معاویه با عواملی که داشت در تمام کشورهای اسلامی شایع کرده بود که فرد صالح و پاک و حلیمی است و همه جا این مطلب را پخش کرده بود که من مملکت داری و حکومت داری بلد هستم و مردم باور کرده بودند که معاویه در اداره حکومت، توانمندی و مدیریت خوبی دارد.؟!

 

* چرا مردم عراق در مقابل این همه خطابه های مهیج امام ساکت بودند؟.

یک جواب این است که تحلیل سیاسی مردم عراق این بود که معاویه فرد بدی است اما بسیار حلیم و سیاستمدار است. از سوی دیگر معاویه هم ادعای نماز جماعت و نماز جمعه داشت؛ در پهنای حکومتش خطیب جمعه و جماعت داشت و در عصر فتنه هم برای مردم مشکل است که چطور حق را از باطل تشخیص دهند.

دوران امام حسن (ع) از دشوارترین دوران های ائمه معصومین (ع) بوده است. شرایط سیاسی و اجتماعی که به امام حسن (ع) تحمیل شد به مراتب سخت تر از شرایط امیرالمؤمنین (ع) و حتی امام حسین (ع) بود.

در عرصه کربلا یزید در برابر امام حسین (ع) قرار گرفت ودر زمان امام حسن ع ،معاویه در برابر آن حضرت بود  .مردم در طول دوران خلافت معاویه و صبر و  سکوت  اضطراری امام حسن مجتبی(ع) (در مقطعی از زمان) معاویه را (که با فریب برگرده مردم سوار شده بود) به عنوان یک حاکم اسلامی تشخیص داده بودند وقبول کرده بودند و یزید هم(در زمان امام حسین ع) ماهیتش روشن بود. اما در زمان امام حسن (ع) اوضاع به گونه دیگری بود؛ مردم می ‌دیدند که امام حسن (ع) نماز جمعه برگزار می ‌کند و معاویه هم همینطور هر دو به حج می ‌روند؛ هر چیزی از مظاهر اسلام به چشم مردم می ‌آمد معاویه آن را اجرا می ‌کرد؛ لذا شرایط دوران امام حسن ع با شرایط زمان امام حسین ع فرق می کند وامام حسن ع به ناچار بنابرمصالحی صلح می کند حتی جالب است که کاخ معاویه در شام سبز رنگ بود. تحلیل من این است که درست کردن کاخ سبز بر چه ملاکی است؟؛ الان گنبد پیغمبر اکرم (ص) سبز است، می خواهم این را عرض کنم که حتی در ظاهر ،کاخ خودش هم اینطور تبلیغ می‌ کرد که من دنباله رو پیغمبر اکرم (ص) هستم. امام حسن (ص) در چنین صحنه ای قرار گرفته بود.

* چرا امام حسن مجتبی علیه السلام سکوت در مقابل معاویه را جایز نداستند با توجه به اینکه معاویه در حفظ ظاهر اسلامی حکومت خود سعی وافری داشت؟.

معاویه اهل بدعت بود و از باب نمونه بنده چند مورد از بدعت های معاویه را عرض می‌کنم.

اول: تجویز معاملات ربوی

وقتی معاویه به عنوان خلیفه مسلمین قرار می‌ گیرد معاملات ربوی را تجویز می ‌کند که حتی ابودرداء که قاضی خود اوست به او اعتراض می ‌کند.

دوم: تعطیلی حدود الهی

مثلاً دزدی را گرفتند که بنا بر اصول شرعی، دزدی او محرز شده بود و معاویه با وساطت اجازه اجرای حد را نداد.

سوم: تغییر برخی از احکام حج

در حج یک سری مسائلی است که حرام است؛ معاویه از باب ریا حج را انجام می ‌داد، در حج به خودش عطر می ‌زد و بوی خوش استفاده می ‌کرد که تغییر احکام حج است.

چهارم: معاویه خطبه های نماز عید فطر را قبل از نماز می‌ خواند که برای بنی امیه این روش استمرار داشت.

پنجم: لباس حریر که بر مردان حرام است را بر تن می کرد.

ششم: آب را در ظرف طلا و نقره می ‌نوشید یا در آنها غذا می ‌خورد با اینکه حرام است.

هفتم: لعن امیرالمومنین علیه السلام را رواج داد.

آشکارا لعن به امیرالمؤمنین (ع) را تجویز می ‌کند و به همه خطبا دستور داد موقع خطبه خوانی امیرالمؤمنین (ع) را لعن کنند؛ اگر این مطلب در نماز جمعه سرایت پیدا کند و سال ها ادامه پیدا کند چه تأثیری بر مردم دارد یا برای بچه هایی که با این مطالب بزرگ می ‌شوند مثل عناصر داعش که تلاش می ‌کنند برنامه هایشان را به کودکان آموزش ‌دهند.

هشتم: کارخانه جعل حدیث.

معاویه ارقام بسیار بالایی از اموال و دارایی  به افرادی  می ‌دهد که جعل حدیث کنند؛ مثلاً جعل حدیث کنند که چطور عثمان کشته شد با اینکه افرادی که باعث کشته شدن عثمان شدند بعداً به خونخواهی او بر ضد امیرالمؤمنین (ع) قیام کردند؛ معاویه هم همین کار را انجام داد. یک وقت بخشنامه کرد که دیگر جعل حدیث برای عثمان و فضایل او کافی است حالا برای خلفای اول و دوم فضیلت جعلی درست کنید و هر فضیلتی امیرالمؤمنین (ع) دارد را به خلیفه دوم نسبت دهید. انجام این کار و کارهای دیگر از سوی یک حاکم اسلامی فاجعه است.

متأسفانه مردم هم این را می ‌پذیرند؛ در حالی که معاویه وسط هفته، نماز جمعه می ‌خواند مردم به او اعتراض نمی کنند و این عدم اعتراض مردم نشان می ‌دهد که به تدریج سیطره حکومتی و تبلیغات گسترده معاویه ذهن مردم را تغییر داده بود و مردم قدرت تحلیل را از دست داده بودند؛ با این خصوصیات وحیله گری های معاویه، امام (ع) سکوت در برابر او را جایز ندانستند.

* برخورد امام (ع) در مقابل جریان سازی و لشکرکشی معاویه چگونه بود؟.

وظیفه اصلی و اولیه امام حسن مجتبی(ع) برخورد و قیام در برابر معاویه و لشگرکشی اوست و این کار را با تحمل رنج بسیار انجام دادند. حضرت مجتبی علیه السلام خطِّ سیر پیشروی سپاه را تعیین فرمود و دستور دادند هرکجا که به سپاه معاویه رسیدند، جلوی پیشروی آن ها را بگیرند و جریان را به امام علیه السلام گزارش دهند تا بی درنگ با سپاه اصلی به آنها ملحق شود.

«عبیدالله بن عباس» لشکر تحت فرماندهی خود را حرکت داد و در محلی بنام «مسکن» با سپاه معاویه روبرو شد و در آنجا اردو زد.

طولی نکشید به امام علیه السلام گزارش رسید که عبیدالله با دریافت یک میلیون درهم از معاویه، شبانه همراه هشت هزار نفر به وی پیوسته است.

پیدا است خیانت این فرمانده، در آن شرائط بحرانی، در تضعیف روحیه سپاه و تزلزل موقعیت نظامی امام علیه السلام تا چه حد مؤثر بود؛ ولی هرچه بود «قیس بن سعد» که مردی شجاع و با ایمان و نسبت به خاندان امیرمؤمنان (ع) بسیار با وفا بود، طبق دستور امام حسن علیه السلام فرماندهی سپاه را به عهده گرفت و طی سخنان مُهیِّجی کوشید روحیه سربازان را تقویت کند. معاویه خواست او را نیز با پول بفریبد، ولی قیس فریب او را نخورد و همچنان در مقابل دشمنان اسلام ایستادگی کرد.

معاویه تنها به خریدن «عبیدالله» اکتفا نکرد؛ بلکه به منظور ایجاد شکاف، اختلاف و شایعه سازی در میان ارتش امام مجتبی علیه السلام، به وسیله جاسوسان و مزدوران خود، در میان لشگر امام مجتبی علیه السلام شایع می کرد که قیس بن سعد (فرمانده مقدم سپاه) با معاویه سازش کرده و در میان سپاه قیس نیز شایع می ساخت که حسن بن علی علیه السلام با معاویه صلح کرده است!.

کار به جایی رسید که معاویه چند نفر از افراد خوش ظاهر وظاهرالصلاح  را که مورد اعتماد مردم بودند، به حضور امام علیه السلام فرستاد. این عده در اردوگاه «مدائن» با حضرت مجتبی علیه السلام ملاقات کردند و پس از خروج از چادر امام (ع)، در میان مردم به دروغ فریاد زدند: «خداوند به وسیله فرزند پیامبر صلی الله علیه وآله وسلم فتنه را خواباند و آتش جنگ را خاموش ساخت. حسن بن علی علیه السلام با معاویه صلح کرد، و خون مردم را حفظ نمود»!.

مردم که به سخنان آنها اعتماد داشتند، در صدد تحقیق بر نیامدند و سخنان آنها را باور نموده و بر ضد امام (ع) شورش کردند؛ سپس به خیمه آن حضرت حمله ور شده و آنچه در خیمه بود، به یغما بردند و در صدد قتل امام برآمده و آن گاه از چهار طرف متفرق شدند.

* نرمش قهرمانانه امام(ع) و پذیرفتن صلح تحمیلی

در نهایت امام حسن مجتبی علیه السلام وقتی می ‌بینند لشگر معاویه نزدیک شده و عوامل او کاری کردند که عرصه بر امام بسیار تنگ شد، راهی جز صلح ندید؛ همین مسأله صلح که مطرح می ‌شود بسیاری از افراد و تاریخ نویسان، تحلیل های انحرافی از صلح ارائه می دهند.

تفاوت صلح با سازش: اولاً صلح با سازش تفاوت دارد؛ سازش غیرشرعی، غیراخلاقی، حتی غیرسیاسی و بر خلاف عقل و درایت است اما صلح با چهارچوبی که دارد، عقلانی و شرعی است و لذا اگر افراد آن زمان این مطلب را می ‌فهمیدند به حضرت یا مُذِّلَ المُؤمنین خطاب نمی کردند؛ دسیسه معاویه این گونه است که افراد وجیه و سرشناس که مردم عراق آنها را قبول دارند به خیمه امام حسن مجتبی(ع) می فرستد تا عوام فریبی کند و بگوید ما صلح طلب هستیم؛ این افراد که داخل خیمه حضرت می ‌شوند که با حضرت صلح کنند، عوامل دیگر همه جا شایع می ‌کنند که امام حسن صلح را پذیرفته است؛ یعنی قبل از اینکه امام حسن (ع) صلح را قبول کنند و این مطلب را علنی کنند. افرادی پشت پرده پیشاپیش قضیه صلح را تبلیغ می ‌کنند تا صلح را به امام (ع) تحمیل کنند و معاویه کاغذ سفید امضایی به امام حسن مجتبی (ع) می ‌دهند که تو هر چه بنویسی ما قبول داریم.

این جای سؤال است که معاویه چه اعتمادی داشت که کاغذ سفید امضاء شده را می ‌دهد که بدهید به حسن بن علی و او هرچه بنویسد من قبول دارم!. او اوضاع را به نفع خود می دید وبه اصطلاح براوضاع مسلط شده بود لذا کاغذ سفید امضاء شده را می ‌دهد تا امام حسن ع هرچه می خواهد بنویسد!!

 اولاً جو تبلیغاتی راه می ‌اندازند که ما صلح طلبیم مثل شرایط امروز ما، که استکبار جهانی خود را صلح طلب معرفی می ‌کند؛ در این شرایط امام (ع) را جنگ طلب و معاویه را صلح طلب معرفی می ‌کنند و معاویه هم اوضاع عراق و شرایط جنگی حضرت را دید و فهمید که حضرت هر چه بنویسد، اشکالی ندارد و او قصد نداشت به شرایط صلح عمل کند، لذا قشون معاویه در نُخیله استقرار پیدا می ‌کنند و بین امام حسن (ع) و معاویه صلحی ایجاد می ‌شود.

* مواد قرارداد صلح

1- حکومت به معاویه واگذار می ‌شود به شرط اینکه به کتاب خدا و سنت و سیره پیامبر و سیره خلفا عمل کند. استاد مطهری می‌ گوید: تعبیر حکومت ترجمه فارسی است و گر نه عبارت عربی آن تسلیم حکومت است (3)

2-پس از معاویه حکومت از آن حسن بن علی (ع) است و هر حادثه ای برای او رخ داد متعلق به حسین بن علی (ع) است.

3- معاویه باید لعن نسبت به امیرالمؤمنین (ع) در منابر را ترک کند و از آن حضرت به نیکی یاد کند.

4- بیت المال که موجودی آن پنج میلیون درهم است تسلیم معاویه نخواهد شد.

5- مردم در همه مناطق شام، عراق، حجاز، یمن، ایران و... باید در امنیت باشند.

سؤال این است که امام حسن مجتبی(ع) می‌ دانند که معاویه به این مطالب عمل نمی کند چون ایشان تجربه زیادی در همراهی پدرشان(حضرت علی ع) دارند و بیش از چهل  سال در سیاست حضور داشته اند ومعاویه را خوب می شناسند و می داند که او پابند به این قرار داد نخواهد بود؛  پس چرا قراداد صلح با معاویه را قبول می کنند؟! جوابش این است که با توجه به شرایط وحوادث بوجود آمده  آن حضرت بخوبی می داند  که  حالا نمی شود با معاویه برخورد نظامی کرد؛  لذا براساس اهداف تربیتی برای جامعه و مصالح دیگری که در نظر امام (ع) بود( که به قول استاد مطهری زمینه ساز قیام امام حسین (ع) است) امام علیه السلام قرار داد صلح را می پذیرد.

حضرت به عنوان حجت شرعی و این که این قرارداد در همه جا پخش می‌ شود این قیود و ضوابط را در قرارداد قبول می ‌کنند؛ ایشان با درایت این صلح را پذیرفت همانطور که پیامبر اکرم (ص) در حدیبیه صلح را عقلاً و شرعاً پذیرفتند؛ امام حسن (ع) بعد از قبول صلح، فوراً به سمت مدینه حرکت کردند تا به اهدافی که مورد نظرش بود بپردازند.

* پس از صلح تحمیلی علت حضور امام (ع) در مدینه چه بود؟.

1-تربیت و آموزش نیروهای کارآمد

یک عالم و مبلّغ اگر در مکانی موفق نشد، باید هجرت کند و به مکان دیگری برود. امام ساکت نماندند و در مدینه اقداماتی کردند.

2-نشر فرهنگ اصیل اسلام

چون آن زمان اسلام از جانب معاویه معرفی می ‌شد مثل امروز که هم اسلام آمریکایی داریم و هم اسلام ناب محمدی، هم اسلام وهابیت و حتی شیعه لندنی ایجاد کرده اند؛ شیعه لندن در قم با پول انگلیس کار می‌ کند، شبکه های ماهواره ای دارند.

امام حسن علیه السلام با نشر اسلام اصیل در مقابل نشر اسلامی که معاویه معرفی می‌کند مقابله نمود و این موضوع بعد از صلح نیز ادامه یافت.

3-مباره با بدعت های معاویه

4-رسیدگی به نیازمندان

5-حمایت های سیاسی از موالیان

6-افشاگری علیه اهداف شوم فرهنگ معاویه

امام چنین حرکتی را در مدینه انجام داده و شاگردان خوبی را پرورش می‌ دهند؛ چند نفر از شاگردان ایشان مثل جابربن عبدالله انصاری، حبیب بن مظاهر، اصبغ بن نباته، برخی از شاگردان ایشان دارای وجاهت اجتماعی و با سابقه بودند و برخی نیز جوانانی مثل: حجر بن عدی، رشید هجری، رفاعة بن شداد، زید بن ارقم، سلیمان بن صرد خزاعی، کمیل بن زیاد نخعی، میثم تمار، ابوالاسود دوئلی که از اصحاب امیر المؤمنین (ع) بودند. ابو مخنف که درباره کربلا کتاب دارد، عبدالله بن جعفر طیار، عبدالله بن عباس، عبدالرحمن بن عوف، محمد بن اسحاق، هلال بن نصّاف و شاگردانی از تمامی نقاط حتی ایران را نام می برد که از وجود حضرت  بهره مند بودند.

 

پاورقی:

(1)- کفایة الأثر فی النص على الأئمة الإثنی عشر، ص: 54.

(2)-مجموعه آثار شهید مطهری؛ صلح امام حسن (ع) (سیرى در سیره ائمه اطهار علیهم السلام)، ج‏16، ص: 638.

(3)- مجموعه آثار شهید مطهری، صلح امام حسن (ع) (سیرى در سیره ائمه اطهار علیهم السلام)، ج‏16، ص: 644.

*حوزه نیوز :اوضاع سیاسی اجتماعی عصر امام حسن مجتبی(ع)

 

http://hawzahnews.com/detail/News/363869


** اوضاع سیاسی اجتماعی عصر امام حسن مجتبی(ع)+آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+سایت حکیم عسکری گیلانی لشت نشایی

** اوضاع سیاسی اجتماعی عصر امام حسن مجتبی(ع)+ آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+ پایگاه اندیشوران حوزه

**  آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی

 

 




تاریخ : جمعه 96/8/26 | 3:36 صبح | نویسنده : عقیق | نظر

محمد(ص)پیامبررحمت ویاورستمدیدگان+آیت الله سعادت میرقدیم لاهیجی

نتیجه تصویری برای شهادت پیامبر و امام حسن تسلیت

***نسیم معرفت***

به نام خدا

محمد (ص) پیامبر رحمت و یاور ستمدیدگان

ظلم و فساد و طغیان و سرکشی و جنگ و قتال و خونریزی و عداوت و دشمنی و خوف و هراس و ناامنی و ظلمت جهل و جهالت و ... همه جای جزیرة ‌العرب (شبه جزیره عربستان) را فراگرفته بود. مردمانی خشن و بی رحم سوار بر مرکب جهل و غرور و بدور از حدود انسانیت بدور هم در محور حیوانیت زندگی می کردند. عده ای در این میان پامال سرکشان و فریادشان در نهایت مظلومیت به آسمان بلند که آخر تا کی باید این درندگان آدم نما بدرند و حقوق بندگان ضعیف زیر پا بنهند و اموالشان را به زور و ستم  غارت ببرند و بخورند .  خواست و مشیت الهی از روز ازل بر آن استوار گردیده بود که ستمدیدگان را تحت حمایت خویش آورد و سرکشان گردنفراز را به خواری و ذلت و هلاکت ابدی بسپرد . خداوندی که فریاد مظلومین را بهتر از هرکس دیگر می شنود ، خواسته هاشان را به اجابت مقرون ساخت و بهترین یاور ستمدیدگان یعنی محمد صلی الله علیه وآله وسلم را فرستاد تا بینی ظالمین خونخوار را به خاک مذلت بکشاند . آری محمد (ص) آمد  با دنیایی از نور و امید و صفا و مهر و محبت و برکت و ...  . در مدت کوتاهی که زندگی فرمود تحول عظیمی در جان و جامعه بشریت بوجود آورد . با تحمل هزاران مشکل و مصیبت و بی مهری ها  توانست مردمان منحط را با مشعل فروزان قرآن و اسلام به راه هدایت و سعادت رهنمون سازد و دین جاویدان و نسخه شفا بخش یعنی اسلام و قرآن را برای جهان بشریت تا روز رستخیز به ارمغان بگذارد  و بعد از خودش  دوازده  گوهر  تابناک آسمان  امامت و ولایت را  جهت هدایت بشریت به تناوب  بجای خویش گماشت  و سفارش و توصیه لازم را در مورد هر یک  بخصوص ابن عمش یعنی امام الموحدین حضرت علی بن ابیطالب(ع) بنمود  و اینک  این  قرآن و اهلبیت علیهم السلام   و تعالیم حیاتبخششان به عنوان امانات رسول الله(ص) در بین ما به ودیعت نهاده شده  که باید بکوشیم تا  حرمت  این امانات   از همه جهات حفظ شود و در فردای قیامت نزد پیامبر و اهل بیتش علیهم السلام  شرمنده نباشیم .

قالَ رَسُولُ اللهِ (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ)  : إِنِّی تَارِکٌ فِیکُمُ الثَّقَلَیْنِ کِتَابَ اللَّهِ وَ عِتْرَتِی أَهْلَ بَیْتِی إِنْ تَمَسَّکْتُمْ بِهِمَا لَنْ تَضِلُّوا أَبَداً ...  .  همانا من‌ درمیان‌ شما دو چیز نفیس و گرانبها (به امانت)  گذاشته ام : کتاب‌ خدا (قرآن کریم) و عترت‌ من‌ که‌ اهل‌ بیت‌ من هستند .  مادامی که به این دو تمسک کنید هرگز گمراه نخواهید شد .
( مُستَدرَکُ الوسائِل ج  11ص 372 . بحار الأَنوار ج 23 ص 106   .   )

 
سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی
26 آبان 1396 ه.ش
28 صفرالمظفر 1439 ه.ق

 

**  آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی

******************************************

** اوضاع سیاسی اجتماعی عصر امام حسن مجتبی(ع)+آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+سایت حکیم عسکری گیلانی لشت نشایی

** اوضاع سیاسی اجتماعی عصر امام حسن مجتبی(ع)+ آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+ پایگاه اندیشوران حوزه

** از دو متنی که برای  حدیثِ ثَقَلَین نقل شده کدام صحیح‌تر است؟ +اسلام کوئیست




تاریخ : جمعه 96/8/26 | 3:34 صبح | نویسنده : عقیق | نظر


  • paper | عصر آدینه | فروش بک لینک ارزان
  • بک لینک با کیفیت | خرید Backlinks