عقیق - حضرت آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی

پنچ چیزاست که عزت آورد+آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی

 

 

نتیجه تصویری برای گل در گلدان زیبا

***نسیم معرفت***

 

به نام خدا


به نام خدایی که در همه حال نظاره گر اعمال ماست

 

#پنچ چیز است که عزت آورد :

 

1- یاد حضرت پرردگار

2-وقار در رفتار

3-صداقت در گفتار

4-همنشینی با اَخیار

5-پرهیز از اعمال ناهنجار

 

#سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی

 

 

** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی

 

****************************************

 


**پنچ چیزاست که عزت آورد+آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی

 

 

 






تاریخ : شنبه 98/9/9 | 9:7 عصر | نویسنده : عقیق | نظر

قرآن واهل بیت(ع)بایددررأس همه امورکشورباشد+آیت الله سعادت میرقدی

Related image

***نسیم معرفت***


به نام خدا


** قرآن و اهل بیت (عَلَیهِمُ السَّلامُ) باید در رأس همه امور کشور باشد+سایت حکیم عسکری گیلانی لشت نشایی

 

قرآن که کتاب آسمانی است

برنامه  و  درسِ  زندگانیست


قرآن بخوانید و در یکایک آیاتش به قدر درک و فهم تان تفکر و اندیشه و تدبّر نمایید . هیچ کتابی به جامعیت و ژرفایی و زیبایی ظاهری و باطنی قرآن کریم هرگز وجود نداشته و ندارد و نخواهد داشت  . شگفتگی ها  و عجائب  آن از جهات گوناگون پایان ناپذیر است چنانچه مولا علی (عَلَیهِِ السَّلامُ)  در نهج البلاغه فیض الأِسلام خطبه 18 فرمود : (... وَ إِنَّ القُرآنَ ظَاهِرُهُ أَنِیقٌ ، وَ بَاطِنُهُ عَمِیقٌ ، لاَ تَفْنَی عَجَائِبُهُ ... به راستی که ظاهر قرآن زیبا و باطن آن ژرفا و شگفتی‌های آن فنا ناپذیر و بی پایان است . ) . هرکسی که به درستی و با صداقت ، همنشین و مُصاحِب و همراه قرآن کریم باشد عیوب و اَمراض و نقائص روحی و قلبی از او کاسته شود و فضائل و کمالاتش افزون گردد چنانچه مولا امیرالمؤمنین (عَلَیهِِ السَّلامُ)  در خطبه 175 از نهج البلاغه فیض الأِسلام چنین فرمودند : ( وَ اعْلَمُوا اَنَّ هَذا الْقُرْآنَ هُوَ النَّاصِحُ الَّذِی لا یَغُشُّ وَ الْهادِی الَّذِی لا یُضِلُّ ، وَ الْمُحَدِّثُ الَّذِی لا یَکْذِبُ ، وَ ما جالَسَ هَذا الْقُرْآنَ اَحَدٌ إِلا قامَ عَنْهُ بِزِیادَةٍ اوْ نُقْصانٍ : زِیادَةٍ فِی هُدىً ، وَ نُقْصَانٍ مِنْ عَمىً .  یعنی آگاه باشید که همانا این قرآن پند دهنده ای است که نمی فریبد  و هدایت کننده ای است که گمراه نمی سازد و سخنگویی است که هرگز دروغ نمی گوید . کسی با قرآن مُصاحِب و همراه و همنشین نشد مگر اینکه بر او  افزوده و یا از او کاسته شد به این معنا که در هدایتش افزایش و زیادت آید و از جهت کور دلی و گمراهی کاسته و کم گردد . )  .  به صراحت می گویم که در عصر ما که عصر تکنولوژی های حیرت انگیز و  پیشرفت های خیرکننده  صنایع گوناگون بشری و عصر فناوری ها و ارتباطات است متاسفانه در چنین عصر و زمانی ،  قرآن کریم در میان مسلمین و جهانیان ، مظلوم و غریب است چنانکه اهل بیت (عَلَیهِمُ السَّلامُ) غریب بودند و هستند . صدا و آوازه قرآن کریم در همه اطراف و اَکناف و  اَقطار عالَم و در همه جا  با قرائت های دلنواز و خوش لحن بلند است و باید هم باشد  ولی توجه و اهتمام جدّی به تعالیمِ حیابخش آن نمی گردد و حتی در کشور عزیز ما ایران نیز به تعالیم و فرامین نورانی این کتابِ هدایت بخش در سطح ملت و حکومت (دولتمردان و مدیران و مسؤلان اجرایی و فرهنگی کشور) و حتی حوزه های علمیه  عنایت شایسته نمی شود اگرچه در نگاه کلان ، ملت فهیم و با بصیرت  و جوانان انقلابی و متعهد و پا به کار ما نسبت به قرآن و عترت (ع)  و وظائف دینی و انقلابی ملتزم تر و متعهدتر از مسؤلان به نظر می رسند و در همه عرصه های انقلابی و کار و خدمت و فداکاری و ایثار و جهاد و شهادت و جانبازی و همراهی و همگامی با ولیّ امر مسلمین حضرت آیت الله امام خامنه ای خوش درخشیدند و می درخشند و پیام ها و فرامین رهبری عزیز را به جان و دل پذیرا هستند و پیام و فرمان آتش به اختیارِ کشتیبان انقلاب و نظام را در حدّ توان خود در میدان های مختلف به اجراء در می آورند  و مسؤلین کشور اعمّ از دولتی ها و مجلسی ها و نهاد های قضایی و متولّیان امور در نهاد های فرهنگی و آموزشی و مراکز اداری ، گرچه با تکلُّف و گاهی بااخلاص زحمت هایی کشیده و می کشند ولی تعهد و التزام  لازم را در برابر قرآن کریم و تعالیم ثَقَلین از خود نشان نمی دهند و قصورها و تقصیرهای زیادی دارند اگرچه مراسمِ سوگندنامه های آنها گاهی خیلی جالب به نظر می رسد !!! .  اگر دولتمردان و نمایندگان مجلس و مسؤلین ادارات و نهادهای کشور که به نام قرآن و اهل بیت (عَلَیهِمُ السَّلامُ) بر مَسند امور تکیه زده اند به آموزه های  قرآن و عترت (ع) توجه می کردند «همانگونه که امام خمینی «ره» و امام خامنه ای و امثال شهید بهشتی ها و شهید مطهری ها  و شهید چمران ها  و سردار سلیمانی ها توجه داشته و دارند» و اگر در همه امور کشور به این  دو میراثِ نَبِیّ مُکرَّم اسلام (صَلَّی اللهُ  عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ) در مقام عمل و کار اهتمام می شد  وضع مملکت و نظام و کشور و ... یقینا بهتر از این وضعی بود که اکنون مشاهده می شود . وضعی که همه دلسوزان و انقلابیون با بصیرت و ملت بزرگوار و نجیب و شریف بخصوص علماء و روحانیت متعهد و مراجع عظام بویژه مقام معظم رهبری حضرت آیت الله امام خامنه ای را نگران و آزرده خاطر  کرده و  می کند . قرآن و اهل بیت (عَلَیهِمُ السَّلامُ)  باید در رأس همه امور کشور باشد و غفلت از این مسئله بزرگ موجب خسارت های بزرگ و جبران ناپذیر است . قوانینی که در هرجایی از این مملکت بخصوص در مجلس و دولت و دستگاه قضایی و مراکز مربوطه اش تصویب می شود باید با ملاحظه فرامین و تعالیم قرآن و عترت (ع) باشد . آیا مجلسی ها و دولتی ها و مسؤلان قضایی و متولّیانِ مراکز دانشگاهی و غیره چنین توجه و عنایتی به ثَقَلین داشته و  دارند؟!! آیا سند ننگین 2030  و مانند آن سنخیتی با قرآن و عترت دارد ؟!! آیا مشکلات اقتصادی کمر شکن که ملتِ عزیز ما را دچار سختی های شدید کرده و  بخش عمده آن ناشی از خود تحریمی و سوء تدبیر و ضعف و ناشی گری در مدیریت است و نیز مفاسد اجتماعی و فحشاء و مُنکرات و ظهور و بروز بدحجابی و بی حجابی و عدم رعایت عفاف و حجاب در مَنظَرهای عمومی در کوچه ها و خیابان ها و سینماها  و  وضعیت اسف بار مواد مخدّر و طلاق ها که خانواده های زیادی را متلاشی کرده و می کند  و مفاسد اقتصادی و اختلاس ها و حقوق های نجومی برخی مدیران و دولتمردان و مسؤلیت دادن به مدیران و افراد نااهل و نالایق و چه بسا فاسد و پرونده های میلیونی قضایی و کیفری و ... با نظام اسلامی برخاسته از قرآن و عترت ، سازگاری و همخوانی و تطابقی دارد ؟!! آیا وضع سینماها و رسانه های دیداری و شنیداری و نوشتاری و مطبوعاتی و و وضع دانشگاه ها و مراکز آموزشی  ما سنخیتی با تعالیم قرآن و اهل بیت (عَلَیهِمُ السَّلامُ)  دارد ؟!!آیا دیدگاه اعتماد مُخرِّبِ برخی از مقامات دولت تدبیر و امید به دولت های خدعه گر و مکّار غرب و آمریکا و اروپا بویژه در مسئله مذاکرات هسته ای و مسئله برجام و فرابرجام با وجود بی اعتمادی و خوشبین نبودن حضرت آیت الله امام خامنه ای به آنها و نیز آیا زد و بند ها و بده بستان های  پشت پرده برخی مقامات با اجانب و دشمنان نظام و انقلاب از سوی آشناها و ناآشناها  در شأنِ ملت قرآنی و اهل بیتی و نظام جمهوری اسلامی ایران است ؟!!!  همه اینها بیانگر آن است که در مقام عمل و اجراء امور حکومتی و کشوری از قرآن و عترت (ع) دور شدیم !!! . حوزه های علمیه هم اگر در مقام عمل و برنامه ریزی از قرآن و عترت (ع) فاصله بگیرند و توجه و اهتمام نداشته باشند خسارت می بینند و خسارت جبران ناپذیر می زنند .  هر بلا و خسارت و ضرر و رنجی که از درون و از اجانب و مستکبرین می کشیم بخش عمده ای از آن ها ناشی از بی تعهدی عملی عده ای از مقامات و مسؤلین و مدیران و دولتمردان نسبت به قرآن و عترت (ع) است . امید است که همه ما بیدار شویم و حتّی المقدور به وظیفه خود در قبال قرآن و اهل بیت (ع) به درستی عمل نماییم  و از آنهایی نباشیم که حضرت امیرالمؤمنین (ع) از آنان شکایت و ناله می کنند  .  مولا علی (عَلَیهِِ السَّلامُ) از اینکه به قرآن کریم و تعالیم هدایتگرانه و  نورانی آن  توجه و بهاء واقعی داده نمی شود گلایه و شکایت  و ناله می کند و در نهج البلاغه فیض الاسلام خطبه 17 می فرماید  : إِلَى اللَّهِ أَشْکُو مِنْ مَعْشَرٍ یَعِیشُونَ جُهَّالاً وَ یَمُوتُونَ ضُلَّالاً، لَیْسَ فِیهِمْ سِلْعَةٌ أَبْوَرُ مِنَ الْکِتَابِ إِذَا تُلِیَ حَقَّ تِلَاوَتِهِ، وَ لَا سِلْعَةٌ أَنْفَقُ بَیْعاً وَ لَا أَغْلَى ثَمَناً مِنَ الْکِتَابِ إِذَا حُرِّفَ عَنْ مَوَاضِعِهِ، وَ لَا عِنْدَهُمْ أَنْکَرُ مِنَ الْمَعْرُوفِ وَ لَا أَعْرَفُ مِنَ الْمُنْکَر . به خدا شِکوَه  و شکایت می‌کنم از جماعتی که جاهلانه زندگی و زیست می کنند  و در مسیر گمراهی و ضلالت می‌ میرند و جان می سپرند .  هیچ کالایی در بازارشان کاسِدتر و خوارتر و بی رونق تر  از کتاب خدا (قرآن)  «آن‌ گاه که به‌ حق و شایسته تلاوت شود» نیست و چون با تغییر و تحریف خوانده شود ، هیچ کالایی سودآورتر و ارزشمند‌تر از آن نباشد ، و در نزد آنان چیزی زشت‌تر از معروف و نیکو‌تر از مُنکَر نیست .

همدمی با قرآن کریم سبب رشد و تعالی روحی و معنوی و علمی و موجب شرف و عزت و عظمت و وقار است و شایسته نیست که یک مسلمان بخصوص شیعه ، از قرآن و معارف نورانی و متعالی آن محروم باشد .  متاسفیم که بشریت چندین میلیاردی در عصر حاضر    ....  .....

....   ....   ...  ادامه دارد ...  ...    ادامه مطلب به لینک زیر رجوع شود :

سایت حکیم عسکری گیلانی لشت نشایی : http://hakim-askari.rozblog.com/post/504  ]



** آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی





تاریخ : شنبه 98/4/22 | 6:51 صبح | نویسنده : عقیق | نظر

برهان صِدّیقین +آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی

Related image

***نسیم معرفت***


به نام خدا


بُرهان صِدّیقین


در پاسخ  به سؤال یکی از فُضَلاء در رابطه با بُرهان صِدّیقین  


برهان صِدِیقین که در کُتب بزرگان از فلاسفه و حُکماء و عُرفاء ، یکی از استوار ترین براهین توحیدی و شناخت و معرفت به خداوند متعال  معرفی شده است و به شکل های مختلف تقریر شده ، آن است که بر مبنای اصالت وجود ، هر آنچه که در واقع و در خارج اصیل است و عینیّت و تحقق دارد ، وجود می باشد و چون حقیقت وجود ذو مراتب است لذا شدیدترین و قوی ترین و کامل ترین مرتبه وجود همان وجود حقّ سُبحانَه و تَعالی است  که هیچ نقص و نقیصه ای از عدم و بطلان و فنا و فناپذیری و تغییر و تَغیُّر و تحوّل و کمبود و فقر و نداری و احتیاج و نیاز و نیازمندی و ...  در او راه ندارد .  پس در این برهان از راه حقیقت وجود (با برهان لِمّی) نه از راه موجودات و برهان اِنّی ، به وجود حقّ تَبارَکَ و تَعالَی معرفت حاصل می شود و به عبارت دیگر ، واقعیّت و تحقّق هر موجودی به وجود است و چون وجود ، ذی مراتب است لذا مرتبه اَشدّ و اَکملِ آن ، عِلَّةُ العِلَل همه موجودات است و همه موجودات نیازمند اویند و او بریّ و مُبرّی و منزَّه از هر نقص و نقیصه و نیاز می باشد . حکیم نظامی گنجوی می گوید : زیرنشین عَلَمت کاینات - ما به تو قائم چو تو قائم به ذات * آنچه تغیُّر نپذیرد تویی - و آنکه نَمُردست و نمیرد تویی ...  .  در اَدعِیه مَأثُوره از ائمّه معصومین (عَلَیهِِمُ السَّلامُ)  نیز اشاره به این برهان شده است  همانند آنچه که در دعای ابو حَمزه ثُمالی که از طولانی ترین دعاهای سحرهای ماه مبارک رمضان است ،  آمده است  که حضرت سیِّد السّاجدین زین العابدین (عَلَیهِِ السَّلامُ) به پیشگاه الهی عرضه می دارد :   بِکَ عَرَفْتُکَ ، وَ أَنْتَ دَلَلْتَنِی عَلَیْکَ ، وَ دَعَوْتَنِی إِلَیْکَ ، وَ لَوْلا أَنْتَ لَمْ أَدْرِ مَا أَنْتَ . خدایا بواسطه تو  به تو شناخت و معرفت پیدا نمودم ، و تو مرا بر خودت دلالت و راهنمایی فرمودی و به سوی خود دعوت کردی  و اگر هدایت و راهنمایی تو نبود من نمی دانستم که تو که هستی ؟  معرفت و شناخت اهل بیت (عَلَیهِِمُ السَّلامُ) نسبت به خداوند مُتعال از راه معرفتِ «اِنّی و برهان اِنّ» نبوده است بلکه از راه برهانِ لِمّی و از راه حقیقت هستی و از خدا به خدا بوده است نه اینکه آنها از موجودات و مخلوقات و مصنوعات به خدا رسیده باشند . از پدیده ها به پدید آوَرنده رسیدن کار عموم مردم است نه صِدیقین و اوتاد و اولیای محض الهی و انبیای عظام و ایمه (عَلَیهِِمُ السَّلامُ) . و باید دانست که معرفت الهی برای غیر معصومین یا از طریق سیر در اَنفُس است و یا از طریق سیر در آفاق و معرفت از راه سیر در انفس دقیق تر و بالاتر از معرفت آفاقی می باشد و برای حضرات معصومین  (عَلَیهِِمُ السَّلامُ) ، معرفت الهی از نوع ( بِکَ عَرَفْتُکَ) می باشد . سیر آفاقی و از آثار به آفریدگار رسیدن از ابتدائی ترین راه معرفت به پروردگار عالم می باشد و از آنجا که انسانها با محسوسات و ملموسات خو گرفته اند و از بدو تولد تا زمان کهولت با اشیاء و پدیده های اطراف خود در ارتباط هستند روی این جهت خداوند در قرآن کریم به سیر آفاقی بیشتر توجه می دهد تا ضمیر خُفته انسانها از این طریق بیدار گردد و به شناخت  و معرفت پروردگار نائل گردند . در بحث برهان صدیقین بنابر اصالَةُ الوجودِ صدرایی ، سخن از حقیقت و واقعیت و عینیّت هستی است  نه هستی و واقعیتی که ذهن اعتبار می کند و به عبارت دیگر واقعیت دو قسم است :  1- واقعیت به معنای اخص که همان تحقق و عینیّت و حقیقت وجود خارجی است  2- و واقعیت به معنای اعمّ که شامل هر آنچه که در نفس الأمر تقرُّر و ثبوت دارد را نیز شامل شود . ذهنِ خلاق حتی برای عدم و بسیاری از امور اعتباری و انتزاعی محض هم نوعی تَقرُّر و ثبوتِ نفس الامری درست می کند و بحث ما در برهان صِدّیقین در این نوع از واقعیت نیست که هم وجود و هم عدم را شامل می شود بلکه واقعیت به معنای اخص مراد است که همان عینیت و حقیقت وجود می باشد . برخی در رابطه با برهان صِدّیقین  به جهت عدم امتیاز بین واقعیّت به معنای اخصّ و اعمّ و به جهت عدم توجه به این مطلبی که عرض کردم ، به مرحوم علامه طباطبایی اشکال کردند که اشکالشان نامقبول و مردود است . بنابراین در مسئله برهان صِدّیقین بنابر اصالة الوجود  فرقی بین حقیقت و واقعّیت نیست و اینکه بعضی ها  در رابطه با این  مسئله اشکال کردند  که  هر واقعیتی حقیقت نیست بلکه برخی واقعیت ها حقیقت است و برخی واقعیت ها حقیقت ندارد مثل «عدم» که واقعیت نفس الامری دارد ولی حقیقت خارجی ندارد پس واقعیت و حقیقت دو چیز است و با هم مغایرت دارند ، این اشکالشان ناشی از عدم توجه به آن نکته ای است که ذکر شد و در هر بحثی باید به جوانب آن همان بحث توجه شود و از حیطه و حدود آن نباید خارج شد و گرنه خلط مبحث یا مباحث می شود   و با عنایت به اینکه در محور برهان صِدّیقین مخصوصا بنابر اصالتِ وجودِ صدرایی توجه ما به حقیقت و عینیّت و تحقق و حقیقت وجود است لذا تفکیک بین حقیقت و واقعیت نامقبول است و طبعا اشکالی هم که در این خصوص  شده مردود است .


** آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی

 




تاریخ : دوشنبه 98/3/13 | 7:6 صبح | نویسنده : عقیق | نظر

مسأله تناسخ و فرقه تَناسُخِیَّه+آیت الله سعادت میرقدیم لاهیجی

Related image

***نسیم معرفت***

          

                                              به نام خدا

 

                                  مسأله تناسخ و فرقه تَناسُخِیَّه


**معانی لغوی و اصطلاحی تَناسُخ :

تَناسُخ از ماده «نَ ، سَ ، خَ» : انتقال و نقل روح پس از مرگ در بدن دیگری - پی در پی آمدن - دست به دست گرداندن  - جابجایی - زائل کردن - از بین بردن و برطرف کردن - باطل کردن . تَناسُخ به معنای برداشتن چیزی و گذاشتن چیز دیگری به جای آن یا تغییر دادن چیزی به چیز دیگر است ؛ مثل «نَسَخَتِ الشَّمسُ الظِّلََ» (خورشید سایه را برطرف و زائل کرد و جای آن را گرفت). کلمه «نَسخ» در اصطلاح فقه به معنای برداشتن حُکمی در شریعت به وسیله حُکم دیگر و جایگزین کردن حُکم دوم بجای حُکم اول است و مرحوم میرزا ابوالقاسم قمی معروف به میرزای قمی در کتاب «قوانین الأُصول»  در تعریف نَسخ گفته است : اَلنَسخُ رَفعُ الحُکمِ الشَّرعِیِّ بِدَلیلِِ شَرعِیِِّ مُتَأَخَّرِِ عَلَی وَجهِِ لَولاهُ لَکانَ ثابِتاً . یعنی نَسخ عبارت است از رفع حکم شرعی بواسطه دلیل شرعی متأخّر(بعدی) به گونه ای که اگر آن حکمِ بعدی نبود ، حکم اول ، ثابت و برقرار می بود و استمرار می داشت . و معنای نسخ در لغت چنین آمده است : اَلنَّسخُ هُوَ إِزالَةُ شَئِِ بِشَئِِ  یَتَعَقَّبُهُ کَنَسخِ الشََّمسِ الظِّلَّ ، وَ الظِّلِّ الشَّمسَ ، وَ الشَّیبِ  الشَّبابَ . نسخ یعنی از بین بردن و زائل نمودنِ چیزی به وسیله چیزی دیگر که به دنبال آن در می آید، مثل نسخ و از بین بردنِ خورشید سایه را و نسخِ سایه ، نور خورشید را  و نیز مانند نسخ پیری جوانی را که پیری جوانی را نسخ می کند و از بین می برد . به آمد و شد و عبور و مرور زمان‌ها که در پی یکدیگر می آیند و می روند «تَناسُخ اَزمِنَه» گفته می شود - تَناسَخَتِ الأَزمِنَةُ :  یعنی زمان ها پی در پی و به دنبال هم آمدند و رفتند . مرحوم ملاصدرای شیرازی در جلد 9 از اسفار ص 4  تَناسخ را چنین تعریف کرده است  : فَالتَّناسُخُ بِمَعنَی اِنتِقالِ النَّفسِ مِن بَدَنِِ عُنصُرِیِِّ اَو طَبیعِیِِّ اِلَی بَدَنِِ آخَرَ مُنفَصِلِِ عَنِ الأَوَّلِ ... . یعنی تناسخ به معنای انتقال نفس و روح از بدن عُنصری یا طبیعی به بدن و یا جسم دیگری که غیر از بدن اول است ، می باشد و همه اقسام تناسخ اعمِّ از تناسخ نزولی و تناسخ صعودی از نظر ملّاصدرا مُحال است مگر تناسخ مَلَکوتی که اشکالی ندارد چون تناسخ مَلَکوتی در واقع همان تجسُّم و تمثُّل اعمال در جهان آخرت است [ و امام صادق (عَلَیهِِ السَّلامُ )  فرمود : مَنْ یَزْرَعْ خَیْراََ یَحْصُدْ غِبْطَةً وَ مَنْ یَزْرَعْ شَرّاََ یَحْصُدْ نَدامَةً وَ لِکُلِّ زارِعٍ ما زَرَعَ : هر کس خوبى بکارد ، رفاه و خشنودى و سرور و شادمانی درو مى کند و هر کس بدى بکارد ، پشیمانى درومى کند و هر کس هر چه بکارد همان را برداشت مى کند .  اَلکافی ج 2 ص 458 . حدیث 19 . بِحارُ الأَنوار ج  یا 78 و یا 75  ص 373 . ] .
تَناسُخ (Tanasukh) یا سَمسارَه «Samsara»  یا وازایش یا باززایی یا تولُّدی دوباره «rebirth» یا تَکوین دوباره یا بازتَن یابی که بیشتر در ادیان هندى به کار مى رود ، اصطلاحی کلامی و فلسفی و عرفانی  به معنای انتقال روح از جسمی به جسم دیگر پس از مرگ و بازگشت دوباره آن به دنیا است . تناسخ یکی از موضوعات و مَباحِث قدیمی عِلمُ النَّفس است ریشه اعتقاد به تَناسُخ شبه قارّه هند است و از آنجا به سایر فرهنگ‌ها سرایت کرده است . و قِدمَتِ بحث و گفتگو درباره تناسخ به هزاران سال قبل برمی گردد و به نوعی می توان گفت که  همه آیین ها و نِحله ها و مذاهب و مکتب ها در جهت نفی و یا اثبات آن بحث و گفتگو و اظهار نظر کرده اند تا جایی که مرحوم صدرالمتألِّهین شیرازی در جلد 9 از کتاب اسفار ص 6 گفته است : «وَ لِذا قِیلَ ما مِن مَذهَبِِ اِلّا وَ لِلتَّناسُخِ فِیهِِ قَدَمُُ راسِخُُ» :  یعنی گفته شده است که هیچ مذهب و آیین و مکتبی نیست که  مسئله تناسخ در آن از جهت ردّ یا اثبات ، جایگاه و  مقامِ راسخ و شامخ و مُهمّی نداشته باشد . در مسئله تناسُخ اختلافات زیادی از جهت مفهومی و تعریف و تفسیر آن وجود دارد . تناسُخ با مفهوم و تعریف گوناگونی که دارد از اعتقادات و باورهای آیین هایی مانند هندو و بودا و دائو  و مانو و بَرَهما و جینیسم و سیکیسم و اهل حق و غُلات شیعه می باشد   . بر مبنای تَناسُخ ، روح انسان تا قبل از تزکیه و پاکی کامل ، بارها در بدنهای مختلف وارد شده و به این جهان بر می‌گردد و کیفیّت زندگی  او بسته به رفتار و کردار  در زندگی گذشته اش دارد . طرفداران تناسخ معتقدند روح دو گروه از انسان ها به دنیا باز نمی گردد: اوّل آنان که در مسیر سعادت به کمال نهایی رسیده اند که پس از مرگ به کمال مطلق نایل می آیند. اینان کمبودی ندارند تا بخواهند دوباره به دنیا باز گردند و کاستی های زندگی گذشته خویش را با سعی و عمل جبران کنند .  دسته دوم آنان که در حد بالای شقاوت قرار دارند. اینان نیز به دنیا باز نمی گردند؛ زیرا در ایام زندگی آن چنان به انحراف گراییده و راه سعادت را به روی خود بسته اند که دچار سقوط ابدی گردیده و نمی توانند با بازگشت به دنیا، گذشته ننگین خویش را جبران نمایند و به سعادت و کمال گرچه نسبی و محدود باشد برسند .  آنان بر این باورند که تناسخ و بازگشت به دنیا مخصوص دسته سوم است؛ یعنی گروه های متوسط که بین تکامل یافتگان سعادت مند و ساقط شدگان شقاوت مند هستند، اینان وقتی از دنیا می روند دوباره روحشان به دنیا باز می گردد و به تناسب خلق و خوی متفاوتی که دارند با شکل های مختلف و گوناگون به دنیا بر می گردند. از این رو برای هر شکلی نام مخصوصی گذاشته اند. اگر روح انسان به بدن انسان دیگری عود کند و انتقال یابد  آن را "نَسخ" و اگر به بدن حیوان منتقل گردد ، "مَسخ" و اگر  در یکی از نباتات و گیاهان داخل شود ، "فَسخ" و اگر به یکی از جمادات تعلق بگیرد "رَسخ" می نامند . مرحوم ملّاصدرای شیرازی درجلد 9 اسفار ص 4  ضمن مُحال دانستن تَناسخ ، اقسام آن را هم بیان می کند : ...  فَالتَّناسُخُ بِمَعنَی اِنتِقالِ النَّفسِ مِن بَدَنِِ عُنصُرِیِِّ اَو طَبیعِیِِّ اِلَی بَدَنِِ آخَرَ مُنفَصِلِِ عَنِ الأَوَّلِ مُحالُُ سَواءاََ کانَ فِی النُزُولِ ، اِنسانِیّاََ کانَ وَ هُوَ النَّسخُ اَو حَیوانِیّاََ وَ هُوَ المَسخُ او نَباتِیّاََ وَ هُوَ الفَسخُ اَو جَمادِیّاََ وَ هُوَ الرَّسخُ ، اَو فِی الصُّعُودِ وَ هُوَ بِالعَکسِ مِنَ الَّذِی ذَکَرناهُ . یعنی : پس آن تناسخی که به معنای انتقال نفس و روح از بدن عُنصری یا طبیعی به بدن و یا جسم دیگری که غیر از بدن اول است ، باشد ، مُحال خواهد بود و از نظر محال بودن فرقی بین تناسخ نزولی و تناسخ صعودی وجود ندارد و هر دو قسمش محال است . اقسام تناسخ نزولی عبارتند : 1- انتقال نفس و روح از انسانی به انسان دیگر که آن را نَسخ گویند 2-  انتقال روح از انسان به حیوان که آن را مَسخ نامند 3- انتقال روح از انسان به نَبات و گیاه که آن را فَسخ خوانند  4- انتقال روح از انسان به جماد که به آن رَسخ گفته می شود . تناسخ صعودی نیز که محال است به عکس آن اقسامی است که ذکر کردیم . یعنی تناسخ صعودی  آن است که نفس و روح از مرتبه پایین تر به مرتبه بالاتر انتقال یابد . مثلا روح از جسم نباتی و گیاهی به بدن حیوانی منتقل شود و سپس از بدن حیوانی به جسم انسانی وارد شود و آنگاه از جسم انسانی به مراتب بالاتر مثل فرشته یا جِرم آسمانی منتقل گردد . جامع همه این اقسامِ تَناسُخِ باطل همان تناسخ مُلکی می باشد . تناسخ  مُلکی را چنین تعریف کرده اند : اِنتِقالُ النَّفسِ مِن بَدَنِِ اِلَى بَدَنِِ آخَرَ  اَو اِنتِقالُ النَّفسِ الأِنسانِیَّةِ مِن جِسمِِ اِلَى جَسَدِِ آخَرَ : تناسخ مُلکى که به آن تناسخ «مُنفَصِل» ، «اِنفِصالى» ، «ظاهرى» و «اِنتِقالى» نیز می گویند عبارت است از انتقال و نقلِ نَفس و روح از یک بدن به بدن دیگر یا انتقال نَفس و روحِ انسانی از جسم و بدنی به جسد و بدنی دیگر . . پس همه اقسام تناسخ از نظر ملّاصدرا مُحال است مگر تناسخ مَلَکوتی که اشکالی ندارد چون تناسخ مَلَکوتی (یا تناسخ اتصالی ، باطنی ، کَونی) در واقع همان تجسُّم و تمثُّل اعمال در جهان آخرت است . تناسخ مَلَکوتی : عبارت است از انتقال روح و نفس از بدن دنیوی انسان به بدن اُخرَوی‌ او  به همراه آنچه از فضائل و رذائل که در دنیا کسب کرده است . این قسم از تناسخ به عقیده حُکَماء و فلاسفه از جمله از دیدگاه ملّا صدرا جائز و بلااشکال است و آیات و روایات نیز مؤیِّد آن می باشد . علامه حسن زاده آملی در تعریف تناسخ مَلَکُوتى، که به آن تناسخ متصل یا اتصالى و باطنى و کَونى هم گفته می شود چنین می گوید : «ظُهُورُ مَلَکاتِ النَّفسِ عَلَى مُثُلِها وََ صُوَرِها المُناسَبَةِ لَها لَدَى النَّفسِ وَ فِى صُقعِها وَ حاقِّ ذاتِها»؛ تناسخ ملکوتى آن است که مَلَکات نفس به صورت‌هاى مِثالى مناسب با آن مَلَکات در نزد نفس و بلکه در ذات نفس ظهور یابند . (حسن حسن‌زاده آملى، سَرح‌ُالعُیُون فى شَرح‌ِالعُیُون  ص811.)

  

** فرقه تَناسُخِیَّه :  یعنی کسانی که قائل به تَناسُخ هستند .  تناسُخِیان معتقدند که نُفوس و اَرواح انسانی پس از مرگ در صورتی مُجرّد و بی نیاز از اَبدان و اَجساد  می شوند که همه کمالاتِ نفسانی و روحانی را بالفعل ، واجد و دارا گردند و هیچ چیزی از کمالاتشان در مرتبه بالقوّه باقی نمانده باشد و اما نفوس و اَرواحی که حائز همه کمالات نباشند و بخشی از کمالاتشان بالقوّه مانده باشد در این صورت از اَبدانی به اَبدانی دیگر منتقل می شوند تا به غایت و نهایت کمال از جهت علمی و اخلاقی برسند .  تَناسُخِیّه این نوع انتقال را نَسخ می گویند  .  طرفداران و معتقدان به تناسخ می گویند ارواح دو گروه از انسان ها به دنیا  برنمی گردند : اوّل آنانی که در مسیر زندگی و طریق سعادت و نیکبختی و رستگاری به نهایت کمال رسیده باشند . آنها نقص و کمبودی ندارند تا بخواهند دوباره به دنیا باز گردند  و نقصان خود را جبران کنند  .  دسته دوم آنهایی  که در مسیر زندگی و دوران عمرشان به نهایت شر و شقاوت رسیده باشند . اینها نیز به دنیا برنمی گردند زیرا در ایام زندگی آنچنان  منحطّ و منحرف  و ساقط شده اند که همه راه های خیر و سعادت را به روی خود بسته اند و راهی برای جبران ندارند . ...  به لینک زیر پایگاه اندیشوران مراجعه شود :

http://saadat.andishvaran.ir/fa/ShowNote.html?ItemId=15521



** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی


******************************

1-[تفسیر سوره کهف+اَلمیزان+ توسط آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+پایگاه اندیشوران حوزه +قسمت اوّل :  http://saadat.andishvaran.ir/fa/ShowNote.html?ItemId=15095  ] .


2-[ تفسیر سوره کهف+اَلمیزان+توسط آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+پایگاه اندیشوران حوزه+قسمت دوّم: http://saadat.andishvaran.ir/fa/ShowNote.html?ItemId=15166  ]


3-[تفسیر سوره کهف+المیزان+ توسط آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+پایگاه اندیشوران حوزه+قسمت سوّم http://saadat.andishvaran.ir/fa/ShowNote.html?ItemId=15203  ]


4-[ تفسیر سوره کهف+المیزان+ توسط آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+پایگاه اندیشوران حوزه+قسمت چهارم : http://saadat.andishvaran.ir/fa/ShowNote.html?ItemId=15375   ]


5[ تفسیر سوه کهف+اَلمیزان+توسط آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+پایگاه اندیشوران حوزه+قسمت پنجم : http://saadat.andishvaran.ir/fa/ShowNote.html?ItemId=15494]


************************************

*** سعادت میرقدیم ها - دانش پیما+کلیک

http://saadatmirghadimha.rzb.ir/

http://saadatmirghadimha.rzb.ir/





تاریخ : جمعه 98/2/20 | 2:0 صبح | نویسنده : عقیق | نظر

از ماست که بر ماست+آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی

 

 

Image result for ?تصویر خامنه ای و خمینی?‎

Image result for ?تصویر خامنه ای و خمینی?‎

***نسیم معرفت***

 

به نام خدا


از ماست که بر ماست


 

برخی از آسیب ها  و خسارت ها در کشور ناشی از حوادث طبیعی است که کمی هم طبیعی است هر چند که بشریت و جوامع بشری در طول  تاریخ در مَصاف با حوادث طبیعی به راه حل های ثمر بخشی رسیده اند و می رسند و مسؤلان کشور ما هم باید در این باره طرح و فکر و برنامه دقیق داشته باشند  ...   و برخی از آسیب های مختلف اجتماعی و فرهنگی و سیاسی و اقتصادی و حتی مدیریتی در کشور ما ناشی از کاستی ها و خسارت هایی است که از رژیم فاسد شاهنشاهی پهلوی و مانند آن بجا مانده است که باید در این باره  چاره اندیشی شود  و اقداماتی انجام گیرد ...  و بخشی از مشکلات و گرفتاری ها ناشی از فشارها و تهدیدها و اقدامات خصمانه و کینه توزانه دشمنان اسلام و انقلاب و نظام جمهوری اسلامی است که از قبل و بعد از انقلاب وجود داشته و هنوز هم با فراز و نشیب هایی ادامه دارد . یک سال و اندی و یا دو سال از پیروزی انقلاب اسلامی می گذشت که مستکبرین عالَم از شرق و غرب و در رأس آنها آمریکای جهانخوار و ستمگر در تاریخ 31 شهریور سال 1359 جنگ ویرانگری را توسط رژیم سفّاک و جتایتکار حزب بعث عراق و صدّام ملعون به کشور و ملّت و نظامِ مقدّسِ نوپای ما وارد کردند که هنوز هم آثار تخریبی آن مشاهده می شود ، اگر چه از زاویه دیگر به فرمایش امام خمینی «ره» ما می پذیریم که جنگ یک نعمت بود تا در برابر تهدیدهای دیگر آبدیده تر و محکم تر و استوارتر و مقاوم تر باشیم ...  بحمدالله به برکت اسلام و قرآن و اهل بیت (عَلَیهِِمُ السَّلامُ)  و هدایت ها و رهنمود های علماء و مراجع عظام و روحانیت و خواصِّ مُتعهد حوزوی و دانشگاهی و درایت و بصیرت ملّت شریف ایران و اقدامات و آمادگی های نهاد های امنیتی و نظامی بخصوص سپاه و بسیج و نیز به برکت هدایت ها و تدبیرهای هوشمندانه و مقتدرانه حضرت امام خمینی و امام خامنه ای تا کنون در برابر همه اقدامات و تهدیدات و فشارهای ظالمانه دشمنان اسلام و انقلاب و معاندین داخلی و خارجی ایستادگی کردیم و  نقشه های شوم شان را نقش بر آب کردیم و خواهیم کرد ... دشمنان اسلام و انقلاب و حکومت های استکباری از ولایت فقیه و ولیّ فقیه ضربه خوردند زیرا که هر نقشه شومی که پیاده کردند توسط این رُکنِ رَکینِ نظام  از هم پاشید و عقیم ماند و باید بدانیم که :  ولایت فقیه ستون و عمود استوارِ خیمه نظام و انقلاب و دژِ نفوذ ناپذیر است . مسؤلان و همه ملت باید قدر این هدیه الهی را بدانند . امام خمینی ولایت فقیه را هدیه الهی می دانست و فرمودند : ولایت فقیه برای مسلمین یک هدیه ‏ای است که خدای تبارک و تعالی داده است . (صحیفه امام؛ ج 10، ص 407 . ) و نیز جهت صیانت از کشور و نظام توصیه فرمودند : پشتیبان ولایت فقیه باشید تا به مملکت شما آسیب نرسد ....   و همچنین بخشی از مشکلات و خسارت ها و گرفتاری های کشور و ملّت عزیز ما ناشی از سوء مدیریت و بی عرضگی و سادگی و سطحی نگری برخی از مسؤلین است که مستکبرین را جسور و گستاخ کرده و فشارها و تهدیدات و تحریم ها را افزایش داده است . اگر دست اندرکاران امور اجرایی کشور در سطوح مختلف اعمّ از دولت و مجلس و ...  به رهنمود ها و دستورالعمل ها و تذکرات و اخطارهای واقع بینانه ولیّ فقیه زمان و ولیّ امر مسلمین حضرت آیت الله العُظمی امام خامنه ای  اهتمام و توجه و عمل می کردند بسیاری از این فشارها و مشکلات معیشتی و ناهنجاری های فرهنگی و سیاسی و ...  مُرتفع می شد ولی چه کنیم که : از ماست که بر ماست . و چه زیبا سرود آن شاعر ناموَر :  از خویش بنالیم که جانِ سخن اینجاست - از ماست که‌ بر ماست * ما بحث نرانیم در آن نکته که پیداست - از ماست که‌ بر ماست ...  امید است که برخی از مسؤلین بیدار شوند و دغدغه های مردم و علماء و روحانیت متعهد و رهبر عزیز ما را درک  کنند و بفهمند و بیشتر از این مایه زیان و ضرر نگردند .


آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی

 


 




تاریخ : جمعه 98/2/20 | 1:47 صبح | نویسنده : عقیق | نظر

آیا شهید مجید قربانخانی را می شناسید؟!!!

Image result for ?شهید مجید قربانخانی?‎


Image result for ?شهید مجید قربانخانی?‎

***نسیم معرفت***


* آیا شهید مجید قربانخانی را می شناسید؟!!!+حُر ِّمدافعان حرم 

 

** آیا شهید مجید قربانخانی را می شناسید؟!!!+حُرِّ مدافعان حرم+وبلاگ روستای سادات محله بوجایه-لاهیجان

 


شهید مجید قربانخانی در 30  مرداد ماه سال 1369  در محله یافت آباد تهران چشم به جهان گشود ....   تا اینکه یک روز به کربلا سفر کرد (سال 1395) کربلا او را به یک انسان کاملا متفاوت تبدیل کرد . وقتی که از کربلا باز گشت کاملا تغییر کرده بود . در قهوه خانه خودش ، با یک پسر جوان به نام مرتضی کریمی شالی آشنا شد جوانی که شغلش پاسدار بود . مرتضی کریمی شالی پاسداری بود که به قهوه خانه مجید می رفت و آنجا با هم آشنا شده و رفاقت پیدا کرده بودند. همین رفاقت هم فکر رفتن به سوریه را به سر مجید انداخت. یک شب مجید به دعوت مرتضی  به هیئتی رفت که در آن درباره مظلومیت حضرت زینب (سَلامُ اللهِ عَلَیها) در سوریه گفته شد که بعدا گفتند مجید آن شب در آن هیئت خیلی تحت تأثیر قرار گرفت. چهار نفر از آنهایی که همان شب در آن هیئت بودند بعدا در سوریه به شهادت رسیدند و مجید یکی از آنها بود ...  ... و نیز  مجید عاشق حضرت رقیّه بود  ... آری این آشنایی باعث شد که شهید مجید قربانخانی به فکر سفر به سوریه بیفتد و تصمیم بگیرد که در راه مظلومیّت حضرت زینب (سَلامُ اللهِ عَلَیها)  مبارزه کند . به سوریه رفت و مدافع حرم شد و با تمام جان و دل برای محافظت از حرم حضرت زینب  (سَلامُ اللهِ عَلَیها)  جنگید تا اینکه  مجید در منطقه خان طومان از مناطق استان حَلَب سوریه به دست گرگ های وحشی داعشی اسیر و سپس سوزانده شد و در سنّ 25 سالگی به فیض شهادت نائل آمد و پس از سه سال فقط استخوان های سوخته شده او به وطن برمی گردد ...  شهید مدافع حرم مجید قربانخانی بیست و یکم دی ماه سال 1394 به‌ همراه چند تن از همرزمانش همچون شهید مصطفی چگینی، شهید مرتضی کریمی و شهید  محمد آژند در خان طومان سوریه به شهادت رسید  .  پیکر پاک و مطهر شهید مدافع حرم «مجید قربانخانی» معروف به «حُر ِّمدافعان حرم»، بعد از گذشت سه سال از شهادتش تفحص و به وطن بازگردانده شد.  پیکر مطهر شهید مدافع حرم ، مجید قربانخانی برای طواف گرد ضریح مقدس حضرت علی ابن موسی الرضا(ع) به درخواست مادرش به شهر مشهد منتقل شد . پیکر مطهر این شهید عزیز صبح چهارشنبه ، چهارم اردیبهشت ماه 98 وارد فرودگاه مشهد و ساعت 11 وارد حرم مطهر امام رضا(ع) شد و پیکر پاکش در ششم اردیبهشت 98  در زادگاهش  «محله یافت آباد تهران» با حضور گسترده و چشمگیر مردم تشییع و سپس در گلزار شهدای یافت آباد به خاک سپرده شد .  


*** شهید مدافع حرم مجید قربانخانی بیست و یکم دی ماه سال 1394 به‌ همراه چند تن از همرزمانش همچون شهید مصطفی چگینی ، شهید مرتضی کریمی و شهید محمد آژند در خان طومان سوریه به شهادت رسید .

 

*** پیکر مطهر شهید مدافع حرم «مجید قربانخانی» معروف به «حُر ِّمدافعان حرم»، بعد از گذشت سه سال از شهادتش تفحص و به وطن بازگردانده شد.  پیکر مطهر شهید مدافع حرم ، مجید قربانخانی برای طواف گرد ضریح مقدس حضرت علی ابن موسی الرضا(ع) به درخواست مادرش به شهر مشهد منتقل شد . پیکر مطهر این شهید عزیز صبح چهارشنبه ، چهارم اردیبهشت ماه 1398  وارد فرودگاه مشهد و ساعت 11 وارد حرم مطهر امام رضا(ع) شد.


*** در پی تفحص انجام شده، پیکر مطهر شهید مدافع حرم «مجید قربانخانی» کشف و شناسایی شد. این شهید که معروف به «حُر ِّمدافعان حرم» بود، بعد از گذشت سه سال از شهادتش تفحص شده و به وطن بازگشت . گفتنی است، شهید مجید قربانخانی متولد مرداد ماه 1369 در محله یافت‌آباد تهران بود. او در 21 دیماه سال 1394 به همراه همرزمانش مانند شهید مصطفی چگینی، شهید مرتضی کریمی و شهید محمد آژند در خان‌طومان سوریه به شهادت رسید و مفقود الاثر شد . مادر شهید قربانخانی با شنیدن خبر شناسایی فرزند شهیدش اشک ریخته و داستانی از توسلش به اباعبدلله الحسین(ع) بازگو کرد ...

 

** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی


 

**********************************


شهید سید علی سعادت میرقدیم لاهیجانی - وبگاه نسیم معرفت


**** درباره شهید سیدعلی سعادت میرقدیم لاهیجی چه می دانید؟!+....+نسیم معرفت

[http://nasimemarefat.parsiblog.com/Posts/4895/]


**** درباره شهیدسیدعلی سعادت میرقدیم لاهیجی چه می دانید؟!+....+نسیم معرفت


**********************************************

*** شهید مجید قربانخانی از زمان شهادت و مزار خود خبر داده بود +فیلم

***  مشخصات شهید مجید قربانخانی  + مزار شهید + حریم حرم

*** لحظه ورود پیکر شهید مجید قربانخانی به کشور +فیلم - باشگاه خبرنگاران

*** داش مجید می‌گفت خالکوبی‌ام یا پاک می‌شود یا خاک/ بعد از شهادتش فهمیدم ...

*** شهید مجید قربانخانی از زمان شهادت و مزار خود خبر داده بود +فیلم

 *** جهان نیوز - 10 خاطره کوتاه و ناب از شهید مجید قربانخانی

***  از چاقوی ضامن‌دار و قلیان تا پاک شدن در خان‌طومان - تابناک .

***گفت‌وگو با خانواده شهید مدافع حرم مجید قربانخانی

*** بعد از شهادتش فهمیدم سرپرستی چند کودک را برعهده داشت

*** بیوگرافی شهید مجید قربانخانی شهید مدافع حرم + تصاویر مجید قربانخانی

*** زندگینامه ووصیت نامه شهید قربانخانی/داستانی متفاوت از یک شهید ...

*** شییع پیکر پاک شهید «مجید قربانخانی» در محله یافت آباد تهران .

*** مشخصات شهید مجید قربانخانی یافت آبادی - سایت صبح

*** روایتی کوتاه از شهید مدافع حرم مرتضی کریمی شالی از زبان همسرش

 

 




تاریخ : جمعه 98/2/20 | 1:46 صبح | نویسنده : عقیق | نظر

اَلأِنسانُ ، اَعنِی : اَلکامِلَ ، اَصلُُ «فِی عالَمِ الخَلقَةِ»+

Image result for ?انسان کامل?‎

**نسیم معرفت***


** اَلأِنسانُ ، اَعنِی : اَلکامِلَ ، اَصلُُ «فِی عالَمِ الخَلقَةِ»

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

اَلأِنسانُ ، اَعنِی : اَلکامِلَ ، اَصلُُ «فِی عالَمِ الخَلقَةِ» وَ ماقَبلَهُ وَ مابَعدَهُ فَرعُهُ اَو فُرُوعاتُهُ وَ نَحمَدُاللهِ عَلَی حُبِّنا لِلأِِنسانِ الکامِلِ وَ هُوَ اَصلُُ فِی تَربِیَةِ نُفُوسِ الأِنسانِیَّةِ وَ النَّجاةُ وَ النَّجاحُ وَ الفَلاحُ مِن جَمیعِ الجِهاتِ فِی التَّمَسُّکِ وَ الأِعتِصامِ بِحَبلِ اللهِ المَتینِ وَ القُرآنِ العَظیمِ وَ الحُبِّ وَ التَّوَدُّدِ وَ الأِعتِقادِ وَ الأِقتِداءِ بِمُحَمَّدِِ وَ آلِ مُحَمَّدِِ وَ کُلُّهُم نُورُُ واحِدُُ وَ نَسأَلُ اللهَ الأِهتِداءَ وَ الأِقتِداءَ بِهِم (عَلَیهِِم السَّلامُ) .

اَلسَّیِّد اَصغَر سعادت میرقدیم اَللّاهیجی


انسان که مقصودم از آن همان انسان کامل است ، چنین انسانی در واقع ، اصل و ریشه در مجموعه عالَم آفرینش  می باشد و آنچه که قبل و بعدش است به عنوان فرع و یا فروعات انسان کامل محسوب می شود و مقصود اصلی در عالَم آفرینش ، انسانِ کامل است نه فرع و فروعاتش و به اصطلاح ، سائر مخلوقات به طُفَیلِ وجودِ اصیلِ انسانِ کامل موجود شده اند . انسان کامل در عالَم آفرینش ، وجودِ مبارَک حضرت محمد و آل محمد  (عَلَیهِِم السَّلامُ)   است که همه آنها نور واحد هستند و خداوند متعال را حمد و سپاس می گوییم به جهت حُبّ و عشقی که  به انسان کامل داریم و او یعنی انسان کامل اصل و اساس تربیت و پرورش نفوس انسانی می باشد و هیچ کسی به غیر از طریق انسان کامل به تربیتِ درست نائل نمی شود و جدایی و دوری از انسانِ کامل جز گمراهی و انحراف نتیجه ای ندارد .  نجات و موفقیت و  کامیابی و رستگاری از جمیع جهات فقط در تمسک و اعتصام و چنگ زدن و توسُّل به حَبل و ریسمانِ مَتین و استوار و مستحکم الهی یعنی قرآن عظیم و در حُبّ و دوستی و مَوَدّت و اعتقاد و باور و اقتِداء و پیروی نسبت به محمد و آل محمد (عَلَیهِِم السَّلامُ)   است و  همه آنها یک نور و از هر لغزش و انحرافی بدور هستند و در زیارت جامعه کبیره در باره آنآن چنین آمده است : عَصَمَکُمُ اللّهُ مِنَ الزَّلَلِ وَ آمَنَکُمْ مِنَ الْفِتَنِ وَ طَهَّرَکُمْ مِنَ الدَّنَسِ ... وَ مَنِ اعْتَصَمَ بِکُمْ فَقَدِ اعْتَصَمَ بِاللهِ . خداوند ، شما را از لغزش ها نگهداشت و از فتنه ها در امان داشت و از پلیدى و پَلِشتی ، پاک گردانید ... و هر کسی که به شما اعتصام و تمسک و توسل جوید در واقع به خدا تمسک و توسل نموده است . و از خداوند متعال مسئلت و درخواست داریم که ما را هدایت یافته به آنها و پیرو و مطیع شان قرار دهد . و در حدیثی از سلمان فارسی  آمده است که پیامبر و اهل بیت (علیهم السلام) همه از یک نور بودند :

... عَنْ سَلْمَانَ الْفَارِسِیِّ (ره) قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص)‏: یَا سَلْمَانُ خَلَقَنِیَ اللَّهُ مِنْ صَفَاءِ نُورِهِ فَدَعَانِی فَأَطَعْتُهُ فَخَلَقَ‏ مِنْ نُورِی عَلِیّاً فَدَعَاهُ فَأَطَاعَهُ فَخَلَقَ مِنْ نُورِی وَ نُورِ عَلِیٍّ فَاطِمَةَ فَدَعَاهَا فَأَطَاعَتْهُ فَخَلَقَ مِنِّی وَ مِنْ‏ عَلِیٍّ وَ مِنْ فَاطِمَةَ الْحَسَنَ وَ الْحُسَیْنَ فَدَعَاهُمَا فَأَطَاعَاهُ ثُمَّ خَلَقَ مِنْ نُورِ الْحُسَیْنِ تِسْعَةَ أَئِمَّةٍ فَدَعَاهُمْ فَأَطَاعُوهُ قَبْلَ أَنْ یَخْلُقَ اللَّهُ سَمَاءً مَبْنِیَّةً أَوْ أَرْضاً مَدْحِیَّةً أَوْ هَوَاءً أَوْ مَاءً أَوْ مَلَکاً أَوْ بَشَراً وَ کُنَّا بِعِلْمِهِ أَنْوَاراً نُسَبِّحُهُ وَ نَسْمَعُ لَهُ وَ نُطِیعُ.

 در کتاب مُقتَضب از سلمان فارسی (رَحِمَهُ اللهُ) نقل شده است که گفت رسول الله  (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ) فرمودند: ای سلمان خدا مرا از نور خالص و برگزیده خویش آفرید و سپس مرا خواند و من او را اطاعت کردم و آنگاه از نور من علی  (عَلَیهِِ السَّلامُ ) را خلق کرد و او را خواند پس او خداوند را اطاعت و فرمانبری نمود و از نور من و نور علی ، فاطمه (سلام الله علیها) را خلق فرمود و او را خواند پس او نیز خداوند را اطاعت نمود و از نور من و علی و فاطمه ، حسن و حسین (علیهما السلام) را آفرید و آن دو را به خود فرا خواند پس ایشان هم از خدا فرمانبری کردند. سپس از نور حسین نُه امامِ معصوم(علیهم السلام) را آفرید و آنان را فرا خواند پس آنان نیز او را اطاعت و فرمانبرداری نمودند قبل از اینکه آسمان بنا نهاده شود یا زمین گسترده و پهن گردد یا هوا یا آب یا فرشتگان یا انسان آفریده شود و ما در علم الهی (و به اصطلاحِ عُرَفاء در حضرتِ علمیه) انواری بودیم که او را تسبیح می گفتیم و از او می شنیدیم و اطاعت می کردیم .

* بِحارُ الأَنوار، ج ‏54 ، ص 169 – 168 - بِحارُ الأَنوار ، ج ‏53 ، ص 142 - بِحارُ الأَنوار،، ج‏25 ، ص6.- دانشنامه اربعین حسینی .

 

** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی

 

 

 


 


 


 






تاریخ : چهارشنبه 98/1/21 | 10:0 صبح | نویسنده : عقیق | نظر

سایت سعادت میرقدیم ها+تفسیرسوره کهف+آیت الله سعادت میرقدیم لاهیج

تاریخ : یکشنبه 98/1/11 | 12:50 صبح | نویسنده : عقیق | نظر

سلام برزیباترین غائب یعنی گل نرگس خاتون ومهدی فاطمه سلام الله عل

Related image

**نسیم معرفت***

 


*** سلام بر زیباترین غائب یعنی گل نرگس خاتون و مهدی فاطمه سلامُ الله عَلَیها


* دَعْواهُمْ فیها سُبْحانَکَ اللَّهُمَّ وَ تَحِیَّتُهُمْ فیها سَلامٌ وَ آخِرُ دَعْواهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ  . 

گفتار  و دعای آنها (بهشتیان و اهل بهشت) در بهشت این است که: «خداوندا ، منزهی تو!» و تحیّت آنها در آنجا: سلام و آخرین سخنشان این است که: «حمد ، مخصوص پروردگار عالمیان است» .

سوره یونس آیه 10 .


سلام


سلام بر خوبی ها و نیکی ها

سلام بر منبع خوبی ها و نیکی ها یعنی اهل بیت پیامبر  (عَلَیهِِمُ السَّلامُ )

و تشکر و سپاس از خالق خوبی ها و زیبایی ها

سلام بر زیباترین غائب یعنی گل نرگس خاتون و مهدی فاطمه (سلام الله علیهم)

و سلام بر دوستداران خوبی ها و زیبایی ها

و سلام بر عاشقان جلوه های پروردگار ...

حمد و سپاس همیشگی خدای را سزاست که آسمان با ستارگان زیبایش و زمین با دریا ها و رودخانه ها و کوه ها و طبیعت های چشم نواز و فَرَح زایش با چهار فصل سرشار از حکمت را آفرید و بهار را به زیباترین شکل آراسته فرمود تا خلایق از آن منتفع و بهره مند گردند ... 

بابت همه نعمت های الهی به درگاهش شکر و سپاس می گوییم .... و پیوسته پایان سخن بهشتیان چنین است :   آخِرُ دَعْواهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ . و آخرین سخنشان این است که: «حمد ، مخصوص پروردگار عالمیان است» .  سوره یونس آیه 10 .


دَعْواهُمْ فیها سُبْحانَکَ اللَّهُمَّ وَ تَحِیَّتُهُمْ فیها سَلامٌ وَ آخِرُ دَعْواهُمْ أَنِ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمینَ آیه 10 سوره یونس .



** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی


ششم فروردین 1398 .




تاریخ : سه شنبه 98/1/6 | 9:26 عصر | نویسنده : عقیق | نظر

ازکارخیردلسردمشو+حدیث ازعلی«ع»باتوضیح کوتاه+آیت الله سعادت میرقد


Related image

 


*** سخنی گهربار از مولا امیرالمؤمنین (عَلَیهِِ السَّلامُ)  در ترغیب به نیکوکارى و دلسرد نشدن از کار خیر  :

قالَ عَلِیُُّ (عَلَیهِِ السَّلامُ) : – لایُزَهِّدَنَّکَ فِى الْمَعْرُوفِ مَنْ لا یَشْکُرُهُ لَکَ ، فَقَدْ یَشْکُرُکَ عَلَیْهِ مَنْ لا یَسْتَمْتِعُ بِشَىْء مِنْهُ  وَ قَدْ تُدْرِکُ مِنْ شُکْرِ الشّاکِرِ اَکْثَرَ مِمّا اَضاعَ الْکافِرُ ، «وَاللّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنینَ».

 
ناسپاسی کسی که  سپاس نیکیت را بجا نمی آوَرَد بى رغبت و دلسرد نکند ترا در احسان و نیکى کردن نسبت به دیگران و در انجام هر کاری که معروف و خیر محسوب می شود   زیرا کسی (یعنی خداوند) از تو سپاسگزاری و قدر دانی و تشکر می کند و به تو پاداش می دهد که هیچ نفع و بهره ای از آن نیکی نمی برد و تو از سپاسِ سپاسگزار(که خداوند است) درک می کنی و بدست می آوری بیش از آنچه  ناسپاس و کفران کننده  از بین برده و ضایع و تباه کرده است و خداوند نیکوکاران را دوسـت دارد .وَ اللَّهُ یُحِبُّ الْمُحْسِنینَ .سوره آل عمران آیه 148 ..

اگر کار نیک و خدمتی نسبت به دیگران انجام دادی و آنها در مقابلِ نیکی تو  ناسپاسی و ناشُکری کردند و خدمت و یا خدمات و نیکی های تو را  نادیده گرفتند و با ناسپاسی ضایع و تباه کردند ، نگران مباش و صبر پیشه کن و از انجام کار خیر و خدمت کردن دلسرد و خسته مشو بلکه خوشحال باش زیرا که خداوند حکیم و مهربان از تو قدرشناسی و تشکر می کند و خیلی بیشتر از آنچه ناسپاس ها ضایع و تباه کردند به تو عنایت می فرماید و بدان پروردگارت که ناظر همه اعمال است هیچگاه اجر نیکوکاران را ضایع نمی سازد :وَ اصْبِرْ فَإِنَّ اللَّهَ لا یُضیعُ أَجْرَ الْمُحْسِنینَ . و شکیبایی کن ، که خداوند پاداش نیکوکاران را ضایع نخواهد کرد . سوره هود آیه 115 . . و نیز در سوره کهف آیه 30  در باره حقشناسی و قدر دانی از کارهای مؤمنین نیکوکار چنین فرموده است :  إِنَّ الَّذینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ إِنَّا لا نُضیعُ أَجْرَ مَنْ أَحْسَنَ عَمَلاً .  مسلّماً کسانی که ایمان آوردند و کارهای شایسته انجام دادند ، ما پاداش نیکوکاران را ضایع نخواهیم کرد .

 

 


[ منابع : نَهجُ البَلاغَه سیّد علی نقی فَیضُ الأِسلام حِکمت 195  و نَهجُ البَلاغَه با ترجمه استاد شیخ حسین انصاریان حِکمت 204  و نَهجُ البَلاغَه صُبحی صالِح ، ص505 . ]

 

** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی

 





تاریخ : دوشنبه 98/1/5 | 10:52 صبح | نویسنده : عقیق | نظر


  • paper | عصر آدینه | فروش بک لینک ارزان
  • بک لینک با کیفیت | خرید Backlinks