اردیبهشت 96 - حضرت آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

انتخاب دکتر حسن روحانی مبارک+ پیروز واقعی ملت شریف+96

 

نتیجه تصویری برای چهره شاد رهبر خامنه ای

***نسیم معرفت***

به نام خدا

سلام بر
حضرت ولیّعصر (عَجَّلَ اللهُ تَعالَی فَرَجَهُ الشَّریفَ)

سلام بر مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه ای

سلام بر ملت شریف و فهیم و انقلابی ایران

انتخاب دکتر حسن روحانی  از سوی ملت ایران به عنوان دوازدهمین رییس جمهوری ایران اسلامی را به همگان تبریک عرض می کنم و طبق فرمایش مقام معظم رهبری حضرت آیت الله العُظمی امام خامنه ای  پیروز واقعی ملت شریف و انقلابی و بابصیرت ایران است. حضرت آیت الله سید ابراهیم رئیس الساداتی معروف به رئیسی با حضور خود در عرصه انتخابات موجب رونق و شکوفایی عرصه انتخابات شد و به وظیفه شرعی و انقلابی خویش عمل نمود و حق مطالبه در ریشه کنی فساد و تبعیض و  برخورد با عوامل نفوذی و مانند آن (با درایت و هوشیاری)  پیوسته پابرجا خواهد بود   . اکنون وقت آن است که همه با هم با صمیمیت و برادری بدور از نزاع های ویرانگر در جهت اعتلاء کشور و خدمت به مردم و همکاری با دولت دوازدهم در راستای تقویت نظام و رهبری و رفع فساد و مشکلات اقتصادی و ... خالصانه ، فداکاری و کوشش نماییم .

سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی

30 اردیبهشت 1396
روز شنبه
https://telegram.me/nasimemarefatsaadat

** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی




تاریخ : شنبه 96/2/30 | 12:59 عصر | نویسنده : عقیق | نظر

سخنانی کوتاه ازآیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+...

***نسیم معرفت***


به نام خدا

سخنانی کوتاه و پُرمحتوی ازحضرت آیت الله سید اصغرسعادت میرقدیم لاهیجی  

1-  بیناییِ حقیقی به بصیرت است نه به بَصَر . آن که دو چشم سر دارد دامنه دیدش محدود است و آن که چشم دلش باز است نگاه او به وسعت همه هستی است .

2- دلی که در آن عشق نباشد تاریک خانه است .

3- آدمی هم می تواند پرواز کند لکن با بال عشق .

4- انسان شاه بیت آفرینش است .

5- دنیا نزد عارف لُنگ حمّام است که به ضرورت از آن مُتمتِّع می شود .

6- حسرت آن خُورَد که از عمر و زندگی بهره نَبَرد .

7- قرارگاه دل آدمی ذِکرُالله است . قَولُهُ تَعالَی : الَّذینَ آمَنُوا وَ تَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُمْ بِذِکْرِ اللَّهِ أَلا بِذِکْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ ( سوره رعد آیه 28)

8- خُرد شدن در کارهای خُرد از کم خِرَدی است .

9- در گلزارِ دل نغمه یار خوش است .

10- کسی که دل گنجشکی دارد قرار ندارد .

11- در آشفته بازار ریاکاری  دل بی ریا خریدارم .

12- از ابر خُشک توقُّعِ بارش نیست .

13- با نردبان پوسیده بالا مرو که سخت آسیب بینی .

14- اگر آدمی را صبر نباشد در آسیاب حوادث  خُرد می شود .

15- عقربه زندگی را به سوی خدا بچرخان تا زندگیت معنی پیدا کند .

16- بر صفحه دل باید نگاشت که : فقط خدا و بس .  قَولُهُ تَعالَی : حَسْبُنَااللَّهُ وَ نِعْمَ الْوَکیلُ ( آل عمران آیه 173)

17- دل آدمی آیینه جمال حضرت حق است  که به انوار الهی مُشعشَع می شود به شرطی  که به غُبار گناه و معصیت منکوس نگردد .

18- عمده تنازُعات بنی آدم بر سوء تفاهمات است که منشأ آن هم تسویلات شیطانی است .

19- هر بند و ریسمانی ممکن است گُسسته گردد مگر ریسمان الهی که ناگسستنی است . قَولُهُ تَعالَی :وَ اعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللَّهِ جَمیعاً وَ لا تَفَرَّقُوا وَ اذْکُرُوا نِعْمَتَ اللَّهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنْتُمْ أَعْداءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْواناً وَ کُنْتُمْ عَلی‏ شَفا حُفْرَةٍ مِنَ النَّارِ فَأَنْقَذَکُمْ مِنْها کَذلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمْ آیاتِهِ لَعَلَّکُمْ تَهْتَدُونَ  ( آل عمران  آیه 103 )

20- از استمرار غفلت برحَذَر باش که   موجب غلاف دل است و دلی که در غلاف باشد از درک حقیقت باز ماند و صاحب چنین دلی در دنیا و آخرت زیانکار است . قَولُهُ تَعالَی :وَ قالُوا قُلُوبُنا غُلْفٌ بَلْ لَعَنَهُمُ اللَّهُ بِکُفْرِهِمْ فَقَلیلاً ما یُؤْمِنُونَ( سوره بقره آیه 88 )

21- در مکتب هوای نفس ، جز درس گمراهی حاصل نشود .

22- یکی از عجایب حال آدمی آن است که پندارد آنچه بجا آرد کیفر ندارد .

23- همه عوالِم هستی و وجود  (اعم از مادیّات و مجردات بغیر از وجود حضرت حق سبحانه وتعالی ) در پرتو نورانیت حقیقت محمدیَّه (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلهِ وَسَلَّمَ)   و ذوات مُقدّسه معصومین ( علیهم السلام ) قراردارند و اگر آنی از این نورانیت خارج گردند همه عوالِم هستی در تاریکی محض  و فنا فرو می روند .

24- طوفان هوای نفس اگر شدّت بگیرد از همه طوفان ها مخرّب تر است .

25- جوانان گل های خوشبو و بانشاط و طراوتی هستند که اگر از آنان مراقبت نشود پژمرده می شوند.

26- اُفُق اندیشه و فکر عارف  به وسعت همه هستی است .

27- غیر خدا را  در دل جا دادن جفای به دل است .

28- بر درب ورودی دل باید نوشته شود : غیر خدا ممنوع

29-  آدمی هم نیازمند تنظیم و تراز کردن و بالانس است بلکه تراز نمودن و بالانس آدمی ضروری تر است . اگر انسان تراز و بالانس نشود کجی او از هرچیزی خطرناک تر می باشد .

30- ضعف آدمی همین بس که در هر شبانه روز ویا کمی بیشتر  :  1- نمی تواند که نخورد و نیاشامد 2- نمی تواند که نخوابد 3- نمی تواند قضای حاجت نکند .

31- آدم خودبین در خود می سوزد  و نتیجه خود خواهیش به مُحاق رفتن خود است .

32- کِشتی هوای نفس جز غرق شدن و هلاکت نتیجه ای ندارد .

33- دنیا دانشگاه بزرگ درس و تربیت است . هرکس در این دانشگاه تربیت نشود در سرای آخرت زیانکار است .

34- بدترین انسداد ، انسداد باب دل است . قَولُهُ تَعالَی :  وَ قالُوا قُلُوبُنا غُلْفٌ ( سوره بقره آیه 88 ) .

35-  اگر می خواهی  دَور بگیری و رشد کنی باید دَور خیلی از چیزها را قلم بگیری .

36- شادی و لبخند  و محبت  ، هدیه های  الهی هستند  . با لبخند و محبت ، دل ها صید می گردد . دل ها ، عاشق و شیدای محبتند .

37- دنیا سرای عبور است نه غرور .  اهل غرور  ، نیز روزی   به  گور می رسند .

38- هر کس در بند آن است که خواهان آن است . در بند آنی که خواهان آنی .

39- هرکه با بدان نشیند  زیان بیند .

40- نیایش ، پیرایشِ روح از آلایش ها است .

41-  نماز واقعی ، بهشتِ نقد مؤمن است .

42- هرگاه گمان کنی که از دیگران بهتری  آغاز سرازیری تُست  و هرگاه خود را کوچکتر از دیگران بدانی  بدان که شروع سرافرازی تُست .

42- 

بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ

یَا اَیُّهَا الفُضَلاءِ وَ الأَحِبّاءِ الکِرامِ

اَقُولُ لَکُم کَلاماََ جَیّدا فَخُذُوهُ جَیِّداََ

اَلأَرواحُ ثَلاثَة :

رُوحُُ یُبغِضُکَ شَدیداََ وَ رُوحُُ یُحِبُّکَ شَدیداََ وَ رُوحُُ مُتَوَسِّطُُ بَینَ الحالَتَینِ

مَن یُبغِضُکَ شَدیداََ تامّاََ عالِماََ وَ قاصِداََ لایُحِبُّکَ اَبداََ اِلاّ بِالأِعجازِ

وَ مَن یُحِبُّکَ شَدیداََ تامّاََ عامِداََ وَ عالِماََ لایُبغِضُکَ اَبَداََ

وَ مَن کانَ مُتَوَسِّطُ الحالَتَینِ فَهُوَ کَثیرُُ فَحالُهُ مُعَلّقُُ بِالأَحوالاتِ وَ الحَوادِثِ المُختَلِفَةِ

فَکُن کَیِّساََ فِی المُعاشَرَةِ بِالنِّسبَةِ اِلَی مُتَوَسِّطِ الحالِ وَ لاتَجعَل نَفسَکَ فِی مَوضِعِ العَداوَةِ

اَلسَّیِّد اَصغَر السَّعادت المیرقدیم الاهیجی

2 / 2 /  1394


ترجمه :

به نام خداوند بخشایشگر مهربان

ای گروه فضلاء ودوستان بزرگوار.

کلام نیک ونغزی به شما عرض می نمایم پس به نیکی آن را دریافت کنید

ارواح (قلوب و دل ها) سه دسته هستند:

 روح وقلبی که شدیدا با تو دشمنی دارد و روح ودلی که شدیدا به تو عشق ومحبت دارد و روح وقلبی که بین این دو حالت قرار دارد.

 واما کسی که از روی قصد ونیت وآگاهانه  ، شدیدا  وبه نحو کامل با تو بغض ودشمنی  می کند هیچگاه تو را دوست نخواهد داشت مگر اینکه معجزه ای رخ دهد

وکسی که از روی قصد ونیت وعلم وآگاهی ، به شدت وبه نحو کامل به تو محبت می ورزد هرگز با تو بغض و دشمنی نمی نماید.

وکسی که حالش بین این دوحالت باشد پس چنین افرادی بسیارند و حال چنین کسانی معلّق ودر گرو حالات وحوادث مختلفه است.

پس نسبت به کسی که دوستی ودشمنی اش با تو معلوم نیست( متوسّط الحال است)  زیرکانه وهوشمندانه رفتار کن وخودت را در موضع دشمنی قرار نده.


43-  شخصیت آدمی وقتی به فراز آید وجان به تعالی واهتزاز آید که سلوک تواضع به اقتدار وعزت درپیش گیرد وجامه مذموم کبر برخود نگیرد وباد نخوت وغرور به غبغب نیندازد. آنکه جامه ننگین تکبر بپوشد نگون بخت است وبه وهم وخیال ، خویش را خوشبخت پندارد در حالی که جامه کبریایی فقط خداوند سبحان را سزاوار است وهرکس این جامه بپوشد رسوا شود وخدای از او بیزار است.  هرکه کبر خواهد سروری نیابد.

44- آدمی باید خویشتن را به کم حرفی بیاراید تا درونش صفا آید . کم گوی گزیده گوی چون دُرّ .

45-   شراره حقیقت هنگامی برشراشر وجوت مستولی می شود که تشنه حقیقت باشی و شراب حقیقت را با عشق تَجرُّع نمایی.

توضیح :

  (تَجَرُّع یعنی جُرعه جُرعه و به تدریج...)

برخی افراد به جهت ظرفیت بالایی که برخاسته از شناخت والا و درک عمیق  و عنایت الهی می باشد ، جام حقیقت را یک باره می نوشند  و به حق و حقیقت می رسند که اینان به غایت اندکند و برخی دیگر چاره ای جز تَجَرُّع ندارند  و کم کم  به حقیقت راه می یابند  که گروه اینان بسیارند و برخی نیز به یک باره از حقیقت اِعراض می کنند که تعدادشان قلیل است و برخی نیز به تدریج به مرحله  استنکاف و انکار  حقیقت می رسند که تعداد اینان نیز بسیارند . خوشا آنان که به یکباره و یا به تَجَرُّع به حق و حقیقت  راه می یابند .

45- قول خالی از اشکال وبرخوردار از سَداد در باب سخن گفتن ، همان اعتدال در سخن است درموضع خودش.گهی سخن کوتاه گویاتر وبه درایت نزدیکتر است وگاه سخن دراز که مفید فائده باشد ، ضرورت است .


46- جنس آدمی از همه اجناس عالم عجیب تر و شگفت آورتر است. هرجنسی را می توان شناخت جز جنس آدمی که به آسانی قابل شناخت نیست ...


47-[کسانی که عبد خالص پروردگارهستند بر دل ها حکومت می کنند]

48- هویّت آدمی در اُفُقِ اندیشه اوست . هرچه دامنه اندیشه بلند و وسیع باشد به همان اندازه از تنگ نظری فاصله پیدا می کنیم .



**حضرت آیت الله سید اصغرسعادت میرقدیم لاهیجی 

**********************************************

 
**سخنانی کوتاه از آیت الله سید اصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+وبلاگ آیت الله قنبر مشفق لاهیجانی

**سخنانی کوتاه  ازآیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم+نسیم ادب


**سخنانی کوتاه  ازآیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+یادداشت های استاد سعادت میرقدیم

**سخنانی کوتاه  ازآیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+نسیم معرفت


**سخنانی کوتاه  ازآیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+سایت حکیم زین العابدین عسکری گیلانی لشت نشایی

** سخنانی از آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+وبلاگ روستای سادات محله بوجایه-لاهیجان

**سخنانی کوتاه ازآیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+... وبلاگ ...





تاریخ : یکشنبه 96/2/17 | 4:34 عصر | نویسنده : عقیق | نظر

آیا با دشمنان اسلام و دین می توان مذاکره نمود؟.....

نتیجه تصویری برای مرگ بر آمریکا

***نسیم معرفت***

سؤال :

آیا طبق آیات سوره طه و سوره قصص که ماجرای حضرت موسی ع و فرعون را بیان می کند می توان گفت که مذاکره با دشمنان اسلام و دین اشکالی ندارد ؟


اصل و اساس برنامه های انبیاء بویژه آینن و تعالیم اسلام و دین پیامبر (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلهِ وَسَلَّمَ)   بر بینش و معرفت و شناخت  و روشنگری و دعوت به توحید است لذا همه انبیاء (علیهم السلام ) مردم را به معرفت پروردگار و تسلیم در برابر او فرا می خواندند و این اصل در همه حال از سوی انبیاء دنبال می شد چه آن زمانی که  قدرت و حکومتی نداشتند(که غالبا چنین بود و انبیاء قدرت و حکومت نداشتند) و چه آن زمان که قدرت و حاکمیتی داشتند که مواردش بسیار اندک بود . اینکه خداوند امر می کند که حضرت موسی  (عَلَیهِ السَّلامُ) با فرعون سخن بگوید این مساله را نمی توان به عنوان مذاکره با فرعون قلمداد نمود بلکه با توجه به قدرت و غلبه فرعون بر مردم بنی اسرائل و اینکه او ندای (أَنَا رَبُّکُمُ الْأَعْلی آیه 24 سوره نازعات ) سر می دهد  و طغیانگری را به حد اعلی رسانید و  مردم را به انحراف و بردگی و بندگی خود  کشانید ،  براین اساس  ، خداوند جهت شکستن سیطره و طغیانگری او و روشن شدن انحراف او نزد مردم ، به موسی  و  هارون (علیهما السلام)  می فرماید :اذْهَبا إِلی‏ فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغی  آیه 43 سوره طه.... * فَأْتِیاهُ فَقُولا إِنَّا رَسُولا رَبِّکَ فَأَرْسِلْ مَعَنا بَنی‏ إِسْرائیلَ وَ لا تُعَذِّبْهُمْ قَدْ جِئْناکَ بِآیَةٍ مِنْ رَبِّکَ وَ السَّلامُ عَلی‏ مَنِ اتَّبَعَ الْهُدی آیه 47 سوره طه .*  قالَ سَنَشُدُّ عَضُدَکَ بِأَخیکَ وَ نَجْعَلُ لَکُما سُلْطاناً فَلا یَصِلُونَ إِلَیْکُما بِآیاتِنا أَنْتُما وَ مَنِ اتَّبَعَکُمَا الْغالِبُونَ آیه 35 سوره قَصص . بسوی فرعون بروید که او طغیان کرده است 43 سوره طه  پس نزد او (فرعون) بروید و به او بگویید که ما دو فرستاده از جانب پروردگار تو هستیم ، بنی اسرائیل را با ما روانه کن و عذابشان مکن ، ما به تحقیق با معجزه ای از جانب پروردگارت آمده ایم و درود بر آنکس که ازهدایت پیروی کند .  آیه 47 سوره طه   * بزودی بازوان تو را بوسیله برادرت محکم ( و نیرومند ) می کنیم ، و برای شما سلطه و برتری قرار می دهیم و به برکت آیات ما ، بر شما دست نمی یابند شما و پیروانتان پیروزید . آیه 35 سوره قَصص .

در این آیات کاملا پیداست که حضرت موسی ع  و هارون ع  از طرف خداوند مأمور هستند که با حفظ و ملاحظه جوانب امور با فرعون احتجاج نمایند و با منطق و استدلال و ارائه اعجاز ، طغیانگری فرعون را کنترل کنند و در این برخورد نیز استقلال و حریت و عزت خود را به فرعون نشان دادند . پس  می توان برخورد موسی ع و هارون ع با فرعون را به عنوان یک  مناظره و احتجاج بارز تلقی نمود تا حقیقت بر مردم بنی اسرائیل و دیگران روشن گردد . به این نکته نیز باید توجه داشت که  با توجه به اینکه فرعون از یک قدرت و حاکمیت فوق العاده ای  برخوردار بوده  و طبعا برخوردهای موسی ع و هارون ع با فرعون در جامعه آن زمان بازتاب  می داشت لذا این محاجَه و احتجاج  با فرعون اثر گذار بوده و حضرت موسی در این باره نهایت استفاده را نمود و خیلی حقایق را برای مردم آن زمان و حتی خواص فرعون  و دیگران روشن نمود  تا جایی که سَحَره فرعون که در سحر بسیار ماهر بودند وقتی که اِعجاز حضرت موسی ع را دیدند با وجود همه تهدیدهایی که از سوی فرعون اعمال می شد به حضرت موسی ع ایمان آوردند و باکی از تهدید ها نداشتند .  از آیات 43 تا 73 سوره طه  و نیز از آیات 31 تا 41 سوره قَصص همین معنی( مناظره و احتجاج بارز جهت روشنگری برای مردم و کنترل طغیانگری فرعون و ... ) استفاده می شود .....

مذاکره با دشمنان اسلام و قرآن درصورتی که  مصلحت عمومی مسلمین اقتضاء نماید با حفظ عزت و کرامت  فقط در شرایط خاصی جایز شمرده می شود  و در غیر آن جایز نیست .


سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی

 

** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی

 

 



تاریخ : جمعه 96/2/15 | 7:56 عصر | نویسنده : عقیق | نظر

تَذکِرَةُُ لِلمُتَکبِّرین وَالمَغرُورِین+تذکربرای متکبران و مغرو

نتیجه تصویری برای آدم متکبر و مغرور

***نسیم معرفت***

بِسمِ اللهِ القادِرِ المُتَعالِ العَزیزِ القَهّارِ

تَذکِرَةُُ لِلمُتَکَبِّرِینَ وَ المَغرُورِینَ

تَذکِرَةُُ لِلمُتَکبِّرین وَ المَغرُورِین

یا اَیُّهَا المَغرورُ والمُتکبِّرُ لِماذا غَرَّتْکَ الحیوةُ الدُّنیا والأَمانِیُّ و لِماذا تَغُرُّ و تَغتَرُّ و تَفتِنُ بِدارالغُرور و لِماذا تَتَکَبَّرُ و تَتَفاخَرُ بِمالِکَ و جَمالِکَ و عِلمِکَ و مَقامِکَ و ...  وَاعلَم و انتَبِه اَنَّ بَدأَ تَکَوُّنِکَ و وُجودِک بعدَ الطِّینِ و التُّراب ، یکونُ بالنُّطفَة و مِن مَنِیِِ یُمْنی . کما قال اللهُ تَبارَکَ وَ تَعالَی فی سورةِ القیامة :أَ لَمْ یَکُ نُطْفَةًمِنْ مَنِیٍّ یُمْنی‏  و فی سورةِ النَّحل : خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ نُطْفَةٍ فَإِذا هُوَ خَصیمٌ مُبینٌ  و فی سورة الأنسان(اَلدَّهر): هَلْ أَتی‏ عَلَی الْإِنْسانِ حینٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ یَکُنْ شَیْئاً مَذْکُوراً  * إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشاجٍ نَبْتَلیهِ فَجَعَلْناهُ سَمیعاً بَصیراً .  و هذه الکلمة (  النطفة) ذُکِرَت بِاکثرَ مِن عَشرةِ مَرّاتِِ فی القرآن الکریم (اِثنَتا عَشرَةَ مَرَّهََ)  و فی هذا الامر (ذِکر لَفظةِ النطفة فی مَوارِدَ عدیدةِِ من آیات الله الحکیم ) ، تَنَبُّهُُ و تَنبیهُُ و تَذکارُُ للأنسان المتکبِّرِ المغرورِ الغافل المفتونِ المُغتَرِّ بماله و جماله و علمه و مقامه و عنوانه و شُهرته و سیّارتِهِ و داره و ... و مَعنَی کلمةِ النُّطفة اِمّا : اَلماءُ الصّافی قلیلا او کثیرا کما ذُکِرَ فی کُتُب اللغة کالمفردات الراغب(فی اللغات القرآنیة) والصِّحاح و الأقرب و رُوِی عن الباقر (علیه السلام) :   اَلنُّطفَةُ تَکونُ بَیضاءَ مِثلَ النُّخامَةِ الغَلیظَةِ فَتَمکُثُ فِی الرَّحِمِ إذا صارَت فیهِ أربَعینَ یَوماً ، ثُمَّ تَصیرُ إلى عَلَقَةٍ ،  او معناها شَئُُ یُسَمّی بِأِسپِرماتُوزُیید فی الزوج والمَرءِ و جنسِ المذکر و الأُووُل فی الزوجة والمرئة و جنس المؤنّث و یُقال بها المَنِیّ  فی العُرف مسامحةََ  من باب تسمیةِ الکُل(اَلمَنِیّ) عَلَی الجزء (اَلنُّطفَة) و یُقالُ بِها الماءُ المَهین و ماءُُ دافِق و ... فی القرآن الکریم .
ونِعمَ ما قیل بالفارسیه :

آنکه شده ساخته ز آب منی
نیست سزاوار مقام منی
لاف منیت زکسی درخور است
کو صمد است و همه جایش پر است

وَ اعلَم اَنَّ آخِرکَ و انتِهائَکَ یَنتهِی بِالجِیفة النَّتنَی و نِعمَ ما قال مولانا امیرالمومنین
(عَلَیهِ السَّلامُ)  : مَا لِابْنِ آدَمَ وَ الْفَخْرِ- أَوَّلُهُ نُطْفَةٌ وَ آخِرُهُ جِیفَةٌ- وَلَا یَرْزُقُ نَفْسَهُ وَ لَا یَدْفَعُ حَتْفَهُ.
یا ایُّهَا المَغرورُ و المُتَکبِّرُ قُل ماذا فی جُمجُمَتِکَ و رَأسِکَ و مُخِّکَ؟!  اَجُمجِمَ لَکَ هذِهِ  المَطالب و الکلمات و الآیات المذکورة ؟!  کَلّا بَل اَنتَ تَجاهَلتَ .   اَتزعَمُ اَنتَ اَنتَ؟!  اَتَزعَمُ اَنَّکَ شَدیدُُ و قویمُُ و قویُُّ و جَسیمُُ و ذُومالِِ و مُکنةِِ و جَمالِِ و مَقامِِ و مَنصبِِ و شهرةِِ و عنوانِِ ...؟
هَبْ کُلَّ ما زَعَمتَهُ صَحیحُُ لکِنَّ  اَتَغتَرَّ و تَفتَخِرُ بهذه الأمور الفانیة .  واعلم اَنَّ کلها فتنةُُ و امتحانُُ و ابتلاءُُ لَکَ . قال الله الحکیم فی سورة الکهف :  إِنَّا جَعَلْنا ما عَلَی الْأَرْضِ زینَةً لَها لِنَبْلُوَهُمْ أَیُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً  و فی سورة الحَدید : اعْلَمُوا أَنَّمَا الْحَیاةُ الدُّنْیا لَعِبٌ وَ لَهْوٌ وَ زینَةٌ وَ تَفاخُرٌ بَیْنَکُمْ وَ تَکاثُرٌ فِی الْأَمْوالِ وَ الْأَوْلادِ کَمَثَلِ غَیْثٍ أَعْجَبَ الْکُفَّارَ نَباتُهُ ثُمَّ یَهیجُ فَتَراهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ یَکُونُ حُطاماً وَ فِی الْآخِرَةِ عَذابٌ شَدیدٌ وَ مَغْفِرَةٌ مِنَ اللَّهِ وَ رِضْوانٌ وَ مَا الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلاَّ مَتاعُ الْغُرُورِ.

وفی سورة آل عمران : زُیِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَواتِ مِنَ النِّساءِ وَ الْبَنینَ وَ الْقَناطیرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ وَ الْخَیْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَ الْأَنْعامِ وَ الْحَرْثِ ذلِکَ مَتاعُ الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ اللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ @ قُلْ أَ أُنَبِّئُکُمْ بِخَیْرٍ مِنْ ذلِکُمْ لِلَّذینَ اتَّقَوْا عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتٌ تَجْری مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدینَ فیها وَ أَزْواجٌ مُطَهَّرَةٌ وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ وَ اللَّهُ بَصیرٌ بِالْعِبادِ 

وَاعلَم اَنَّ کُلَّ اِنسانِِ عاقِلِِ مُکلَّفِِ ، لایَزال فی مَعرَضِ الأِمتحان و الأِبتلاء و التکلیف و ما یُترَکُ سُدیً. قال اللهُ تَبارَکَ وَ تَعالَی فی سوره القیامة : أَ یَحْسَبُ الْإِنْسانُ أَنْ یُتْرَکَ سُدیً.
یا اَیُّهَا الغافِل واللّاصِق بعالم المُلکِی و النّاسُوتِی و الحَیوانِیّ ما خَلَقَکَ اللهُ تَعالَی لِأَن تَکونَ لاعِباََ و
لاهِیاََ و لاغِیاََ و عابِثاََ  و غافِلاََ و مَغروراََ و مُتکبِّراََ و مُختالاََ و مُحتالاََ و عاکِفاََ فی حدودِ الحَیوانیّة و البَهیمِیّة و البَهائمِ. ولاتَکُن مصداقَ هذِهِ الآیات : ذَرْهُمْ یَأْکُلُوا وَ یَتَمَتَّعُوا وَ یُلْهِهِمُ الْأَمَلُ فَسَوْفَ یَعْلَمُونَ (سورهُ الحجر الآیة 3)  ،  فَذَرْهُمْ یَخُوضُوا وَ یَلْعَبُوا حَتَّی یُلاقُوا یَوْمَهُمُ الَّذی یُوعَدُونَ (سورة المعارج الآیة 42)
و نِعمَ ما قِیلَ بالفارسیة لوصف بعضِ الأَفرادِ المُنغَمِر فی الأکل و الشُّرب والأِلتِذاذ النَّفسانیّ و الحَیوانیّ :

 چو کرمی کو میان به نهان است
زمین وآسمان او همان است

وَ اعلَم وَ انتَبِه یا ایُّها المغرور و المتکبر بِأنَّکَ فی حینِِ مِنَ الأَحیانِ و یَوماَ من الأیام فی کَتمِ العَدَمِ و  لم تَکن شئا مذکوراَ  . قال الله الحکیم فی سورةِ الأنسان الآیة 1  : هَلْ أَتی‏ عَلَی الْإِنْسانِ حینٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ یَکُنْ شَیْئاً مَذْکُوراً  و کُنتَ یوما  من الأیِام فی بَطنِ اُمِّکَ فِی نهایةِ ضَعفِِ لم تَقدِر عَلَی شئِِ و ضَعفُکَ فی ذاک الحِینِ ، ضِعفُُ مُضَعَّفَةُُ  و اَنتَ اُقِمتَ هُناکَ فی ظُلُماتِِ مُختَلِفَة  کما قال الله الحکیم فی سورة الزُّمَر الآیة 6  ... یَخْلُقُکُمْ فی‏ بُطُونِ أُمَّهاتِکُمْ خَلْقاً مِنْ بَعْدِ خَلْقٍ فی‏ ظُلُماتٍ ثَلاثٍ ذلِکُمُ اللَّهُ رَبُّکُمْ .. . غَذاءُکَ و قُوتُکَ و قُوَّتُکَ فی الرَّحِمِ و فی ذاک الاحیان و الأَیام ، دَمُُ قَذِرَةُُ و نَجسَةُُ و قَدتَقَلَّبتَ و تَدَحرَجتَ و جَریتَ فی الغِشاء المایی والمَشیمة والرّحِم فی کل لیل و نهار و فی کل ایام الحمل حتی بَلغتَ فی بَطنِ اُمِّکَ بِتِسعَة اَشهُرِِ وَ نَیِّفِِ و بعد تَطَوُّراتِِ و تَحَوُّلاتِِِِ کما اشیر الیها فی سورة المومنون : ثُمَّ جَعَلْناهُ نُطْفَةً فی‏ قَرارٍ مَکینٍ @ ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظاماً فَکَسَوْنَا الْعِظامَ لَحْماً ثُمَّ أَنْشَأْناهُ خَلْقاً آخَرَ فَتَبارَکَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخالِقینَ  ،  صِرتَ مُنتقلا مِن عالَم الجَنینی  المُسَمَّی بِالعالمِ العَجیب  و مِن بَطنِ اُمِّکَ  بَعدَ حَملِها ایّاکَ  وَهناََ عَلَی وَهنِِ وَ ضَعفاََ عَلَی ضَعفِِ کما اُشیرَ الیه  فی سورة اللُّقمان : حَمَلَتْهُ أُمُّهُ وَهْناً عَلی‏ وَهْنٍ   ،  اِلَی دارِ غُرورِِ و اغترارِِ و مَحلِّ مُستَودَعِِ و مَجازِِ  و قال علی ع :   ...  أَیُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا الدُّنْیَا دَارُ مَجَازٍ وَ الآخِرَةُ دَارُ قَرَارٍ  فَخُذُوا مِنْ مَمَرِّکُمْ لِمَقَرِّکُمْ و قال (ع ) ایضا : اَلدُّنْیَا تَغُرُّ وَ تَضُرُّ وَ تَمُرُّ .    
و بعد سُقُوطِکَ و هُبُوطِکَ و انتِقالِکَ عَنِ الرَّحِمِ مِن ناحیةِ رَأسِکَ الی الدنیا و کنت فی ذاک الحال مَشحونا و مَحفوفا و مَصحوبا بالأَقذار المُهَوِّعَة ، و بعد الورود فی هذاالعالم المُسمّی بالدُّنیا والمَحفوفُ بالمرارةِ والحلاوةِ والضرّاءِ و السَّراء والحُزن و السرور والسُّقوط والصُّعود والوحشةِ والأُنسِ والحَرب والصُّلح والأِنفصال والاتصال والضِّحک والبُکاءِ والحُبِّ و البُغض والأِرتفاع و الحَضیض والحقِّ والباطلِ  والحَقُّ یَدمَغُ الباطِلَ ان شاءَ اللهُ و غیر ذلک ...  و بعد الأِنتقال الی الدنیا بأَوصافِها  ، بَداتَ فی سَیرِِ آخَرَ و سِرتَ سَیراََ تَطَوُّرِیّاََ مُتمایِزا مِن سَیر الجَنینِی و البَطنِی حَتّی بَلَغتَ بِحَدِّ الأَشُدِّ و البُلوغِ و الرُّشدِ والقُدرةِ  کما فی سورة الحج :  یا أَیُّهَا النَّاسُ إِنْ کُنْتُمْ فی‏ رَیْبٍ مِنَ الْبَعْثِ فَإِنَّا خَلَقْناکُمْ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ مِنْ نُطْفَةٍ ثُمَّ مِنْ عَلَقَةٍ ثُمَّ مِنْ مُضْغَةٍ مُخَلَّقَةٍ وَ غَیْرِ مُخَلَّقَةٍ لِنُبَیِّنَ لَکُمْ وَ نُقِرُّ فِی الْأَرْحامِ ما نَشاءُ إِلی‏ أَجَلٍ مُسَمًّی ثُمَّ نُخْرِجُکُمْ طِفْلاً ثُمَّ لِتَبْلُغُوا أَشُدَّکُمْ وَ مِنْکُمْ مَنْ یُتَوَفَّی وَ مِنْکُمْ مَنْ یُرَدُّ إِلی‏ أَرْذَلِ الْعُمُرِ لِکَیْلا یَعْلَمَ مِنْ بَعْدِ عِلْمٍ شَیْئاً

یا ایها المغرور و المتکبر ان کُنتَ عالما او جاهلا او غنیا او فقیرا او قویّا او ضعیفا او ذاجمالِِ و منصبِِ و مقامِِ و عنوانِِ فَاعلَم اَن لا مَفَرَّ لَکَ مِن مَخالِبِ المَنِیَّةِ و اَنَّ المَوتَ و القبر اَمامَکَ و نِعمَ ما قال تَبارَک و تَعالَی فی سورة النساء : أَیْنَما تَکُونُوا یُدْرِکْکُمُ الْمَوْتُ وَ لَوْ کُنْتُمْ فی‏ بُرُوجٍ مُشَیَّدَةٍ  و فی سورة آل عمران : کُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ وَ إِنَّما تُوَفَّوْنَ أُجُورَکُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ فَمَنْ زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَ أُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فازَ وَ مَا الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلاَّ مَتاعُ الْغُرُورِ و فی سورة الرحمن : کُلُّ مَنْ عَلَیْها فانٍ * وَ یَبْقی‏ وَجْهُ رَبِّکَ ذُو الْجَلالِ وَ الْإِکْرامِ  و نِعمَ ما قالَ الشیخُ الأَجَلُّ السَّعدِی الشِّیرازی بِالفارِسیّةِ :
جهان ای برادر نماند به کس
دل اندر جهان آفرین بند وبس
مکن تکیه برملک دنیا و پشت
که بسیار چون توپرورد و کشت
چو آهنگ رفتن کند جان پاک
چه بر تخت مردن چه بروی خاک

 
و اَیضاََ  قال : هرچه نپاید دلبستگی نشاید


یا اَیُّهَا الأِنسانُ و یا اَیُّهَا المُتَکَبِّرُ و المَغرُورُ  أِقرَأ هذِهِ الآیاتِ تَدَبُّراََ :

** یا أَیُّهَا الْإِنْسانُ ما غَرَّکَ بِرَبِّکَ الْکَریمِ ( سورة الأنفطار -الآیة 6)
**یا أَیُّهَا النَّاسُ اتَّقُوا رَبَّکُمْ وَ اخْشَوْا یَوْماً لا یَجْزی والِدٌ عَنْ وَلَدِهِ وَ لا مَوْلُودٌ هُوَ جازٍ عَنْ والِدِهِ شَیْئاً إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ فَلا تَغُرَّنَّکُمُ الْحَیاةُ الدُّنْیا وَ لا یَغُرَّنَّکُمْ بِاللَّهِ الْغَرُورُ. (سورة اللُّقمان-الآیة 33)

** یَعِدُهُمْ وَ یُمَنِّیهِمْ وَ ما یَعِدُهُمُ الشَّیْطانُ إِلاَّ غُرُوراً (سورة النساء-الآیة 120)

** کُلُّ نَفْسٍ ذائِقَةُ الْمَوْتِ وَ إِنَّما تُوَفَّوْنَ أُجُورَکُمْ یَوْمَ الْقِیامَةِ فَمَنْ زُحْزِحَ عَنِ النَّارِ وَ أُدْخِلَ الْجَنَّةَ فَقَدْ فازَ وَ مَا الْحَیاةُ الدُّنْیا إِلاَّ مَتاعُ الْغُرُورِ. (سورة آل عمران-الآیة185)

و رُوِیَ اَنَّ امیر المُؤمنین(علیه السلام) لَمّا مَرَّ بِالمَدائِنِ وَ آثارِ الکَسرَی(اَنوشیروان و مُلوک السّاسانِی) قَرَءَ حِینَ مُشاهَدةِ هذِهِ الآثارِ ، هذه الآیات  : کَمْ تَرَکُوا مِنْ جَنَّاتٍ وَ عُیُونٍ *  وَ زُرُوعٍ وَ مَقامٍ کَریمٍوَ نَعْمَةٍ کانُوا فیها فاکِهینَ * کَذلِکَ وَ أَوْرَثْناها قَوْماً آخَرینَ * فَما بَکَتْ عَلَیْهِمُ السَّماءُ وَ الْأَرْضُ وَ ما کانُوا مُنْظَرینَ *

 
وَ فِی الخِتامِ : اِجعَل هذِهِ الآیةَ اَمامَ عَینَیکَ و تَدَبَّر فیها حِینَ تُصابُ بِالنِّعمةِ و النِّقمة والراحةِ والعاهَةِ و الحُزن والسُّرور ...:

لِکَیْلا تَأْسَوْا عَلی‏ ما فاتَکُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاکُمْ وَ اللَّهُ لا یُحِبُّ کُلَّ مُخْتالٍ فَخُورٍ . (سورة الحدید- الآیة23)

و قال علی (علیه السلام)  :  رَحِمَ اللّهُ اِمْرَاً عَلِمَ مِن أینَ وَفی أینَ وَ إلی أینَ . (کتابِ اسفار اربعه  ج8، ص355.) و نعم ما قیل بالفارسیة :

روزها فکر من این است و همه شب سخنم

که چرا غافل از احوال دل خویشتنم

از کجا آمده ام آمدنم بهر چه بود

به کجا میروم آخر ننمایی وطنم

مانده ام سخت عجب کز چه سبب ساخت مرا

یا چه بوده است مراد وی از این ساختنم

آنچه از عالم عِلوی است من آن می گویم

رخت خود باز بر آنم که همانجا فکنم

مرغ باغ ملکوتم نِیم از عالم خاک

چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم

من به خود نامدم اینجا که به خود باز روم

آنکه آورد مرا باز برد تا وطنم

 
اَلرّاقِم للسُّطُور : السید اصغر سعادت المیرقدیم اللاهیجی

ترجمه :

به نام خداوند قادرِ متعال ، عزیز و قهار

تذکر و یادآوری برای متکبرین و مغرور ها

ای مغرور و  ای متکبر به چه جهت و برای چه  زندگی و امورات و آرزوهای دنیوی ترا  فریفته و  مغرور کرده است ؟ و به چه جهت مغرور و مفتون و فریفته این دار غرور (مظاهر فریبنده دنیا) شدی؟! و برای چه تکبّر و تفاخر به مال و جمال و علم و مقام و سایر امورات خود می کنی؟!  بدان و آگاه باش که آغاز پیدایش و وجود تو بعد از خاگ و گل ، نطفه و مَنیِّ جهنده می باشد چنانکه خداوندِ تَبارَکَ وَ تَعالَی در سوره قیامه آیه 37 می فرماید : أَلَمْ یَکُ نُطْفَةًمِنْ مَنِیٍّ یُمْنی : آیا او نطفه اى از مَنِىّ که در رَحِم ریخته مى شود نبود ؟ و نیز در سوره نحل آیه 4 می فرماید : خَلَقَ الْإِنْسانَ مِنْ نُطْفَةٍ فَإِذا هُوَ خَصیمٌ مُبینٌ .خداوند انسان را  از نطفه ای ( ناچیز  ) بیافرید ، اما به ناگاه او ستیزه جویی آشکار است ( که بر ضد خالق خود مجادله و ستیزه جویی می کند)  و نیز در سوره اَلأِنسان(دهر) آیه1 و 2 می فرماید : هَلْ أَتی‏ عَلَی الْإِنْسانِ حینٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ یَکُنْ شَیْئاً مَذْکُوراً *  إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشاجٍ نَبْتَلیهِ فَجَعَلْناهُ سَمیعاً بَصیراً . آیا بر انسان روزگارانی نگذشت که چیز قابل ذکری نبود؟ * ما انسان را از نطفه مختلط و ممزوجی  آفریدیم  و او را مى آزمائیم (لذا) او را شنوا و بینا قرار دادیم . و این کلمه یعنی کلمه نطفه بیش از دَه بار یعنی در حدود دوازده بار در قرآن کریم ذکر شده است و در این امر و مطلب یعنی ذکر لفظ نطفه در موارد متعدد از آیات خداوند حکیم ، آگاهی و هشدار و تذکر و یادآوری است برای انسانِ متکبر و مغرور و غافل و فریفته  و مغرور و فریب خورده به مال و جمال و علم و مقام و عنوان و شهرت و ماشین و خانه و سایر امور خود .  و معنای کلمه نطفه یا عبارت است از آب صاف و زُلالی که ممکن است کم باشد یا زیاد ، چنانکه در کتاب های لغت از قبیل مفردات راغب اصفهانی که مختص به لغات و کلمات قرآنی است و نیز کتاب صِحاح اللُّغه جوهری و کتاب اَقربُ المَوارِد شَرتونی همین معنی ذکر شده است و از امام باقر ع نقل شده که در پاسخ به سؤال سائل یعنی محمد بن مسلم ، در باره کلمه نطفه چنین فرمود : اَلنُّطفَةُ تَکونُ بَیضاءَ مِثلَ النُّخامَةِ الغَلیظَةِ فَتَمکُثُ فِی الرَّحِمِ إذا صارَت فیهِ أربَعینَ یَوماً ، ثُمَّ تَصیرُ إلى عَلَقَةٍ یعنی نطفه همانند خَلطِ غلیظِ سینه ، سفید می باشد، پس مدّتی در رَحِم (زن) مى ‏مانَد تا اینکه مدّت زمانش به چهل روز برسد آنگاه  به عَلَقه تبدیل مى‏شود .  یا اینکه نطفه به اصطلاحِ علمی  عبارت است از چیزی که به آن أِسپِرماتُوزُیید (در مَردان) و  أُووُل (در زنان)  می گویند . و در  بین مردم  از باب تسامُح عرفی ، به نطفه ، مَنِیّ گفته می شود  و نام کُل که مَنِیّ است بر جزء آن که نطفه است اطلاق می گردد و در قرآن کریم  به نطفه ، ماء مَهین(أَ لَمْ نَخْلُقْکُمْ مِنْ ماءٍ مَهینٍ . سوره مرسلات آیه 20 ) و ماء دافِق(خُلِقَ مِنْ ماءٍ دافِقٍ . سوره طارق آیه 6 ) و غیره نیز گفته می شود .

و چه زیبا  به فارسی سروده شده است این شعر :

آنکه شده ساخته ز آب منی
نیست سزاوار مقام منی
لاف منیت زکسی درخور است
کو صمد است و همه جایش پر است

 ...............                 ادامه دارد ...........    ادامه دارد ..................

 اَلرّاقِم للسُّطُور : السید اصغر سعادت المیرقدیم اللاهیجی
نوسنده متن :    سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی

** تَذکِرَةُُ لِلمُتَکبِّرین وَ المَغرُورِین+تذکر و یادآوری برای متکبرین و مغرور ها+سایت حکیم عسکری گیلانی لشت نشایی+کلیک کنید


**جهت ادامه مطالعه  ..... +کلیک کنید


** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی





تاریخ : چهارشنبه 96/2/13 | 7:7 صبح | نویسنده : عقیق | نظر

هیچ می دانیدکه(مَثَلُ الْأَعْلی‏ )برای خداوندچیست ؟+آیت الله سعا

نتیجه تصویری برای نام محمد ص متحرک

***نسیم معرفت***

به نام خدا

خداوند  (َمِثْل)  ندارد و در سوره شوری آیه 11 می فرماید :
ِ لَیْسَ کَمِثْلِهِ شَیْ‏ءٌ

اما  (مَثَل) دارد و در سوره نحل آیه 60 چنین می فرماید :
و لِلَّهِ الْمَثَلُ الْأَعْلی‏

هیچ می دانید که (مَثَلُ الْأَعْلی‏ ) برای خداوند چیست ؟!

مَثَلُ الْأَعْلی‏  برای خداوند متعال  وجود نازنین حضرت خاتم الانبیاء  محمد مصطفی
(صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلهِ وَسَلَّمَ) است. پیامبر اکرم (صَلَّی اللهُ عَلَیهِ وَآلهِ وَسَلَّمَ) مَظهر اَتمِّ صفاتِ خداوند است  روی این جهت دین او نیز کامل ترین و جامع ترین دین الهی است و بعثتش نیز طبق دعای وارده در شب بعثت ، تجلی اعظم  معرفی شده است :اَللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِالتَّجَلِّی الْأَعْظَمِ .... أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ


و نور الهی نیز در رسول الله (ص)  و آل الله(ع) مُتجلّی است:


اَللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ کَمِشْکاةٍ فیها مِصْباحٌ الْمِصْباحُ فی‏ زُجاجَةٍ الزُّجاجَةُ کَأَنَّها کَوْکَبٌ دُرِّیٌّ یُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبارَکَةٍ زَیْتُونَةٍ لا شَرْقِیَّةٍ وَ لا غَرْبِیَّةٍ یَکادُ زَیْتُها یُضی‏ءُ وَ لَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نارٌ نُورٌ عَلی‏ نُورٍ یَهْدِی اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ یَشاءُ وَ یَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثالَ لِلنَّاسِ وَ اللَّهُ بِکُلِّ شَیْ‏ءٍ عَلیمٌ

سوره نور آیه 35 .

خداوند نور آسمانها و زمین است مثل نور خداوند همانند چراغدانی است که در آن چراغی ( پر فروغ ) باشد ، آن چراغ در حبابی قرار گیرد ، حبابی شفاف و درخشنده همچون یک ستاره فروزان ، این چراغ با روغنی افروخته می شود که از درخت پربرکت زیتونی گرفته شده که نه شرقی است و نه غربی ( روغنش آن چنان صاف و خالص است که ) نزدیک است بدون تماس با آتش شعله ور شود نوری است بر فراز نوری و خدا هر کس را بخواهد به نور خود هدایت می کند ، و خداوند به هر چیزی داناست.

**  بر مُحمّد و آل مُحمَّد : صَلَوات 

 

** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی




تاریخ : پنج شنبه 96/2/7 | 8:13 صبح | نویسنده : عقیق | نظر
       



  • paper | عصر آدینه | فروش بک لینک ارزان
  • بک لینک با کیفیت | خرید Backlinks